Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print
  • چهره تازه کابل

کابل، شهری که رویای مدرن‌شدن را سال‌ها در سینه پنهان کرده بود، امروز در میانه‌ی تلاش برای بازیابی چهره‌ای انسانی‌تر قرار دارد. شهری که در سال‌های جمهوریت با وجود دسترسی گسترده به منابع مالی و پروژه‌های میلیاردی، هنوز با معضلات تراکم، آلودگی، بی‌نظمی شهری و فقدان عدالت خدماتی دست‌وپنجه نرم می‌کرد. اکنون شهرداری کابل در دوره‌ی جدید، با امکانات محدودتر اما با تمرکز بر اقدام‌های میدانی و طرح‌های فوری، در تلاش است تا نشان دهد کمبود منابع همیشه مانع حرکت نیست.

چهره تازه کابل نشان میدهد، این شهر خسته، دوباره نفس می‌کشد. تغییراتی که شاید در ظاهر کوچک به نظر برسند، اما در دل خود نشانه‌ای از بازسازی نظم شهری و بازگشت امید به زندگی روزمره دارند. از پاک‌سازی مسیرها و بازارها گرفته تا ساخت سرک‌های تازه، تمرکز بر اینجینری بومی و تلاش برای سامان‌دهی اقتصاد شهری؛ همه‌وهمه تصویری متفاوت از مدیریت شهری را به نمایش گذاشته است که باید مورد تامل و استقبال واقع شود.

  • نظم شهری؛ از آشفتگی به مدیریت میدانی

در دوران جمهوریت با وجود بودجه‌های کلان حمایتی و کمک‌های بین‌المللی، کابل به شهری بی‌سامان تبدیل شده بود. پیاده‌روهایی که توسط دست‌فروشان اشغال می‌شدند، سرک‌هایی که هر روز باریک‌تر می‌شدند، ساخت‌وسازهایی که بدون هیچ نظم اینجینری سر برآورده بودند، و شاروالی که عمدتاً از پشت میز فرمان می‌داد.

در مقابل، شاروالی کابل در دوره‌ فعلی تمرکز را بر مدیریت میدانی گذاشته است. حضور نیروهای تنظیف در سطح شهر بیشتر دیده می‌شود، پیاده‌روها در بسیاری از مناطق آزاد شده‌اند، دست‌فروشی‌ها با طرح‌های جایگزین هدایت می‌شوند و ساخت‌وسازها زیر نظارت سخت‌گیرانه‌تری قرار گرفته است. این تفاوت، پیام واضحی دارد: مدیریت واقعی نه بر روی کاغذ، بلکه در خیابان اتفاق می‌افتد.

  • ساخت‌وساز زیرساختی؛ از پروژه‌های نمایشی تا نیازمحوری

در دوره جمهوریت، پروژه‌های بزرگ شهری با تبلیغات وسیع افتتاح می‌شدند؛ سرک‌های گران‌قیمت اما کم‌دوام، تعمیرات شهری پرسروصدا اما فاقد کیفیت پایدار. بسیاری از بودجه‌ها صرف منافع سیاسی و قراردادهای مشکوک می‌شدند. اکنون تفاوت در نوع نگاه به اولویت‌ها روشن است. هرچند امکانات مالی کاهش یافته، اما پروژه‌ها بیشتر بر اساس نیازهای واقعی مردم تعریف می‌شوند؛ نمونه‌ها شامل:

  • سرک‌سازی در مناطق محروم؛
  • بهبود سیستم فاضلاب و مسیرهای آب‌رَو؛
  • ساخت پارک‌های کوچک محلی؛
  • توجه به اینجینری و زیباسازی پایدار؛

اگر دیروز بیلدینگ‌های سر به فلک کشیده معیار پیشرفت تلقی می‌شدند، امروز پایداری و خدمت‌محوری معیار اصلی است. شهر نیازمند طرح‌هایی است که با زندگی مردم گره بخورد، نه با تابلوهای نمایش قدرت سیاسی.

  • اقتصاد شهری؛ از اتکا به کمک خارجی تا تلاش برای خودکفایی

قدرت مالی شاروالی در دوره جمهوریت اساساً از کمک‌های خارجی و قراردادهای دولتی تأمین می‌شد. درآمد داخلی شهر سهم ناچیزی داشت و فساد، بخش زیادی از آن را می‌بلعید. چنانچه نتیجه‌ی آن همان شد که به محض قطع کمک‌های خارجی ساختار شاروالی کلا فرو ریخت و شاروالی کابل کاملا از خدمت باز ایستاد.

اکنون مدیریت شهری کابل ناگزیر به اتکا بر درآمد واقعی شهری است؛ از مالیات بر خدمات گرفته تا سامان‌دهی دست‌فروشان، تکمیل اسناد مالکیت شهری و فعال‌سازی اقتصاد مبتنی بر شهر. این روند به‌تدریج شاروالی را از یک نهاد مصرف‌کننده، به یک نهاد تولیدکننده منابع تبدیل می‌کند. در کنار آن، هزینه‌کردها نیز هدفمندتر شده‌اند. جایی که پیش‌تر پول‌های بزرگ برای کارهای کوچک هزینه می‌شد، اکنون تلاش می‌شود با منابع محدود، کارهای بزرگ‌تری انجام شود. خلاصه اینکه تفاوت در سلامت اقتصادی قابل لمس است.

  • مشارکت‌پذیری؛ مردم به‌عنوان رکن توسعه

شاروالی‌ها همیشه با چالش‌های بی‌اعتمادی مردم مواجه بوده است؛ اما نوع پاسخ‌ها متفاوت است. در دوره جمهوریت تلاش برای جلب مشارکت اغلب در سطح شعار باقی می‌ماند. مردم نه‌تنها نقش تعیین‌کننده نداشتند، بلکه در بسیاری از موارد در برابر شاروالی قرار می‌گرفتند. در دوره کنونی تلاش شده است که به مردم در طرح‌های شهری نقش داده شود؛ از مشارکت در پاک‌سازی محلات تا همکاری کسبه‌کاران در سامان‌دهی بازارها. زیرا شهر زمانی متحول می‌شود که شهروند، خود را مالک شهر بداند. البته این بخش هنوز نیازمند توسعه بیشتر است. فرهنگ شهری بدون آموزش عمومی و اعتماد متقابل شکل نمی‌گیرد. کابل برای رسیدن به شهری ایده‌آل، به مردمی توسعه‌خواه نیاز دارد؛ مردمی که سهم خود را در ساخت آینده ببینند.

خلاصه اینکه چهره تازه کابل امیدوارکننده است، اما کابل امروز در آغاز راهی دشوار و طولانی قرار دارد. شاروالی کنونی نسبت به دوره جمهوریت از منابع به‌مراتب کمتری برخوردار است، اما نظم‌گرایی، نیازمحوری و مبارزه با اتلاف منابع به شاخص‌های اصلی مدیریت شهری تبدیل شده است. مقایسه این دو دوره به‌خوبی نشان می‌دهد که رشد شهری صرفاً با پول‌های هنگفت حاصل نمی‌شود؛ بلکه با برنامه‌ریزی دقیق و حضور میدانی و صداقت در خدمت به شهروندان. با این همه، انتظارات همچنان بالا است و موفقیت نهایی وابسته به استمرار، شفافیت و مشارکت عمومی خواهد بود. کابل سزاوار شهری مدرن، زیبا و قابل زیست است؛ شهری که آینه‌دار رؤیاهای مردمش باشد، نه قربانی سیاست‌های ناپایدار.

چهره تازه کابل
چهره تازه کابل، نمایی از امید و پیشرفت

مسلم اخلاقی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=10451

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *