روایتی از حمله خونین اسرائیل
اما راویان اخبار و ناقلان آثار وطوطیان شکرشکن شیرین گفتار و خوشه چینان خرمن سخن دانی و صرافان سر بازار معانی وچابک سواران میدان جنگهای خونین توسن خوش، خرام سخن را بدینگونه به جولان در آورده اند که چون مُلک ایران، موشکهایی را بهجولان درآورد تا پاسخی داده باشد به جستکوخیزک آن رژیم نابکار و چون میادین مهم آن رژیم موشکباران شد و گنبد امطو آهنین و فولادینش سوراخ سوراخ گردید، «نتانیاهو» آن رئیس یگانه و نازدانه رژیم اسرائیل به برادر بزرگترش زنگولهای زد و با آه و ناله چنین آهی از جیگر سرداد: برادر! ای از جان بهتر، ای عزیزتر از شش و گرده و جیگر! ایران گنبدم را، میادینم را، زمینم را و خودم را سوراخ سوراخ کرد و حالا من انتقام سختی خواهم گرفت.
جوبایدن، آن برادر بزرگتر چون آه و نالههای جیگرسوز آن نازدانه را بشنید، او را دلداری کرد و گفت: عزیز برادر! خودم میشوم یار و یاور تا نشوی بیدلبر، مکن اشتباهی که تو را باشد ضرر. بهخودت مسلط باش و مکن خطر.
برادر کوچکتر آهی کشید که اشک از چشمانش لوله لوله بهبیرون ریخت و بعد فریاد زد: نه! نه! من انتقام خواهم گرفت.
بزرگتر فریاد کشید: نه عزیز برادر! خودت را رسوا مکن که میکنی ضرر.
القصه نصیحتهای بزرگتر، کوچکتر را راضی نکرد و قرار شد انتقام سختی بستاند.
بامداد جمعه بود. خبرچینان اسرائیلی غوغایی رسانهای را آغاز کردند و خبر از حمله خونین دادند. خبر گفتند و بیان کردند که در حمله برادر کوچکتر به مُلکِ ایران، شهرها ویران گشته، تاسیسات نابود شده و احتمال دارد این مُلک از نقشه روی زمین محو شود.
بایدن، آن برادر بزرگتر که در حال دست دادن با هوا بود و فضا پر شده بود از بوی باد معدهاش، تا این خبر را شنید، آن جعبه جادویی (تلویزیون) را روشن کرد که خبرگویانِ آن جعبه روایت دیگری داشتند: رئیس نازدانه، سه ریزپرنده (کوادکوپتر) را به مصاف مُلک ایران فرستاده و…
تا ختم خبر، برادر بزرگتر آهی کشید و هزاران لعن و نفرین نثار کوچکتر کرد. زنگولهای زد و با فریاد گفت: تو که آبرویی نداشتی، آبروی این بزرگترت را هم بردی، این چه بود که حتا منشی خودم هم مرا مسخره میکند که برادر کوچکترت با آنهمه لاف و زیادی سخن، سه پرنده به مصاف آن مُلک فرستاد و بدون هیچ کاری، نابود شد و بر زمین افتاد.
القصه وقتی این خبر بهگوش عالمیان رسید، عدهای بهدلیل درد شدید گرده، راهی شفاخانهها شدند و عدهای هم غش کردند و عدهای هم این رسوایی را مبارک باد گفتند.
الیاس احمدی