Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

آمایش سرزمین و نقش سرشماری در ترسیم آینده افغانستان

سرشماری نفوس، در معنای علمی و امروزی آن، یکی از ابزارهای بنیادین برای شناخت جامعه و برنامه‌ریزی در سطح ملی است. این پدیده نه‌تنها یک کار آماری یا اداری ساده نیست، بلکه به‌منزلهٔ طرح‌نامهٔ زنده‌ای است که وضعیت یک ملت را در یک زمان مشخص به تصویر می‌کشد. در جهان معاصر، هیچ دولت و هیچ نهاد توسعه‌ای بدون آمار دقیق نفوس نمی‌تواند دست به تصمیمات درست بزند.

در افغانستان، کشوری با تاریخ پیچیده، تنوع قومی و زبانی، و نیز تجربهٔ طولانی جنگ و مهاجرت، اهمیت سرشماری نفوس چند برابر می‌شود. آمار دقیق نفوس، پایهٔ اصلی برای طراحی خدمات تعلیمی، صحی، زیربنایی و اقتصادی است. نبود چنین آمار سبب شده تا افغانستان در بسیاری عرصه‌ها با سیاست‌گذاری‌های ناقص و تخمین‌های نادرست مواجه شود.

حکومت طالبان، که امروز زمام امور را در دست دارد، شاید در سطح بین‌المللی با چالش مشروعیت روبه‌رو باشد، اما در میدان داخلی برای بقا و تثبیت قدرت چاره‌ای ندارد جز اینکه به نیازهای واقعی مردم پاسخ دهد. یکی از این نیازها، داشتن یک برنامهٔ جامع برای مدیریت سرزمین و جمعیت است؛ برنامه‌ای که تنها بر پایهٔ سرشماری علمی و شفاف امکان‌پذیر می‌شود.

اخیرا نیز یکی از مقامات امارت اسلامی به این مهم اشاره کرده است. چندی پیش عبدالقاهر ادریس، رئیس اداره ملی آمار و اطلاعات حکومت طالبان گفت که اکنون شرایط برای اجرای سرشماری فراهم شده است. وی از کشورهای عضو اکو درخواست کرد که تجربیات و کمک‌های فنی خود در اجرای پروژه‌های بزرگ آماری را در اختیار حکومت طالبان قرار دهند.

  • مفهوم آمایش سرزمین

آمایش سرزمین یعنی تنظیم رابطهٔ میان انسان، فعالیت‌های اقتصادی و محیط جغرافیایی به‌گونه‌ای که توسعهٔ متوازن، پایدار و عادلانه تحقق یابد. بر این اساس چگونگی توزیع جمعیت، تنظیم ساختارهای اقتصادی و توزیع عادلانه‌ی امکانات در سطح کشور وظیفه دولت است.

این مفهوم سه رکن اساسی دارد:

1. شناخت زمین: ظرفیت‌های طبیعی، منابع معدنی، زمین‌های زراعتی، جنگل‌ها و آب‌ها.

2. شناخت انسان: تعداد نفوس، ترکیب سنی و جنسی، سطح سواد، مهارت‌ها و شیوهٔ معیشت.

3. هماهنگی انسان و زمین: استقرار جمعیت و فعالیت‌ها در پهنهٔ سرزمین به‌گونه‌ای که عدالت اجتماعی و بهره‌وری اقتصادی تأمین گردد.

آمایش سرزمین به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد:

کدام منطقه ظرفیت زراعتی دارد و باید به قطب تولید غله بدل شود؟

کدام ولایت معادن بکر دارد و باید به مرکز صنعتی تبدیل گردد؟

کدام شهر ظرفیت توسعه دارد و کدام شهر باید محدود شود تا از انفجار جمعیتی در آن جلوگیری گردد؟ در افغانستان، اهمیت آمایش سرزمین دوچندان است. چرا؟ زیرا کشور ما با جغرافیایی سخت، پراکندگی قومی و زبانی گسترده، و تاریخ طولانی مهاجرت و جنگ روبه‌رو است. توسعهٔ متوازن در چنین شرایطی تنها با آمایش علمی ممکن خواهد بود.

