جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

افغانستان، کشوری که اقوام و مذاهب، نقش گل‌های را در آن دارد که زیبنده این باغ هستند و در حقیقت وحدت این گل‌ها، متضمن پیشرفت، ترقی و عظمت حیثیتی آن در سطح جهانی است. تاریخ ثابت کرده که پراکندگی و نفاق بین اقوام و مذاهب، کشور را به عمق بحران فرو برده و دست‌خوش بیگانگانی نموده که آرزو داشتند و دارند تا جغرافیایی به این نام در اوج ذلت و زبونی قرار گیرد. در این میان شیعیان افغانستان نقش موثر و مثمر ثمری را در تاریخ مبارزات سیاسی افغانستان بازی کرده اند، اما به انواع و اقسام گوناگون به حاشیه برده شده اند که دلایل مختلف در آن نقش داشته است.

  • اشرف غنی؛ مهره امریکا برای حذف شیعیان افغانستان

در دو دهه گذشته شیعیان افغانستان به خوبی ثابت کردند که اهل جنگ و درگیری نبوده و تمام ذهنیت و فکر شان بر این است تا کشور به سمت شکوفایی و ترقی سوق داده شود. علم و دانش، ورزش، فرهنگ، اجتماع و سیاست همه و همه تصویری از شیعیان دارد که به خود می‌بالند و جهان بر این امر واقف است. در مجموع فرهنگیان، سیاسیون و عالمان شیعی، سهم جدی و ارزنده‌ای در رشد و بالندگی افغانستان داشته‌اند. حضور چهره‌های شیعی در عرصه‌های فکری و فرهنگی و سیاسی کشور در دوره‌های مختلف تاریخی، به‌خوبی این نقش را بازنمایی می‌کند.

در زمان حکومت‌داری محمد اشرف غنی احمد زی که بر اساس اراده و خواست امریکا به کرسی ریاست جمهوری نشست و در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری نه بر اساس رای مردم، بلکه با انتخاب جان کری پیروز شد، یکی از ماموریت‌های مهم‌اش حذف سیستماتیک شیعیان بود که این کار را تا حدودی به سرمنزل مقصود رساند و بازخوانی و تحلیل فجایعی مثل حمله جنبش روشنایی و… روشنگر این امر است و نیز نمایندگانی که از شیعیان در حکومت دخیل بودند را فقط در نقش سمبول نگهداشته بود و یک حکومت برای خود و تحقق اهداف امریکایی شکل داده بود که عام و تام انحصاری بود و فاشیستی.

در دولت او چهره‌های شیعی حذف شدند و جایگزین آنان کسانی شدند که تخصص و تجربه‌ای در این بخش مربوطه نداشتند که نمونه آن حذف عبدالرزاق وحیدی از وزارت مخابرات بود که به اتهام فساد از وظیفه برکنار شد و در نتیجه پس از تحقیقاتی، بیگناه اعلام شد.

شیعیان افغانستان
اشرف غنی، مامور حذف شیعیان افغانستان بود
  • به‌قدرت رسیدن طالبان و جایگاه شیعیان افغانستان

در دو دهه گذشته با وجود همه نارسایی‌هایی که پیرامون شیعیان وجود داشت، شیعه به‌عنوان یک مذهب در افغانستان به رسمیت شناخته شده بود و قانون احوال شخصیه شیعه عملی می‌شد، اما با آمدن طالبان با آنکه سطح مشکلات افزایش یافت، اما شیعیان افغانستان کوچک‌ترین حرکتی در برابر این گروه انجام ندادند و تاکنون که یک‌ونیم سال می‌گذرد، شماری از چهره‌های شیعی با رهبران طالبان دیدارهای مختلفی را داشته‌اند و در کنار رسمیت مذهب جعفری و قانون احوال شخصیه شیعه، از آنان خواسته‌اند تا حکومت فراگیر شکل بگیرد تا افغانستان به امنیت و آسایش دست پیدا کنند، زیرا حکومت موجود با وجود حول و حواشی که داشت/ دارد، صد درصدی تک قومی و طالبانی است که دیگر اقوام در آن نقشی نداشته و ندارد، به استثنای برخی از چهره‌ها که با وجود آنها نمی‌شود گفت یک حکومت فراگیر وجود دارد.

شیعیان افغانستان
حکومت طالبان، یک حکومت تک قومی و غیرفراگیر است

شورای علمای شیعه در اعلامیه‌ای در همان اوایل به‌قدرت رسیدن طالبان گفته بود که مطالبه درج مذهب جعفری و قانون احوال شخصیه اهل تشیع در قانون اساسی و همچنین تشکیل حکومت همه‌شمول با حضور همه اقوام از موارد اصولی و غیر قابل انعطاف بوده و بنیاد اساسی برای ثبات و استحکام نظامی اسلامی در کشور است.

با این حال اما تا به امروز مشخص نیست که آیا طالبان مذهب شیعه و قانون احوال شخصیه را به‌رسمیت می‌شناسند یا خیر، هرچند که عدم تمکین به‌این خواسته شیعیان، عواقب زیان‌باری برای طالبان و آینده افغانستان خواهد داشت.

  • شیعیان افغانستان از طالبان چه می‌خواهند؟

این یک حقیقت غیر قابل انکار است که شیعیان افغانستان نقش ارزنده‌ای را در دوران جهاد و دو دهه گذشته ایفا کرده و امروز یک اقلیت نه، بلکه بخش بزرگی از جامعه افغانستان را شکل می‌دهد که بر اساس آمارها، بیش از 25 درصد نفوس کشور را شیعیان تشکیل داده است.

آنچه اما امروز پیروزان مذهب جعفری از طالبان می‌خواهد، یک خواسته نه، بلکه یک اصل است که نادیده گرفتن آن، افغانستان را به قهقرا برده و چنانچه گفته شد، عواقب غیرقابل جبرانی را در پی خواهد داشت. بنابر این به رسمیت شناختن مذهب جعفری، قانون احوال شخصیه و جایگاه سیاسی شیعیان یک اصل اجتناب‌ناپذیر است که نباید با آن بازی شود.

شیعیان افغانستان
دیدار نمایندگان سازمان ملل با نمایندگان شیعیان افغانستان، دیدارهایی که به تثبیت جایگاه سیاسی شیعیان کمک خواهد کرد
  • و اما پراکندگی شیعیان افغانستان

یکی از نقطه ضعف‌های مهمی که باعث شده امروز شیعیان افغانستان کم کم به حاشیه بروند و در تصمیم‌گیری‌ها سهمی نداشته باشند، پراکندگی سیاسی است. رهبران و چهره‌های شیعی نخواسته اند در یک محور قرار گیرند و دست‌جمعی برای مطالبات شان گام بردارند. دیدارهای شخصی این چهره‌ها با برخی از رهبران طالبان و مطالبات تکی، زمینه را برای به حاشیه بردن مهیاتر کرده، در حالیکه اگر انسجامی شکل می‌گرفت/ بگیرد، زیر یک چتر واحد، یک صدا شنیده خواهد شد و قطعا این صدا به جایی هم خواهد رسید که نتیجه مطلوبی را به ارمغان می‌آورد.

شیعیان افغانستان
عدم اتحاد و دیدارهای تکی نماینده شیعیان افغانستان با طالبان، عامل پراکندگی سیاسی آنها است

بهتر است رهبران شیعه در یک محور گردهم آیند و برای مطالبات برحق شان با طالبان به میز گفت‌وگو بنشینند، در غیر آن سقوط سیاسی و به‌حاشیه رفتن امر حتمی است/ خواهد بود.

  • شیعیان افغانستان در کنار سایر اقوام، برای سربلندی افغانستان

یکی از داعیه‌های طالبان که بارهاست شنیده می‌شود، تلاش برای رشد و پیشرفت افغانستان بوده و تاکید به حکومت اسلامی دارند و بی‌شک شیعیان افغانستان در کنار برادران اهل سنت سال‌هاست که برای آبادانی و شکوفایی جغرافیایی بنام افغانستان سعی و تلاش کرده‌اند که نیاز است مذهب شیعه همچنان به عنوان یک اصل مهم به رسمیت شناخته شود و سهم شیعیان در حکومت مدنظر گرفته شود.

انحصار راه به‌جایی نخواهد برد و یگانه راه برای برون‌رفت از اوضاع کنونی، تشکیل حکومت فراگیر با حضور چهره‌های از شیعیان است. هرچند یکی از اهداف امریکا در افغانستان، نفاق بین شیعه و سنی و اقوام بوده، ولی هیچگاه این کشور به بحران و جنگ نمی‌رود، مگر اینکه یک قوم یا یک مذهب حذف شود.

 

الیاس احمدی، تحلیلگر سیاسی مسائل افغانستان

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=1649

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *