شیعیان افغانستان سالهاست دوشادوش اهلسنت برای افغانستان و آینده این کشور تلاش کرده و در این راه مشکلات فراوانی را دیدهاند. در سال ۱۳۸۲ مذهب تشیع در کنار مذهب اهل سنت رسمیت یافت و در مکاتب و دانشگاههای ولایات شیعهنشین نصاب درسی بر اساس فقه جعفری تطبیق و تدریس میشد، اما جدیداً وزارت تحصیلات عالی حکومت سرپرست طالبان منع تدریس فقه جعفری را اعلام کرده و تصمیم گرفته که فقه جعفری در دانشگاه بامیان که یک ولایت با اکثریت شیعه است، تدریس نشود که در این مقاله به بررسی و دورنمای این موضوع میپردازیم.
تصمیم جدید وزارت تحصیلات طالبان چیست؟
بر اساس مصوبه جلسه شورای رهبری وزارت تحصیلات عالی طالبان، تدریس فقه جعفری در نصاب آموزشی کشور قابل پذیرش نیست. این وزارت پیرامون دلیل این تصمیم اعلام کرده که در صورت پذیرش آن، سایر مذاهب موجود در افغانستان هم خواهان نصاب جداگانه خواهند شد و افزون بر آن، یک نظام واحد نیازمند نصاب و قانون واحد است.
با این حال، تصمیم وزارت تحصیلات با واکنش گسترده مردم افغانستان مواجه شده و شورای علمای شیعه نیز با نشر بیانیهای، تصمیم وزارت تحصیلات عالی را قابل قبول ندانسته وگفته است که دلایل ارائه شده از سوی وزارت تحصیلات عالی برای رد تدریس فقه جعفری در دانشگاه کافی نیست.
در بیانیه آمده که شورای علمای شیعه باورمند است که پذیرش این خواسته، به علاوه این که حق مسلم جمعیت چند میلیونی شیعیان افغانستان میباشد، در راستای تحکیم اخوت اسلامی و وحدت ملی و جلب اعتماد مردم می تواند گام موثری باشد. در بیانیه افزوده شده است که شورای علمای شیعه از رد تدریس فقه جعفری از سوی وزارت تحصیلات عالی ابراز تاسف کرده و دلایل برای رد آن را قانع کننده ندانسته است.
- شیعه و سنّی؛ مکمل همدیگر
وحدت شیعه و سنی در افغانستان در همه جا مثالزدنیست، چون در همه حالات، همدلی آنان حفظ و تضادهای مذهبی در بین شان وجود نداشته که دستاورد مهمی است. طالبان هم بارها به این نکته اشاره کرده و تاکید کرده که افغانستان با وحدت شیعه و سنی آباد و آزاد خواهد شد.
باری عبدالسلام حنفی، معاون رئیسالوزرا در مراسمی گفته بود: “ما نه شیعه هستیم نه سنی، بلکه همگی یک پیکره اصلی یعنی مسلمان هستیم. ما به امام جعفر صادق (ع) احترام میگذاریم. ما همه یک پیکر هستیم از یک وطن هستیم، همه ما مسلمان هستیم، افغان هستیم، از یک وطن هستیم. قرنها در اینجا بهعنوان یک برادر با یکدیگر زندگی کردیم. در آینده نیز انشاالله همگی بهعنوان یک برادر واحد در یک مسجد، در یک کوچه و در یک شهر باهم زندگی میکنیم”.
همینطور ذبیحالله مجاهد، انس حقانی و دیگر مقامات طالبان وحدت شیعه و سنی را یک اصل مهم برای آبادانی وطن عنوان کرده که مهم است. بدون تردید شیعه و سنی دو مذهب رسمی در افغانستان و به تعبیری مکمل همدیگر هستند که باید این اتحاد و این انسجام حفظ گردد.
چرا تصمیم وزارت تحصیلات بر منع تدریس فقه جعفری نادرست است؟
دلیل و دلایلی که وزارت تحصیلات عالی طالبان برای تصمیم اخیر خود عنوان کرده، منطقی نیست، زیرا سالهاست فقه جعفری در دانشگاهها و مکتبهای افغانستان تدریس میشود و برعکس ادعای وزارت تحصیلات، پایههای اخوت و برادری بین پیروان دو مذهب را استوار و محکم ساخته است. نصاب دیگر و ادعای دیگری وجود نخواهد داشت، چونکه فقط دو مذهب در افغانستان داشته و نادیده گرفتن آن یکی، موجب افزایش تعصبات مذهبی خواهد شد، نه وحدت و همدلی.
برعکس این تصمیم، طالبان حتا میتوانستند/ میتوانند در تمامی دانشگاهها و مکتبها، فقه جعفری و حنفی را تدریس کنند که باعث تحکیم اخوت و برادری شده و نیز سبب شناخت بیشتر همدیگر میگردید و نسل جدید یک نسل آگاه، فهمیده و بهدور از تعصبات و ذهنیتهای کور به بار میآمد. هرچند از شواهد و قراین برمیآید که تصمیم وزارت تحصیلات عالی بر چارچوکات خود همین اداره میچرخد و کل طالبان را شامل نمیشود، با این حال بهتر است رهبری طالبان جلو اینگونه اقدامات نسنجیده را گرفته و نگذارند فاصلهای بین جمعیت چند میلیونی افغانستان و حکومت موجود بهوجود بیاید.
و در پایان، سخنی با طالبان
همه مردم افغانستان و حتا خود طالبان هم به این باور رسیده که افغانستان فقط با وحدت و همدلی آباد میشود و گزینه دیگری و راه ثانی وجود ندارد. شیعه و سنی در کنار همدیگر میتوانند این کشور را از بحرانها عبور داده و به قُله بلند ترقی و پیشرفت برسانند. این تصمیم وزارت تحصیلات عالی باید تغییر کند، چون آزاردهنده و در عین حال تفرقهافکنانه است. پیروان مذهب تشیع در افغانستان، بخش بزرگی از جمعیت این کشور را تشکیل می دهند و بر اساس قوانین نافذ این کشور حق دارند که مطابق دستورات مذهبی خود آموزش ببیند.
نادیده گرفتن حقوق مذهبی این جمعیت بزرگ و ارائه توجیهات غیرمنطقی برای رد حقوق اساسی و شهروندی آنها، نه تنها به ثبات و وحدت ملی افغانستان کمک نمی کند و پایه های نظام واحد را مستحکم نمی کند، بلکه باعث خواهد شد که ثبات و استحکام نظام واحد، بیشتر لرزان شود. پایههای نظام باید با وحدت این دو مذهب استحکام پیدا کند، تعصب از بین برود و وحدت ملی بهشکل واقعی آن بهوجود بیاید که همه اینها در سایه پذیرش و احترام به حقوق یکدیگر عملی خواهد شد.
مذهب شیعه همانند گذشته باید رسمیت داشته باشد و قانون احوال شخصیه تطبیق شود. سهم شیعیان در حکومت مدنظر گرفته شود و افغانستان به سمتی هدایت گردد که اسلام واقعی آنرا تعریف کرده و شریعت ناب محمدی به آن تاکید نموده است.
الیاس احمدی، تحلیلگر تحولات افغانستان