سازنده پایگاه بگرام
اما راویان اخبار و ناقلان آثار وطوطیان شکرشکن شیرین گفتار و خوشهچینان خرمن سخندانی و صرافان سر بازار معانی و چابکسواران میدان دانش توسن خوش خرام سخن را بدینگونه به جولان در آوردهاند که در مُلک افغانستان، پایگاهی بنا شده بود که به «پایگاه بگرام» شهرت داشت. از قضای روزگار بدکردار و کجرفتار، معلوم نبود که این پایگه توسط چه کس یا کسانی ساخته شده بود. گاه مُلک شوروی زبان به سخن میلولاند و ادعای ساخت آنرا داشت و گاهی هم دیگری و دیگری و دیگری.
اما این روزگار بدکردار، در نهایت غروب کرد و عالمی را از سردرگمی نجات داد. امیری از مُلکِ سنجیدگان مالیخولیایی و آن بارگاه پُفکی بنام «دونالد ترامپ» قدم به میدان نهاد و توسن سخن را بدینگونه به جولان درآورد: اگر مُلک افغانستان، پایگاه بگرام را به کسانی که آنرا ساختهاند (امریکا) پس ندهد، اتفاقات بدی رخ خواهد داد.
گویند وقتی آن امیر حقیقتگو، این سخن را جاری کرد و آن قدرنشناسان (طالبان) بهشدت علیه امیر موضع گرفتند، اتفاقات بدی در آن مُلک رخ داد. آسمان تیره و تار شد، ابرها خشمگین شده بودند، عدهای با هوا دست میدادند، عدهای پشت شیشههای ضد مرمی سخنرانی میکردند و عدهای هم به بیماری نارسایی مزمن وریدی مبتلا شدند.
امیر ترامپ برای اینکه ثابت کند، سازنده واقعی پایگاه بگرام است، حقایق دیگری را نیز افشا کرد که جهان را و حتا سیارات دیگر را دهنباز گذاشته است. ایشان چنین روایت میکند: «امیرِ قدرتمندی بودم. هوا بهنرخ مندوی گرم بود و من با بیل و کلنگی که در دست داشتم، شروع بهبنای پایگاه هوایی بگرام نمودم. من از هر کلنگ زدنها خاطره دارم و اشرف غنی خودش شاهد است. وقتی در ظرف چند ساعت پایگاه را ساختم، رفتم بهسمت مُلک مصر و آنجا تاریخیترین اهرام (اهرام مصر) را ساختم و سپس بهسمت ملک چین رهسپار شده و آنجا طولانیترین دیوارجهان (دیوار چین) را بنا نهادم که یک شاهکار بود. از آنجا به مُلک هند رفته و قصر تاج محل را ساختم.»
راویان روایت میکنند که پس از این افشاگریها، آن حقیقتنگویانِ شوروی که ادعای ساختن پایگاه بگرام را در سال 1950 داشتند، در قبر اقدام بهخودکشی کردند. حتا موجودات فضایی که گاها گفته میشود آنها اهرام مصر را ساختهاند، اقدام بهنوشیدن زهر بهطور دستهجمعی نمودهاند و همینطور مقامات چینی میخواهند دست و پای امیر ترامپ را ببوسند. روح شاه جهان هم دربهدر بهدنبال امیر میگردد تا بهجای قطع کردن دست، دستان پرمهرامیر را ماساژ دهد و بخاطر تاج محل ارادت خود را بهنمایش بلولاند.
و اما از مُلک افغانستان خبر آوردهاند که چون امیر ترامپ فرمان داد که پایگاه بگرام را بازپسستانَد، امرای دولت از ترس با عَرَق خود حمام میکنند و قصد دارند شبانه از آن پایگاه فرار کنند. مُلک افغانستان خالی از سکنه شده و گویی قرار است در مدت یک هفته از نقشه جهان محو شود، همانگونه که امیر در دوره اول امارت خود از آن یاد کرده بود.
راویان چنین روایت میکنند که وقتی امرای مُلک افغانستان، خشم امیر ترامپ را دیدند و از ترس بهخود لرزیدند، نامهای با این مضمون بهامیر نوشتند: «آی امیرا! ای کشنده صغیراً و کبیرا در فلسطینا و اینجا و آنجا! ای خلیلزاد بهقربان آن بیماری مزمن وریدا! تو را چه شده است که چنین خشمگین شدهای و بر ما پیشانی را چملک کردهای؟ ای که با پُفت، جهانی را سیل میبرد و مُلکها را از نقشه دنیا محو میکند! خشمت را مثل گولی پرستامول قورت بده و اگر جوبایدن راه را گم نکرده بود، با او بنشین و خونسردانه درددل بنما! همانطور که کانادا و پانامه و دیگرجاها را گرفتی، پایگاه بگرام هم از توست. ما مثل درخت بید به خودما میلرزیم و با خود میگوییم نکند امیر به ما حمله کند و ما مثل فلانیها که در 30 آگست از مُلک ما فرار کرده بودند، شبانه فرار کنیم. منتظریم تا تو رخ نمایان کنی و مایان با همان سلاحهای خودتان از شما استقبال بهعمل بیاوریم.»
گویند از سرنوشت امیر خبری نیست. یابنده لطفا بهشماره صفر پُف اطلاع داده و شیرینی اخذ نماید.

احمدی