جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

یکی از پرسش­های اساسی­ ای که در رابطه به مناسبات افغانستان با کشورهای همسایه و به ویژه با ایران، طی چند دهۀ اخیر مطرح بوده است، اینست که: ما چه نوع رابطۀ را بایستی با ایران به پیش گیریم؟ مناسبات افغانستان با ایران چه اصولی باید داشته باشد؟ در اینجا تلاش می گردد که با در نظرداشت تمام جوانب مسئله؛ پاسخ مقنع، معقول و منطقی به این پرسش پیدا کنیم.

  • مسائل ما با ایران

  1. مسئلۀ مهاجرین

همگان واقف اند که بیش از چهار دهه است که ما درگیر جنگ­های خانمان­سوز داخلی هستیم. از سال 1358 که کمونیسم به رهبری اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان هجوم آورد، تا اکنون که تقریبا چهل و چند سال را در بر میگیرد، افغانستان روی خوشی و آرامی را ندیده است. این جنگ­های فرسایشی در کنار صدها مصائیبی که به وجود آورده است، یکی از آنها مسئله ای مهاجرت و آوارگی میلیون­ها افغان بوده است.

در این میان یکی از کشورهایی که مقصد اولیۀ تمام افغانهای مهاجر می­باشد، کشور ایران است. افغانستان پس از پاکستان، دارای طولانی ترین مرز با کشور ایران همسایۀ غربی ­اش می باشد و ایران نیز پس از انقلاب اسلامی در سال 1357؛ سیاست هم­پذیری و «امت اسلامی» را در پیش گرفت و از پذیرش میلیون­ها مهاجرین هم­وطن ما، استقبال نمود.

باتوجه به وضعیت نامناسب و جنگی چند دهه­ ی اخیر افغانستان و همچنان با در نظرداشت سیاست­های «امت اسلامی» ایران، در حال حاضر بیش از هشت میلیون مهاجر قانونی و غیر قانونی اهل افغانستان در ایران زندگی می­کنند.بنابراین یکی از مسائل عمدۀ ما با ایران، مسئله ای حضور میلیونها مهاجرین ما در این کشور است و همین مسئله، اهمیت مناسبات افغانستان با ایران را بیشتر نمایان می سازد.

پناهجویان افغان
پناهجویان افغان در ایران
  1. مسئلۀ مراودات تجاری

به دلیل عدم دسترسی افغانستان به بنادر بحری و همچنان به خاطر عدم توسعۀ اقتصادی؛ ما به شدت وابسته به کشورهای همسایه استیم. هرچند بعضی از اقلام ضروری را می­توانیم از طریق پاکستان، چین و دیگر کشورها تامین نمائیم. اما در عصر کنونی وابستگی یکطرفه باعث از دست رفتن استقلال و آزادی و حتی مداخلات بی رویه­ ی دیگران در امور داخلی ما می­گردد. همانطور که برای همگان هویداست، متاسفانه طی چند دهۀ گذشته، کشورها به ویژه پاکستان از این مسئله به شدت استفاده سوء کرده اند و در رابطه به مسئله­ای مراودات تجاری با افغانستان، شرایطی سخت و گاها دل بخواهی وضع کرده اند. به همین دلیل اگر واقع بین باشیم، نباید تحت هیچ شرایطی مراودات تجاری مان را با ایران محدود نمائیم و این مسئله را کم اهمیت بنگریم.

  1. مسئلۀ تعاملات علمی ـ تکنالوژیکی

بخواهیم یا نخواهیم، قبول کنیم یا نکنیم، کشور ایران یکی از کشورهای توسعه یافته است. زیرا ایرانیان بخت­یار بودند و طی سالیان متمادی از امنیت و آسایش برخوردار بودند و توانستند از منظر علمی پیشرفت نمایند و به علوم عصری دسترسی پیدا کنند.

از طرف دیگر، باتوجه به محدودیت­های سخت­گیرانۀ کشورهای مانند آمریکا، کشورهای اروپایی و …؛ امکان دست یافتنِ نسل نوین افغانستان به علوم عصری ـ تکنالوژیکی، غیر ممکن یا دست کم محدود است. از این­رو لازم است که افغان­ها مسئلۀ تعاملات علمی ـ تکنالوژیکی را در اولویت قرار دهند و از تعامل با ایران در این حوزه با تمام ظرفیت استقبال کنند.

  • تسهیل تحصیل افغان ها در ایران

ایران با تمام مسائل و مشکلاتی که دارد، اما در قبال بحث تحصیل و آموزش مهاجرین، کم نگذاشته و طی چند دهه ای اخیر، ایران تمام سهولت های لازم را برای متعلمین و محصلین مهاجر در این کشور فراهم کرده در این زمینه مناسبات افغانستان با ایران قابل توجه بوده است. چنانچه محصلین و متعلمین مهاجر در این کشور در مسابقات علمی شرکت می کنند و خوشبختانه خوش می درخشند و در بهترین مراکز علمی ـ دانشگاهی ایران مشغول به تحصیل اند و حتی در حال حاضر بخش قابل توجهی از کادرهای علمی ما را افرادی تشکیل می دهند که در ایران تحصیلات شان را به اتمام رسانیده اند.

مناسبات ایران و افغانستان
وضعیت مطلوب متعلمین افغان در ایران
مناسبات افغانستان با ایران
عکسی از وضعیت مطلوب تحصیل کودک افغان در ولایت یزد ایران
  • مسئلۀ ایران با ما

واقعیت اینست که عمق استراتژیک ایران، امنیت، نظم و دولت قدرت­مند در افغانستان است. تنها مسئله ای که ایران با افغانستان دارد، موضوع حق­آبۀ هیرمند است. توجه داشته باشیم که ایران تنها کشوری است که با ما قرار داد قانونی ـ حقوقی دارد و طبق یک قرار داد قانونی مستحق و سهیم در آب هیرمند است. باتوجه به اینکه ایران با افغانستان در رابطه به حق­آبۀ هیرمند، دارای قرار داد قانونی است، طی سالیان متمادی که افغانستان درگیر جنگ­های داخلی بوده است، ایران از دست یافتن به حق­آبۀ خویش محروم بوده است.

دولت قدرت­مند مرکزی و تامین امنیت سرتاسری در افغانستان، عمق استراتژیک ایران را در کشور ما تعیین می­کند و این چیزی است که بر خلاف منافع باقی همسایه ­ها، منافع ایران در افغانستان در راستای منافع ملی ما قرار دارد. زیرا علاوه بر اینکه با تامین امنیت سرتاسری در افغانستان، ایران به حق­آبه ­ی خویش دست می­یابد، تامین امنیت و رونق اقتصادی در افغانستان می­ تواند زمینه­ی بازگشت میلیون­ها از هم­وطنان ما را مهیا کند تا در میهن خود به زندگی ای که سزاوار آن هستند دست یابند.

مناسبات افغانستان با ایران
حقابۀ هیرمند
  • رابطۀ که با ایران باید داشته باشیم

واقعیت اینست که باتوجه به اینکه سیاست­های کلی ایران پس از انقلاب اسلامی(1357) در این کشور، «امت اسلامی» محور است و سیاست­های برخواسته از این ایده در قبال مهاجرین و هم وطنان  ما منصفانه تنظیم گردیده اند؛ بایستی واقع بینانه با این رویه با تمام ظرفیت تعامل دو جانبه صورت گیرد مناسبات افغانستان با ایران در راستای منافع دو طرفه پیش برود.

در هیچ کشوری سیاست­ها و منافع ملی آنها بر اساس دیدگاه «امت اسلامی»، تنظیم نگردیده است، به همین خاطر پاکستان، ترکیه، کشورهای آسیای میانه و تمام کشورهای عربی از پذیرش مهاجرین افغانستان به شدت امتناع می­ورزند. اما ایران با آنکه پس از تاسیس «جمهوری اسلامی» در این کشور، تحت فشارها و تحریم­های کمر شکن آمریکا و غرب قرار دارد، ولی به دلیل پایبندی به حمایت اُمت اسلامی، شرایط مناسب، کار و زندگی معمولی را برای مهاجرین و هموطنان ما فراهم کرده اند.

در طول بیش از چهاردهه­ ی که مادرگیر جنگ­های داخلی و با پدیده­ی آواره ­گی و مهاجرت، مواجه بوده ایم، کشور ایران تقریبا تنها تکیه گاه و اولین و آخرین گزینه برای ما بوده است. طبقۀ کارگر در افغانستان، هیچ کورسوی جز ایران ندارند. بنابراین مردم، جامعه مدنی و سازمانهای خیریه و نهادهای حامی حقوق کارگران و مهاجرین، بایستی در هر شرایطی هر نوع حمایت و همکاری که در ثبات نظام سیاسی در ایران بیانجامد، انجام دهند.

ممکن است که دولت­هایی که در افغانستان می آیند و می­روند با توجه به وابستگی­های که به کشورهای خارجی دارند، رویه ها و سیاست­های متفاوتی را با ایران در پیش گیرند. اما مردم، نهادهای خیریه و سازمانها و افراد حامی حقوق مهاجرین با درک شرایط مهاجرین، تحت هیچ شرایطی نباید تحت تاثیر این سیاست­ها قرار گیرند و باید بدانند که مناسبات افغانستان با ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

باتوجه به نکاتی که گفته شد، تمام سازمان­های حامی حقوق بشر، رسانه­ ها و جامعۀ مدنی  و  کسانی که خیر اندیشانه در راه حمایت از حقوق مهاجرین فعالیت دارند، بایستی از ثبات نظام فعلی که در ایران حاکمیت و قدرت را در دست دارند، حمایت کنند. زیرا با تغییر نظام یا دست کم با قدرت یافتنِ جناح­های تندرو و لیبرال در ایران، اولین جامعۀ که آسیب می بینند مهاجرین و هم وطنان ما استند.

مهاجرین آسیب پذیرترین جامعه در ایران هستند. به محضی که سیاست حمایت از امت اسلامی در این کشور کنار رود، سرنوشت میلیون­ها مهاجر و آواره، ویران می­گردد و با بازگشت این حجم عظیم از مهاجرین به کشور به دلیل وضعیت وخیم و رقت­بار در اینجا، بدون تردید سر انجام ماجرا به یک فاجعه می ­انجامد. از این­رو لازم است که عاقلانه عمل کنیم و تحت تاثیر موج­های ایجاد شده قرار نگیریم و تحت هیچ شرایطی از مخالفان نظام فعلی ایران حمایت ننمائیم.

کیست که مصائب بازگشت میلیون مهاجر بی ­پناه و فقیر را به افغانستان نداند. با اطمینان می توان گفت که این مسئله­ ی بدیهی را همگان به خوبی آگاه اند، اما به دلیل موج­های ایجاد شده در فضای مجازی و به قول معروف جو گیری؛ یک­عده بی­خبر، کورکوارنه تیشه برداشته اند و متاسفانه دقیقا به ریشه ­ی سرنوشت میلیونها مهاجر می­زنند. بنابراین آگاهان و خیر خواهان بایستی پیامدِ این جوگیری را مسئولانه واضح سازند و کسانی که تحت تاثیر امواجِ مغرضانه به حمایت مخالفین نظام ایران در آمده اند را آگاه سازند.

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=819

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *