در ماهها و سالهای گذشته، افغانستان بارها در کانونِ مباحث بینالمللی درباره تولید و قاچاق مواد مخدر قرار گرفت. در تازهترین اعلامها از سوی سخنگوی وزارت داخله و گزارشهای سازمان ملل متحد، نشان میدهد که تولید تریاک در افغانستان به صورت ملموسی کاهش یافته و آمارها حکایت از آن دارد که تولید تریاک در سال جاری به پایین ترین مقدار خود در 20 سال اخیر رسیده است.
همزمان، ملل متحد هشدار میدهد که گرایش و تجارت به سوی مواد مخدر مصنوعی، بهخصوص متآمفتامین (شیشه) رو به افزایش است و کشفیات این گروه مواد تا اواخر 2024 حدود 50 فیصد افزایش نشان داده است. این تناقض کاهش در تولید سنتی و افزایش تهدیدات جدید صنعتی، یک چالش پیچیده ملی و منطقوی ایجاد کرده است.
مروری بر وضع کنونی؛ کاهش تولید سنتی اما ظهور تهدیدات جدید
گزارشهای سازمان ملل و نهادهای بینالمللی نشان میدهد که پس از اعلام ممنوعیت کشت کوکنار توسط رهبری امارت اسلامی در ماه حمل 1401، سطح زیر کشت و تولید تریاک در افغانستان به شکل چشمگیری پایین آمده است. طبق برآوردهای اخیر، مساحت زیر کشت کوکنار در سال جاری به حدود 10 هزار هکتار کاهش یافته است، که فاصله زیادی با سطوح پیش از ممنوعیت (بیش از 200 هزار هکتار در 2022) دارد؛ برآورد تولید تریاک نیز در 2025 به حدود 296 تُن رسیده که 32 فیصد کمتر از سال قبل است. این کاهش، نشانه تاثیرگذاری سیاستهای اجرا شده است.
با این حال، ملل متحد و مراکز پژوهشی هشدار میدهند که فقدان عرضه سنتی تریاک در سطح منطقوی و جهانی، در کنار ظرفیتگری گروههای سازمان یافته تبهکار، به افزایش تولید و قاچاق مواد مخدر مصنوعی (مانند متآمفتامین) انجامیده است. کشفیات این مواد تا اواخر 2024 نسبت به سال گذشته افزایشی چشمگیر داشته و این موضوع نشان میدهد که بازارهای غیرقانونی سریعا خود را با شرایط جدید وفق میدهند.
بنابراین وضعیت کنونی را باید هم پیروزیِ نسبی در کم کردن کشت سنتی و هم هشدار درباره ظهور خطرات جدید دانست؛ پیروزیای که اگر به درستی مدیریت نشود، میتواند کوتاه مدت باشد.
محافظت از دستاوردها و مدیریت انتقالی
ما اکنون در نقطه حساسی قرار داریم؛ کاهش تولید سنتی فرصتی تاریخی برای اصلاحات ساختاری در اقتصاد زراعی و سیاست مواد مخدر فراهم کرده است، اما در همان وقت تهدید افزایش مواد مصنوعی و قاچاقهای خرد و کلان وجود دارد. در این شرایط، راهبرد کلی باید همزمان این اهداف را دنبال کند:
1. تحکیم دستاورد کاهش کشت سنتی: با ادامه اقدامات نظارتی، اطلاعاتمحوری در پایش کشت، و همکاری منطقوی.
2. پاسخ به تهدید مواد مخدر مصنوعی: با تقویت کشف، پیشگیری، و کنترل مراکز تولید و توزیع صنعتی.
3. تلاش برای تامین معیشت کشاورزان و ایجاد جبران اقتصادی: از طریق برنامههای جایگزینی محصول، تولید دارویی تحت نظارت، و پروژههای اشتغالزایی.
این سه رکن باید به شکلی هماهنگ اجرا شوند تا کاهش کشت خشخاش کمخطر، پایدار و توام با فرصتهای اقتصادی جایگزین باشد.
تولید دارویی قانونی تحت مدیریت دولتی و بینالمللی
یکی از پیشنهادهای عملی و منطقی که میتواند هم بهرهبرداریِ دارویی از مشتقات تریاک را فراهم کند و هم صنایع قاچاق را ضعیف سازد، ایجاد چوکات کنترل شده برای تولید مواد مخدر خام دارویی (مثلا برای تهیه مورفین، کدئین و فرآوردههای دارویی) بهصورت کاملا قانونی، شفاف و زیرِ نظارت نهادهای مربوطه است. نکاتِ کلیدی این پیشنهاد:
قوانین و مقررات روشن و سختگیرانه: تعیین مجوزها، معیارهای ارزیابی، و مجازات شدید برای هرگونه انحراف یا قاچاق. این قوانین باید شفاف، قابل نظارت و در دسترس نهادهای مربوطه باشند تا اعتماد عمومی جلب شود.
محدودسازی مساحت و تخصیص مناطق مشخص: تنها بخشهای محدودی از زمینها برای تولید دارویی مجاز اعلام شود. این زمینها باید در مناطق تحت کنترل متمرکز با نظارت قوی قرار گیرند و ثبت دقیق همه فعالیتها اعمال شود.
از بذر تا فروش تحت رصد: ثبت دقیق بذر، محل کشت، میزان برداشت، فرآوری، انبارداری و خروجی دارویی یا صادرات آن، باید با سامانههای الکترونیکی و نظارت مستقل دنبال شود تا امکان هرگونه اختلال یا انحراف کم شود.
صدور مجوز تنها به نهادهای قابلاعتماد: تولید صرفا به شرکتهایی مجاز شود که زیرساخت قانونی و تخنیکی دارند و تحت قرارداد شفاف با دولت فعالیت میکنند.
شفافیت مالی: قراردادها و نقلوانتقالات مالی باید شفاف و حسابرسیشده باشند تا نقش هر عامل داخلی یا خارجی مشخص باشد و ریسک پولشویی کاهش یابد.
این چوکات باید بهعنوان یک پروژه آزمایشی در چند ناحیه مشخص برای چند سال اجرا شود تا تجربه و سیستم کنترل لازم ایجاد شود؛ سپس در صورت موفقیت، توسعه داده شود.
این پیشنهاد تصمیم به قانونیسازی کامل بازار مواد مخدر نیست؛ بلکه هدف محدود و مشخص تامین نیازهای دارویی و پزشکی داخلی و جهانی و در عین حال حفظ معیشت کشاورزان و کاستن از انگیزه قاچاق است.
اشتغالزایی و جایگزینهای اقتصادی برای کشاورزان
یکی از مهمترین ملاحظات انسانی و اجتماعی، آینده کشاورزان است. ممنوعیت کشت تریاک در افغانستان بدون جایگزین اقتصادی، به فقر و بیثباتی دامن میزند و میتواند به مقاومت محلی(آنچه که در بدخشان دیده شد) یا کشتهای مخفی بینجامد.
پیشنهادها:
آموزش و ترویج کشت محصولات جایگزین: گیاهانی متناسب با اقلیم مناطق مختلف افغانستان انتخاب شوند. این محصولات هم قابلیت صادرات و هم نیاز بازار داخلی را دارند.
ایجاد زنجیره ارزش و صنایع تبدیلی: تاسیس فابریکههای فرآوری محصولات زراعی در نزدیکی مناطق تولید تا ارزشافزوده در محل باقی بماند و اشتغال افزایش یابد.
قراردادهای تضمین خرید توسط شرکتهای دولتی و خصوصی: دولت میتواند تضمین خرید محصول ارائه دهد تا کشاورز در دوره انتقال دچار آسیب اقتصادی نشود.
تخصیص وام و تکنالوژی آبیاری: سرمایهگذاری در آبیاری مدرن، ذخیره آب و مدیریت اقلیمی که تولید محصولات را مقرون بهصرفه سازد.
این سیاستها باید همراه با مشوقهای مالی و تسهیلِ دسترسی به بازار اجرا شوند تا کشاورزان به جای کشت تریاک در افغانستان، ترغیب به تحول اقتصادی شوند، نه اینکه به سمت زیرزمینی شدن تولید بروند.

مقابله با رشد مواد مخدر مصنوعی
همانطور که سازمان ملل هشدار داده است، مواد مخدر مصنوعی و تولیدات صنعتی میتوانند تهدید تازهای باشند؛ آنها آسانتر تولید میشوند، ردگیریشان دشوارتر است و بهرهوری بازارشان بالاست. برای مقابله با این پدیده:
1. تقویت ظرفیت کشف و مهار مراکزِ تولید صنعتی: تجهیزِ نیروهای امنیتی و گمرک به دانش و ابزار جدید برای شناسایی مواد شیمیایی و پایش خطوط تولید.
2. نظارت دقیق بر واردات مواد پیشساز: ثبت واردات مواد اولیه و کنترل زنجیره تامین برای جلوگیری از دسترسی غیرقانونی تولیدکنندگان غیرمجاز.
3. همکاریِ منطقوی و بینالمللی: تبادل اطلاعات با کشورهای همسایه و نهادهای بینالمللی، تا شبکههای تجارت مواد مخدر مصنوعی شناسایی و قطع شود.
4. برنامههای پیشگیری و آموزش جامعه: اطلاعرسانی عمومی درباره خطرات مواد مصنوعی و توانمندسازی خانوادهها و مدارس در پیشگیری از مصرف.
5. تقویت نظام قضایی و حقوقی: قوانین مشخص برای مقابله با تولید و توزیع مواد مصنوعی و آموزش قضات و مجریان قانون برای برخورد حرفوی.
