یکی از پرسشهای اساسی ای که در رابطه به مناسبات افغانستان با کشورهای همسایه و به ویژه با ایران، طی چند دهۀ اخیر مطرح بوده است، اینست که: ما چه نوع رابطۀ را بایستی با ایران به پیش گیریم؟ مناسبات افغانستان با ایران چه اصولی باید داشته باشد؟ در اینجا تلاش می گردد که با در نظرداشت تمام جوانب مسئله؛ پاسخ مقنع، معقول و منطقی به این پرسش پیدا کنیم.
مسائل ما با ایران
- مسئلۀ مهاجرین
همگان واقف اند که بیش از چهار دهه است که ما درگیر جنگهای خانمانسوز داخلی هستیم. از سال 1358 که کمونیسم به رهبری اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان هجوم آورد، تا اکنون که تقریبا چهل و چند سال را در بر میگیرد، افغانستان روی خوشی و آرامی را ندیده است. این جنگهای فرسایشی در کنار صدها مصائیبی که به وجود آورده است، یکی از آنها مسئله ای مهاجرت و آوارگی میلیونها افغان بوده است.
در این میان یکی از کشورهایی که مقصد اولیۀ تمام افغانهای مهاجر میباشد، کشور ایران است. افغانستان پس از پاکستان، دارای طولانی ترین مرز با کشور ایران همسایۀ غربی اش می باشد و ایران نیز پس از انقلاب اسلامی در سال 1357؛ سیاست همپذیری و «امت اسلامی» را در پیش گرفت و از پذیرش میلیونها مهاجرین هموطن ما، استقبال نمود.
باتوجه به وضعیت نامناسب و جنگی چند دهه ی اخیر افغانستان و همچنان با در نظرداشت سیاستهای «امت اسلامی» ایران، در حال حاضر بیش از هشت میلیون مهاجر قانونی و غیر قانونی اهل افغانستان در ایران زندگی میکنند.بنابراین یکی از مسائل عمدۀ ما با ایران، مسئله ای حضور میلیونها مهاجرین ما در این کشور است و همین مسئله، اهمیت مناسبات افغانستان با ایران را بیشتر نمایان می سازد.
- مسئلۀ مراودات تجاری
به دلیل عدم دسترسی افغانستان به بنادر بحری و همچنان به خاطر عدم توسعۀ اقتصادی؛ ما به شدت وابسته به کشورهای همسایه استیم. هرچند بعضی از اقلام ضروری را میتوانیم از طریق پاکستان، چین و دیگر کشورها تامین نمائیم. اما در عصر کنونی وابستگی یکطرفه باعث از دست رفتن استقلال و آزادی و حتی مداخلات بی رویه ی دیگران در امور داخلی ما میگردد. همانطور که برای همگان هویداست، متاسفانه طی چند دهۀ گذشته، کشورها به ویژه پاکستان از این مسئله به شدت استفاده سوء کرده اند و در رابطه به مسئلهای مراودات تجاری با افغانستان، شرایطی سخت و گاها دل بخواهی وضع کرده اند. به همین دلیل اگر واقع بین باشیم، نباید تحت هیچ شرایطی مراودات تجاری مان را با ایران محدود نمائیم و این مسئله را کم اهمیت بنگریم.
- مسئلۀ تعاملات علمی ـ تکنالوژیکی
بخواهیم یا نخواهیم، قبول کنیم یا نکنیم، کشور ایران یکی از کشورهای توسعه یافته است. زیرا ایرانیان بختیار بودند و طی سالیان متمادی از امنیت و آسایش برخوردار بودند و توانستند از منظر علمی پیشرفت نمایند و به علوم عصری دسترسی پیدا کنند.
از طرف دیگر، باتوجه به محدودیتهای سختگیرانۀ کشورهای مانند آمریکا، کشورهای اروپایی و …؛ امکان دست یافتنِ نسل نوین افغانستان به علوم عصری ـ تکنالوژیکی، غیر ممکن یا دست کم محدود است. از اینرو لازم است که افغانها مسئلۀ تعاملات علمی ـ تکنالوژیکی را در اولویت قرار دهند و از تعامل با ایران در این حوزه با تمام ظرفیت استقبال کنند.
تسهیل تحصیل افغان ها در ایران
ایران با تمام مسائل و مشکلاتی که دارد، اما در قبال بحث تحصیل و آموزش مهاجرین، کم نگذاشته و طی چند دهه ای اخیر، ایران تمام سهولت های لازم را برای متعلمین و محصلین مهاجر در این کشور فراهم کرده در این زمینه مناسبات افغانستان با ایران قابل توجه بوده است. چنانچه محصلین و متعلمین مهاجر در این کشور در مسابقات علمی شرکت می کنند و خوشبختانه خوش می درخشند و در بهترین مراکز علمی ـ دانشگاهی ایران مشغول به تحصیل اند و حتی در حال حاضر بخش قابل توجهی از کادرهای علمی ما را افرادی تشکیل می دهند که در ایران تحصیلات شان را به اتمام رسانیده اند.
مسئلۀ ایران با ما
واقعیت اینست که عمق استراتژیک ایران، امنیت، نظم و دولت قدرتمند در افغانستان است. تنها مسئله ای که ایران با افغانستان دارد، موضوع حقآبۀ هیرمند است. توجه داشته باشیم که ایران تنها کشوری است که با ما قرار داد قانونی ـ حقوقی دارد و طبق یک قرار داد قانونی مستحق و سهیم در آب هیرمند است. باتوجه به اینکه ایران با افغانستان در رابطه به حقآبۀ هیرمند، دارای قرار داد قانونی است، طی سالیان متمادی که افغانستان درگیر جنگهای داخلی بوده است، ایران از دست یافتن به حقآبۀ خویش محروم بوده است.
دولت قدرتمند مرکزی و تامین امنیت سرتاسری در افغانستان، عمق استراتژیک ایران را در کشور ما تعیین میکند و این چیزی است که بر خلاف منافع باقی همسایه ها، منافع ایران در افغانستان در راستای منافع ملی ما قرار دارد. زیرا علاوه بر اینکه با تامین امنیت سرتاسری در افغانستان، ایران به حقآبه ی خویش دست مییابد، تامین امنیت و رونق اقتصادی در افغانستان می تواند زمینهی بازگشت میلیونها از هموطنان ما را مهیا کند تا در میهن خود به زندگی ای که سزاوار آن هستند دست یابند.
رابطۀ که با ایران باید داشته باشیم
واقعیت اینست که باتوجه به اینکه سیاستهای کلی ایران پس از انقلاب اسلامی(1357) در این کشور، «امت اسلامی» محور است و سیاستهای برخواسته از این ایده در قبال مهاجرین و هم وطنان ما منصفانه تنظیم گردیده اند؛ بایستی واقع بینانه با این رویه با تمام ظرفیت تعامل دو جانبه صورت گیرد مناسبات افغانستان با ایران در راستای منافع دو طرفه پیش برود.
در هیچ کشوری سیاستها و منافع ملی آنها بر اساس دیدگاه «امت اسلامی»، تنظیم نگردیده است، به همین خاطر پاکستان، ترکیه، کشورهای آسیای میانه و تمام کشورهای عربی از پذیرش مهاجرین افغانستان به شدت امتناع میورزند. اما ایران با آنکه پس از تاسیس «جمهوری اسلامی» در این کشور، تحت فشارها و تحریمهای کمر شکن آمریکا و غرب قرار دارد، ولی به دلیل پایبندی به حمایت اُمت اسلامی، شرایط مناسب، کار و زندگی معمولی را برای مهاجرین و هموطنان ما فراهم کرده اند.
در طول بیش از چهاردهه ی که مادرگیر جنگهای داخلی و با پدیدهی آواره گی و مهاجرت، مواجه بوده ایم، کشور ایران تقریبا تنها تکیه گاه و اولین و آخرین گزینه برای ما بوده است. طبقۀ کارگر در افغانستان، هیچ کورسوی جز ایران ندارند. بنابراین مردم، جامعه مدنی و سازمانهای خیریه و نهادهای حامی حقوق کارگران و مهاجرین، بایستی در هر شرایطی هر نوع حمایت و همکاری که در ثبات نظام سیاسی در ایران بیانجامد، انجام دهند.
ممکن است که دولتهایی که در افغانستان می آیند و میروند با توجه به وابستگیهای که به کشورهای خارجی دارند، رویه ها و سیاستهای متفاوتی را با ایران در پیش گیرند. اما مردم، نهادهای خیریه و سازمانها و افراد حامی حقوق مهاجرین با درک شرایط مهاجرین، تحت هیچ شرایطی نباید تحت تاثیر این سیاستها قرار گیرند و باید بدانند که مناسبات افغانستان با ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
باتوجه به نکاتی که گفته شد، تمام سازمانهای حامی حقوق بشر، رسانه ها و جامعۀ مدنی و کسانی که خیر اندیشانه در راه حمایت از حقوق مهاجرین فعالیت دارند، بایستی از ثبات نظام فعلی که در ایران حاکمیت و قدرت را در دست دارند، حمایت کنند. زیرا با تغییر نظام یا دست کم با قدرت یافتنِ جناحهای تندرو و لیبرال در ایران، اولین جامعۀ که آسیب می بینند مهاجرین و هم وطنان ما استند.
مهاجرین آسیب پذیرترین جامعه در ایران هستند. به محضی که سیاست حمایت از امت اسلامی در این کشور کنار رود، سرنوشت میلیونها مهاجر و آواره، ویران میگردد و با بازگشت این حجم عظیم از مهاجرین به کشور به دلیل وضعیت وخیم و رقتبار در اینجا، بدون تردید سر انجام ماجرا به یک فاجعه می انجامد. از اینرو لازم است که عاقلانه عمل کنیم و تحت تاثیر موجهای ایجاد شده قرار نگیریم و تحت هیچ شرایطی از مخالفان نظام فعلی ایران حمایت ننمائیم.
کیست که مصائب بازگشت میلیون مهاجر بی پناه و فقیر را به افغانستان نداند. با اطمینان می توان گفت که این مسئله ی بدیهی را همگان به خوبی آگاه اند، اما به دلیل موجهای ایجاد شده در فضای مجازی و به قول معروف جو گیری؛ یکعده بیخبر، کورکوارنه تیشه برداشته اند و متاسفانه دقیقا به ریشه ی سرنوشت میلیونها مهاجر میزنند. بنابراین آگاهان و خیر خواهان بایستی پیامدِ این جوگیری را مسئولانه واضح سازند و کسانی که تحت تاثیر امواجِ مغرضانه به حمایت مخالفین نظام ایران در آمده اند را آگاه سازند.