سه سال حکومتداری طالبان: چالشها و دستاوردها
با گذشت سه سال از تسلط طالبان بر افغانستان، این گروه با چالشها و دستاوردهای متعددی در عرصههای مختلف حکومتی مواجه بوده است. این نوشته به بررسی وضعیت قانون اساسی، ساختار حکومتی، امنیت، سیاست خارجی، و روابط طالبان با جمهوری اسلامی ایران پرداخته و عملکرد حکومت سرپرست طالبان را در این ابعاد تحلیل میکند.
تدوین قانون اساسی توسط طالبان
با وجود گذشت سه سال از حاکمیت طالبان بر افغانستان، هنوز این گروه نتوانسته است قانون اساسی بهعنوان مهمترین سند ملی یک کشور را تدوین و منتشر کند. فقدان قانون اساسی نهتنها موجب ایجاد ابهامات فراوان در عرصه های داخلی و خارجی شده، بلکه به عدم شفافیت در ساختار حکومتی و قانونی افغانستان منجر شده است.
قانون اساسی میبایست چارچوبی مشخص برای اداره کشور فراهم کند و نبود آن میتواند به اعمال سلایق فردی در سیاستگذاریها و حتی به آنارشی در سطح داخلی منجر شود؛ اما اینکه چرا طالبان باوجود گذشت سه سال که زمان اندکی هم نیست موفق به تدوین این قانون نشده است؟ به نظر می رسد به دلایل مختلفی مرتبط است که از آن جمله می توان به رویکرد ایدئولوژیک و مذهبی، عدم تمایل به پذیرش اصول حقوق بشری بین المللی، اختلافات داخلی، نگرانی از تضعیف قدرت مرکزی، عدم توانمندی فنی و حقوقی، و نبود فشار کافی از سوی جامعه بین المللی اشاره کرد.
ساختار حکومتی طالبان
ساختار حکومتی طالبان بهطور عمده مبتنی بر سلسله مراتب مذهبی و نظامی است که در آن، رهبر طالبان (امیرالمؤمنین) در رأس قدرت قرار دارد. نهادهای اجرایی، قضایی، و قانونگذاری با تمرکز بر پیروی از دستورات شریعت و فرمانهای رهبر شکل گرفتهاند. در این ساختار، نقشهای دولتی به نیروهای وفادار به طالبان اختصاص یافته و تلاش برای ایجاد یک حکومت فراگیر با مشارکت دیگر گروههای سیاسی و اجتماعی کمتر مشاهده میشود. در این نوع حکومتداری تمام عناصر دولت حالت اجرایی دارد که همگی منتظر صدور فرمان از سوی رهبری نظام هستند و از استقلال و تفکیک قوا در آن خبری نیست.
سه سال حکومتداری طالبان؛ بررسی عملکرد امنیتی
از منظر امنیتی، حکومت طالبان در سه سال گذشته توانسته است تهدیدهای داخلی، بهویژه از سوی گروه داعش، را بهطور قابل توجهی مهار کند. این گروه توانسته است رهبران برجسته داعش را هدف قرار دهد و مناطق تحت کنترل آنها را بهطور چشمگیری کاهش دهد. طالبان در این مدت همچنین موفق به جلوگیری از تهدید جدی از سوی جبهههای مقاومت داخلی شدهاند، هرچند برخی جبههها همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند، اما نتوانستهاند بقای حکومت طالبان را بهطور جدی به خطر بیندازند.
با این حال، نگرانیهای منطقهای درباره حضور گروههای شبهنظامی در افغانستان همچنان وجود دارد. اگرچه طالبان کنترل بر این گروهها را اعلام کردهاند و اجازه فعالیت به آنها نمیدهند، اما کشورهای منطقه، به ویژه همسایههای افغانستان همچنان نگران امنیت منطقهای هستند. برای کاهش این نگرانیها، طالبان نیاز به اتخاذ اقدامات قاطعتر در زمینه خلع سلاح گروههای شبهنظامی و رسیدن به تفاهم با پاکستان در مورد تحریک طالبان پاکستان دارند.
سیاست خارجی طالبان: تعامل منطقهای و جهانی
سیاست خارجی طالبان در سه سال گذشته بر محوریت اقتصادی و تعامل با کشورهای همسایه و منطقه استوار بوده است. طالبان با چین بهعنوان شریک اقتصادی، با روسیه بهعنوان شریک سیاسی، و با ایران بهعنوان یک بازیگر سیاسی و اقتصادی کلیدی بیشترین تعاملات را داشتهاند. این تعاملات نشاندهنده تمرکز طالبان بر همکاریهای منطقهای بهجای ورود به منازعات جهانی است.
با وجود تمایل طالبان برای گسترش روابط با کشورهای غربی، این گروه تاکنون حاضر به زیر پا گذاشتن اصول خود برای جلب حمایت این کشورها نشده است. حضور طالبان در نشست دوحه 3 بهعنوان یک موفقیت دیپلماتیک برای این گروه محسوب میشود که نشان از افزایش پذیرش این حکومت در سطح بینالمللی دارد.
روابط طالبان و ایران: از چالش تا تعامل
در سالهای اول و دوم حکومت طالبان، روابط با جمهوری اسلامی ایران با چالشهای متعددی در زمینههای مرزی، آب، امنیتی و دیپلماتیک همراه بود. با این حال، در سومین سال حکومت طالبان، روابط دو کشور به سمت ثبات حرکت کرده و بسیاری از چالشها کاهش یافته است. طالبان بهوضوح دریافتهاند که تعامل با ایران سود دوجانبه دارد و به همین دلیل به دنبال تثبیت و تقویت این روابط هستند.
با این وجود، مسئله آب همچنان بهعنوان یکی از چالشهای اصلی در روابط دو کشور باقی مانده است که نیازمند تلاشهای دیپلماتیک و فنی بیشتر برای حل و فصل میباشد. بهبود روابط ایران و طالبان میتواند زمینهساز همکاریهای بیشتر در سایر حوزهها نیز باشد.
و سخن آخر اینکه:
حکومت طالبان در پایان سومین سال حاکمیت خود، با وجود موفقیتهایی در زمینه امنیت داخلی و سیاست خارجی، همچنان با چالشهای جدی در تدوین قانون اساسی و ساختار حکومتی مواجه است. روابط با ایران نیز با کاهش چالشها به سمت تعامل و ثبات حرکت کرده، اما مسائل مهمی همچنان پابرجاست که باید مورد توجه قرار گیرد.
آینده حکومت طالبان بستگی به میزان موفقیت این گروه در مدیریت این چالشها و تعامل سازنده با جامعه بینالمللی و کشورهای منطقه خواهد داشت.
جاوید یوسفی