درمان اعتیاد؛ موفقیتها و نیاز به گسترش خدمات
در کنار سیاست عرضه، باید به تقویت حوزه تقاضا (کاهش مصرف) توجه کرد. گزارشها نشان میدهند که تعداد معتادان کاهش یافته و برنامههای درمانی در دوره امارت اسلامی، توسعه یافتهاند، مسالهای که بهحق قابل ارزیابی مثبت است. اما برای پایداری این موفقیت، لازم است که گسترش خدمات درمان، آموزش نیروی انسانی، برنامههای اجتماعی بازتوانی و اشتغال پس ازدرمان به کار گرفته شود.
نقش جامعه مدنی، علما، رهبران و تجار خصوصی
رهبران محلی و تجار خصوصی بسیار کلیدی است. جامعه مدنی میتواند با آگاهیدهی، نظارت مردمی و پیگیری شفافیت در سیاستها، از انحراف و فساد جلوگیری کند. علما از جایگاه دینی و اخلاقی خود قادرند مشروعیت اجتماعی برنامه را تبیین کرده و مرز میان استفاده طبی و سوءاستفاده را برای مردم توضیح دهند. رهبران محلی، بهویژه در مناطق تریاک در افغانستان، نقش میانجی میان حکومت و جوامع بومی را داشته و میتوانند در ایجاد اعتماد، جلوگیری از تنش و مدیریت عادلانه فرصتهای اقتصادی مؤثر باشند.
از سوی دیگر، حضور و سرمایهگذاری تجار و سکتور خصوصی در ایجاد فابریکههای فرآوری، سیستمهای بستهبندی و زنجیرههای توزیع قانونی، زمینه اشتغال و رشد اقتصادی را فراهم میسازد و این روند را از یک برنامه صرفا حکومتی، به یک ابتکار ملی تبدیل میکند. در نتیجه، هماهنگی و همکاری این چهار طیف، ضرورتی استراتژیک برای موفقیت هرگونه سیاست بدیل اقتصادی و کنترل علمی تولید مواد مخدر در افغانستان محسوب میشود.
نقش جامعه بینالمللی در کنترل کشت تریاک در افغانستان و قاچاق موادمخدر
چون مسئله مواد مخدر فرامرزی است، همکاریِ جامعه بینالمللی برای پشتیبانی فنی، مالی و نظارتی ضروری است. حوزههایی که بینالملل میتواند کمک کند:
حمایت تخنیکی در ایجاد سامانههای ردیابی و آزمایشگاههای تحلیل: انتقال تکنالوژی و آموزش نیروی انسانی.
ضمانت بازار برای تولید دارویی قانونی: قراردادهای خرید و تضمین صادرات قانونی به بازارهای جهانی تحت نظارت سازمانهای مربوطه.
حمایت مالی موقت برای برنامههای جایگزینی محصول و بازتوانی: وامها و کمکهای تخنیکی که دوره گذار را هموار سازد.
همکاری اطلاعاتی و عملیاتی علیه شبکههای قاچاق بینالمللی: ایجادِ کانالهای تبادل اطلاعات و عملیات هماهنگ برای قطعی کردن زنجیرههای قاچاق.
نقشِ بینالملل همچنین باید در چوکات احترام به حاکمیت ملی و رعایت منافع مردم تعریف شود تا همراهی درازمدت فراهم شود.
مسئولیتپذیری، شفافیت و توسعه برای ریشه کن کردن موادمخدر
کاهشِ تولید تریاک در افغانستان که در آمارهای جدید سازمان ملل منعکس شده، یک فرصت تاریخی و نادر است. این موفقیت باید محافظت شود و بهجای آنکه بهعنوان پایان داستان دیده شود، به نقطه آغازِ یک تحول ساختاری در اقتصاد و سیاست مواد مخدر تبدیل گردد. پیشنهاد تولید تحت نظارت دولتی و بینالمللی برای مصارف دارویی، اگر با برنامه دقیق قانونی، ردیابی شفاف، ضمانتهای بینالمللی و برنامههای جایگزینی و اشتغال همراه شود، میتواند هم نیازهای دارویی جهانی را برآورده کند و هم معیشتِ کشاورزان را تامین نماید، بیآنکه دروازهای برای قاچاق باز کند.
همانطور که معاون نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل گفته است، این مشکل فراتر از مرزهای افغانستان است و پویاییهای عرضه، تقاضا و قاچاق بازیگران داخلی و بینالمللی را شامل میشود؛ بنابراین رسیدگی به این چالش جز با همکاریِ همهجانبه ممکن نیست. ما باید از وضعیت فعلی بهعنوان فرصتی برای تدوین سیاستهای پایدار بهره ببریم؛ سیاستهایی که امنیت، بهداشت عمومی و توسعه اقتصادی را همزمان تامین کنند.
سیدمهدی حسینی











