از طواف تا قیام
در جهان امروز، در میانهی طوفان بحرانهای سیاسی، اخلاقی و فرهنگی، کمتر مناسکی به سان حج وجود دارد که این چنین قابلیت بازآفرینی هویت، ایجاد همبستگی جهانی و نمایاندن قدرت نرم اسلام را در بطن خود داشته باشد. این فریضه الهی، در واقع بخشی از یک «پروژه تمدنی» است؛ سفری نه برای زیارت صرف یا گردشگری مذهبی، بلکه مشارکت در طرح بزرگ الهی برای اداره بشریت.
چندی پیش رهبرجمهوری اسلامی ایران در سخنان خود تأکید کردند که حج یک عمل فردی صرف نیست، بلکه مشارکت در نقشهی الهی برای اداره بشریت است. ایشان با استناد به آیه شریفه:« وَ أَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ»، این فریضه دینی را دعوتی برای تمام مردم عالم میدانند، نه فقط برای مؤمنین. تعبیر “فی الناس” نشان میدهد که حتی کسانی که ایمان ندارند، نیز در دعوت الهی به حج مخاطباند. در ادامه مقاله به تفصیل و توضیح این نکته میپردازیم که حج چگونه حتی برای کسانی که غیر مسلمان هستند نیز منفعت دارد؟ چگونه حج میتواند نقطه آغاز حرکت به سوی یک تمدن عظیم باشد؟
کارکردهای تمدنی حج در نظام اسلامی
درک حج بهعنوان یک عمل جهانی، ما را از نگاه سطحی و شعائری صرف به آن رها کرده و به تأملی ژرفتر وامیدارد. ماهیت توحیدی حج، انسان را به رهایی از شرک و فردگرایی دعوت میکند و او را در ساحت یک امت، یک حقیقت و یک افق مشترک جای میدهد.
حج جایگاهی تمدنی دارد؛ یعنی بستری برای احیای امت اسلامی، تقویت هویت مشترک و مقابله با تهاجم نرم تمدنهای سلطهگر. حج فرصت بازتولید همبستگی اسلامی در سطح جهانی است. از ترکیه و اندونزی تا نیجریه و بوسنی، مسلمانانی که هیچگاه یکدیگر را ندیدهاند، در موسم حج به گرد کعبه جمع میشوند، بیلباس قومی، بدون پرچم ملی، بدون هیچگونه تمایز نژادی.
این تصویر جهانی، خود نوعی مقاومت است: مقاومت در برابر پروژههای تجزیهطلبانهی قدرتهای جهانی که امت اسلامی را به قومیتها، فرقهها و ملتهای متخاصم تقسیم کردهاند. حج، روایت وحدت است، وحدتی فعال، خلاق، متکی بر مشترکات تاریخی، فرهنگی و الهی مسلمانان.
مشارکت در طرح بزرگ الهی برای اداره بشریت
عبارت کلیدی رهبر ایران، اشاره به این نکته است که حج، بخشی از طرح الهی برای ادارهی بشر است. این نگاه، معنای حج را از یک مراسم عبادی فصلی به یک عرصه مشارکت تمدنی ارتقا میدهد. مسلمانانِ حاجی، حامل پیام نجاتبخش توحیدند؛ پیام آزادسازی بشر از بتهای مدرن: سرمایهپرستی، ملیگرایی افراطی، خودپرستی و سکولاریسم افراطی.
ادارهی بشریت با حج ممکن میشود، اگر این فریضه به سکوی گفتمانسازی برای عدالت جهانی تبدیل شود. اگر مسلمانان در موسم حج، از مسائل فلسطین، یمن، روهینگیا، و دیگر بحرانهای جهان اسلام سخن بگویند، اگر نخبگان فکری و دینی در کنار اعمال عبادی، به طرح مسائل اساسی امت بپردازند، آنگاه حج به «پایگاه تمدنسازی» تبدیل میشود.
البته این تاثیرات حج زمانی نمایان خواهد شد که این فریضه الهی به «درستی» انجام شود؛ یعنی حج باید با نیت، معرفت، حضور قلب و التزام به روح معنوی آن انجام شود. اگر حج به مراسمی سطحی، تکراری و بیتأمل تبدیل شود، نه تنها ثمرهای ندارد، بلکه خطر آن وجود دارد که به ابزاری برای تحریف پیام واقعی آن بدل گردد.
«حجِ درست» یعنی حجی که با معرفت نسبت به هدف بزرگ آن انجام شود. زائر باید بداند در چه صحنهای قدم گذاشته، نماینده چه امتی است و چه مسئولیتی بر دوش دارد. حجِ درست، زائر را از خودِ منفعتطلب به انسانِ مسئول نسبت به جهان ارتقا میدهد.

کعبه مرکز قیام جهانی
کعبه صرفاً یک مکان عبادی یا یک نقطه جغرافیایی مقدس نیست، بلکه باید آن را محور قیام بشریت دانست. این نگاه، برخاسته از تعبیر قرآنی «جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قِیاماً لِلنّاس» است. واژه «قیام» در این آیه، صرفاً به معنای ایستادن فیزیکی یا حضور موقت نیست، بلکه مفهومی بسیار ژرفتر و تمدنی دارد. قیام، در اینجا به معنای قوامبخشی، تحرک اجتماعی، بیدارسازی وجدان انسانی و ایجاد یک حرکت جهانی حول محور توحید است.
کعبه، به عنوان نخستین خانهای که برای بشریّت بنا نهاده شده است ( اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّة)، از ابتدا مأموریت داشته است که کانون بیداری، همبستگی، عدالت و توحید جهانی باشد. در واقع، کعبه نه فقط یک قبله عبادی، بلکه یک نماد راهبردی الهی برای طراحی نظم نوین بشری بر اساس ارزشهای آسمانی است.
این نگاه راهبردی، در پیوندی عمیق با باورهای مشترک اسلامی درباره ظهور منجی الهی از کعبه قرار میگیرد. بر اساس احادیث متواتر و عقاید قطعی در نزد اهل تشیع و اهل تسنن، در آخرالزمان مردی از خاندان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، یعنی حضرت مهدی (ع) از کنار کعبه قیام خواهد کرد. این قیام، با شعار عدالت، رفع ظلم و بیداد و استقرار حکومت جهانی توحید آغاز میشود.
در روایات شیعه و سنی آمده است که این منجی الهی پس از ظهور، بین رکن و مقام ابراهیم مردم را به بیعت فرا میخواند؛ همان جایی که حضرت ابراهیم علیهالسلام برای بنای کعبه گام نهاده بود. این قرابت بین موقعیت جغرافیایی کعبه و محل آغاز قیام نهایی، مؤید همان حقیقت قرآنی است که «کعبه» را جایگاه «قیام مردم» و مرکز تحول بشری قرار داده است.
در واقع، این تقارن میان آیات قرآن و روایات، یک پیام کلیدی دارد:
نظم توحیدی که در پایان تاریخ قرار است جهان را فرا گیرد، نه از نیویورک، نه از پکن، نه از رم، بلکه از «بکّه»، از کعبه، از قلب جهان اسلام آغاز خواهد شد.
نکته مهم دیگر آن است که در جهان امروز که نظم بینالمللی بر پایه منافع قدرتهای مادی بنا شده، بازگشت به کعبه بهعنوان مرکز قوام و قیام، یک بازتعریف کامل از نظم جهانی را رقم میزند. حج در این میان، تمرین سالانهای برای آن قیام جهانی است؛ یک رزمایش ایمانی برای آمادگی ملتها جهت پیوستن به قیام آخرین مرد الهی.
با چنین نگاهی، حج نه یک مناسک فردی یا یک خاطره عبادی، بلکه یک ابزار تربیت امت برای مشارکت در یک پروژه تمدنی الهی با چشمانداز عدالت جهانی است. این همان معنای عمیق سخنان رهبر ایران است که خطاب به حجاج فرمودند:
«عمل شما، طواف شما، زیارت شما نسبت به این خانه، عملی است که سود آن و عایدی آن به بشریّت برمیگردد».
اگر این نگاه در دل امت اسلامی زنده شود، حج نه تنها ما را به گذشته متصل میکند، بلکه آینده را نیز برایمان معنا میبخشد. آیندهای که از کعبه آغاز میشود و با قیام مردی از اهل بیت پیامبر خاتم، به عدالت جهانی و صلح حقیقی منتهی خواهد شد.
بنابراین حج فقط یک عبادت فصلی نیست، بلکه صحنهای برای مشارکت در یک پروژهی عظیم الهی است؛ پروژهای برای ادارهی بشریت. در جهانی آکنده از بحران و دروغ، حج میتواند زبان صداقت، همدلی و معنویت باشد؛ اگر درست فهمیده و درست اجرا شود. امت اسلامی اگر به ظرفیتهای حج آگاه شود، آن را به سکوی بیداری، اتحاد و ساخت آینده تبدیل خواهد کرد. این، مسئولیت ماست؛ از کارگزاران گرفته تا زائران، از علما گرفته تا رسانهها. حج، تمرینی برای حکومت جهانی توحید است.

فاطمه رضایی