  • لزوم سرشماری در پیوند با آمایش سرزمین

سرشماری نفوس، سنگ بنای هر نوع آمایش سرزمینی است و بدون آن، هیچ برنامهٔ توسعه‌ای معنا ندارد. امروز کابل بیش از شش میلیون نفوس دارد، درحالی‌که بسیاری از ولسوالی‌ها و مناطق روستایی نیمه‌خالی مانده‌اند. آمایش سرزمین برای بازتوزیع جمعیت نیازمند داده‌های دقیق است: چند نفر در کجا زندگی می‌کنند و چه میزان ظرفیت زمین برای آن‌ها وجود دارد. بودجهٔ ملی و امکانات باید بر اساس تعداد واقعی نفوس و نیازهای آنان تقسیم شود. بدون سرشماری، برخی ولایات بیش از حق‌شان و برخی کمتر از حق‌شان دریافت می‌کنند.

افغانستان میلیون‌ها مهاجر و بی‌جاشدهٔ داخلی دارد. مدیریت بازگشت آنان و اسکان دوباره‌شان بدون آمار دقیق ناممکن است. زلزله، سیلاب و خشکسالی واقعیت‌های افغانستان‌اند. سرشماری دقیق به دولت کمک می‌کند تا بداند چند خانواده در مناطق پرخطر زندگی می‌کنند و چه برنامه‌هایی برای کاهش آسیب‌پذیری لازم است. علاوه بر این ساخت مکتب، شفاخانه، سرک و برق‌رسانی باید بر پایهٔ نیاز واقعی نفوس باشد. تنها با سرشماری می‌توان این نیازها را درست سنجید.

  • بایدها

1. استقلال و بی‌طرفی نهادی: ادارهٔ احصائیه باید مستقل باشد و از نفوذ سیاسی و قومی دور بماند. تنها در این صورت است که مردم به داده‌ها اعتماد خواهند کرد.

2. استفاده از تکنالوژی مدرن: سرشماری باید با تلفن‌های هوشمند، تصاویر ماهواره‌ای و سیستم‌های دیجیتال انجام شود تا دقت بالا رود و هزینه کاهش یابد.

3. کمپاین‌های آگاهی‌دهی: مردم باید بدانند که سرشماری برای بهبود خدمات و توسعه است، نه برای مالیه‌گیری یا اهداف سیاسی.

4. انتشار شفاف نتایج: نتایج باید به‌صورت عمومی منتشر شود تا همگان بدانند سهم‌شان بر اساس واقعیت تعیین شده است.

5. همکاری بین‌المللی: حتی اگر طالبان مشروعیت رسمی ندارند، می‌توانند برای کمک تخنیکی از نهادهای بی‌طرف بین‌المللی مثل سازمان ملل استفاده کنند.

  • نبایدها

1. ابزار سیاسی‌سازی: سرشماری نباید وسیله‌ای برای تحکیم قدرت یک قوم یا گروه خاص شود. در غیر این‌صورت بحران مشروعیت بیشتر خواهد شد.

2. نادیده‌گرفتن مهاجران و بی‌جاشدگان: میلیون‌ها افغان در داخل و بیرون کشور جابه‌جا شده‌اند. نادیده‌گرفتن آنان به‌ معنای پاک‌کردن بخش بزرگی از واقعیت اجتماعی است.

3. پنهان‌کاری: اگر نتایج سرشماری منتشر نشود یا به ‌طور گزینشی ارائه گردد، کل روند بی‌اعتبار می‌شود.

4. بی‌توجهی به تنوع زبانی و فرهنگی: پرسشنامه‌ها باید به زبان‌های مختلف تهیه شوند و مأموران سرشماری با فرهنگ‌های محلی آشنا باشند.

5. سرشماری عجولانه و ناقص: یک سرشماری ناقص زیان‌بارتر از نداشتن سرشماری است. بهتر است مرحله‌ای و با دقت اجرا شود.

آمایش سرزمین
با وجود میلیون ها مهاجر و بیجاشدگان داخلی، آمایش سرزمین و سرشماری نفوس در افغانستان اهمیت بالایی دارد
  • برنامه‌ریزی برای مهاجران و بی‌جاشدگان داخلی

افغانستان طی چهار دههٔ اخیر یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های مهاجرت و بی‌جاشدگی در جهان را تجربه کرده است. جنگ‌های طولانی، ناامنی، خشکسالی، فقر و فروپاشی ساختارهای دولتی سبب شده‌اند میلیون‌ها افغان یا به کشورهای همسایه (ایران، پاکستان، آسیای میانه) و حتی اروپا و امریکا مهاجرت کنند یا در داخل کشور از یک ولایت به ولایت دیگر بی‌جا شوند.

بر اساس آمار سازمان ملل، هنوز هم بیش از ۶ میلیون افغان در کشورهای همسایه زندگی می‌کنند. بسیاری از این مهاجران در شرایط نامناسب به سر می‌برند و به‌گونهٔ پی‌درپی به کشور بازگردانده می‌شوند. همچنین حدود ۴ تا ۵ میلیون افغان در داخل کشور به دلیل جنگ، ناامنی، سیلاب یا خشکسالی خانه و کاشانهٔ خود را ترک کرده و در کمپ‌ها یا حاشیهٔ شهرها زندگی می‌کنند.

بازگشت مهاجران: اگر حکومت نداند چه تعداد مهاجر قرار است برگردند، چگونه می‌تواند برای اسکان آنان زمین آماده کند، مکتب و شفاخانه بسازد یا فرصت کاری ایجاد کند؟ اگر روزی دو میلیون مهاجر از پاکستان بازگردند، حکومت باید بداند آن‌ها را در کدام ولایات مستقر کند تا فشار بیش از حد بر کابل وارد نشود.

بی‌جاشدگان داخلی: بدون آمار دقیق از شمار خانواده‌ها و محل سکونت جدیدشان، هیچ برنامه‌ای برای حمایت غذایی، آموزشی و بهداشتی به‌ درستی عملی نخواهد شد. در هلمند و قندهار، خشکسالی باعث کوچ هزاران خانواده شده است. اگر آمار دقیق از این خانواده‌ها نباشد، برنامه‌های اسکان دوباره‌شان به شکست خواهد انجامید.

توزیع عادلانهٔ جمعیت: آمایش سرزمین تلاش می‌کند جمعیت به‌گونه‌ای در کشور توزیع شود که هم زمین و منابع تحمل آن را داشته باشند و هم فرصت‌های برابر ایجاد گردد. این کار بدون داده‌های سرشماری از مهاجران و بی‌جاشدگان امکان‌پذیر نیست. شهرهای بزرگ مثل هرات و مزارشریف اکنون با موج بی‌جاشدگان داخلی روبه‌رو اند، بدون آن‌که زیربناهای شهری توان پاسخ‌گویی داشته باشد.

افغانستان در نقطه‌ای حساس از تاریخ ایستاده است. توسعهٔ پایدار و عدالت اجتماعی بدون آمایش سرزمین امکان‌پذیر نیست و آمایش سرزمین بدون سرشماری نفوس چیزی جز نقشه‌ای خیالی نخواهد بود. طالبان اگر می‌خواهند در میدان داخلی ثبات ایجاد کنند و اعتماد مردم را به‌دست آورند، باید شجاعانه به ‌سوی یک سرشماری علمی و شفاف بروند. این سرشماری، اگر درست و بی‌طرفانه انجام شود، می‌تواند نخستین گام برای بازسازی کشور و توزیع عادلانهٔ منابع باشد.

افغانستان بیش از هر زمان دیگر به نقشه‌ای نو نیاز دارد؛ نقشه‌ای که بر داده‌های واقعی بنا شده باشد، نه بر حدس و گمان. این نقشه همان آمایش سرزمین است و کلید آغاز آن در دست سرشماری نفوس است.

سیدمهدی حسینی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=9642

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *