استقلال اقتصادی
در تحولی کمسابقه در روابط افغانستان و پاکستان، ملا عبدالغنی برادر، معاون رئیسالوزرای حکومت طالبان، در نشست با تاجران افغان، مجموعهای از هشدارهای شدیداللحن و سیاستهای جدید را اعلام کرد که پیامدهای گستردهای در مناسبات اقتصادی دو کشور خواهد داشت. اظهارات وی به ویژه در حوزه تجارت، ترانزیت و ممنوعیت واردات دارو از پاکستان، نشاندهنده تغییر در معادلهای است که طی دههها پاکستان طرف غالب آن بوده است.
برادر تاکید کرده است که از این پس، همه تاجران باید برای صادرات و وارداتشان، کشورهای جایگزین به جای پاکستان انتخاب کنند. اگر از امروز به بعد، تاجری در پاکستان با مشکلی روبه رو شود، دولت افغانستان نه شکایت او را خواهد شنید و نه به مشکلاتش رسیدگی خواهد کرد.
این سخنان، برخلاف بسیاری از اعلامیههای سیاسی صرف، نه در قالب بیانیهای احساسی، بلکه در نشستی رسمی و با حضور چند تن از مقامات ارشد طالبان مطرح شد. همین امر پیام طالبان را تبدیل به یک دکترین اقتصادی جدید میکند؛ دکترینی که جهتگیری آن، کاهش وابستگی ساختاری افغانستان به پاکستان و تلاش برای دستیابی به استقلال اقتصادی نسبی است.
وابستگی ساختاری؛ میراثی از جغرافیا و سیاست
افغانستان به عنوان یک کشور محصور در خشکی، همواره با چالش دسترسی به آبهای آزاد مواجه بوده است. پاکستان طی دهههای گذشته از این موقعیت ژئوپولیتیکی نهایت استفاده را برده و مسیرهای تجاری و بندریاش، بهویژه بندر کراچی را به اهرم فشار علیه افغانستان تبدیل کرده است.
در برهههای مختلف سیاسی و امنیتی، پاکستان بارها مرزهای تورخم و سپینبولدک را مسدود کرده است. این انسدادها که گاه بدون هشدار و با انگیزههای سیاسی انجام میشد، خسارات سنگینی بر تجارت افغانستان وارد کرده و نوسانات غیرقابلپیشبینی در بازارهای داخلی ایجاد کرده است. اما این بار ملا برادر به صراحت اعلام کرده است: اگر پاکستان خواهان بازگشایی مسیرهای تجارتی است، باید تضمینهای قوی و عملی ارائه دهد که تحت هیچ شرایطی، چه در جنگ، چه در وضعیت عادی مرزها مسدود نخواهند شد. این سخن اساسا معادله قدرت سنتی را وارونه میکند. اکنون طالبان از موضع مطالبهگری با پاکستان صحبت میکند، نه از موضع وابستگی.
تاریخ چه میگوید؟
درک حرکت جدید افغانستان زمانی عمیقتر میشود که آن را در آینه تاریخ ببینیم. تاریخ روابط بینالملل پر است از کشورهایی که به دلیل وابستگی اقتصادی شکست خوردند؛ نه با گلوله، بلکه با قطع یک مسیر تجاری یا یک فشار اقتصادی هدفمند.
1) مصرِ محمدعلی پاشا، سقوط با یک فشار تجاری: مصر در اوج قدرت نظامی و صنعتیاش سقوط کرد، اما نه در میدان جنگ؛ انگلستان با محدود کردن واردات پنبه و تحمیل قراردادهای گمرکی، مصر را وادار به عقبنشینی ساختاری کرد. یک وابستگی ساده به صادرات تکمحصولی کافی بود تا این کشور به نیمهمستعمره تبدیل شود.
2) امپراتوری عثمانی، اقتصادی که از درون فرو ریخت: اروپا با قراردادهای تجاری نابرابر و کنترل گمرکات، ستونهای اقتصادی عثمانی را شکست.ورشکستگی ۱۸۸۱ و کنترل درآمدهای گمرکی، نماد نهایی شکست اقتصادی این امپراتوری بود.
3) کوبا، قطع شکر، قطع اکسیجن: اقتصاد کوبا چنان به شوروی گره خورده بود که فروپاشی شوروی باعث قحطی، قطع برق و بحران انسانی شد. یک نمونهی واضح از اینکه سقوط اقتصادی میتواند بدون جنگ رخ دهد.
4) ونزوئلا، وابستگی تکمحصولی و تحریم مرگبار: وقتی 96% صادرات نفتی ونزوئلا توسط امریکا تحریم شد، اقتصاد کشور در عرض چند ماه فروپاشید. وابستگی به یک کالا، یک مسیر و یک خریدار، نسخهای تضمینی برای شکست.
5) آلمان در جنگ جهانی اول: محاصره دریایی بریتانیا، واردات گندم و مواد اولیه صنعتی آلمان را قطع کرد. در نهایت، یک محاصره اقتصادی نتیجه جنگ را تعیین کرد.
کشورهای قدرتمند از وابستگی اقتصادی کشورهای ضعیفتر برای فشار سیاسی استفاده میکنند. افغانستان طی دههها نمونه بارز یک کشور پیرامونی در برابر پاکستان به عنوان یک کشور نیمهمرکزی بوده است. با این تصمیم طالبان، افغانستان در تلاش است از حالت تابع به حالت مستقل تبدیل شود. مانند ترکیه که در دهه ۱۹۷۰ در برابر فشار اروپا سیاست استقلال صنعتی را آغاز کرد. ایران نیز پس از تحریمهای غربیها در سال ۲۰۱۰ به استقلال دارویی و صنعتی رسید و هند پس از استقلال، واردات کالاهای انگلیسی را به شدت محدود کرد.
کشورهای در حال توسعه زمانی میتوانند ثبات سیاسی داشته باشند که وابستگیهای حیاتی خود را کاهش دهند. افغانستان اکنون، مسیرهای هوایی جدید میخرد، ازبکستان و هند را برای ترانزیت فعال میکند و از ایران برای صادرات استفاده میکند. این دقیقا حرکت به سمت استقلال اقتصادی نسبی است.

استقلال اقتصادی؛ افغانستان چگونه میخواهد وابستگی را پایان دهد؟
طالبان با ممنوعیت واردات دارو از پاکستان، ناگزیر دو مسیر را فعال میکند:
الف) واردات دارو از ایران و هند: ایران یکی از تولیدکنندگان بزرگ داروی ارزان و باکیفیت در منطقه است. هند نیز صنعت داروسازی عظیمی دارد.
ب) تقویت صنایع دارویی داخلی: در صورت سرمایهگذاری و اعطای امتیازات ویژه، افغانستان میتواند بخشهایی از صنعت دارویی را داخلی کند.
کشورهایی مانند مصر، بنگلادش و هند توانستهاند صنعت دارویی خود را توسعه دهند.
در زمینه کاهش وابستگی ترانزیتی نیز، ملا برادر و تیم اقتصادی طالبان از چند ماه پیش مسیرهایی را آماده کردهاند:
2) رایزنی با کشورهای آسیای مرکزی برای صادرات محصولات باغی: این مسیرها شامل ازبکستان، ترکمنستان وتاجیکستان است که میتواند صادرات افغانستان را به روسیه، قزاقستان و چین وصل کند.
2) توسعه تجارت هوایی: طالبان شرکت آریانا را موظف کردند به صورت فوری یک هواپیمای ویژه باربری (کارگو) خریداری کند تا روند صادرات از طریق مسیر هوایی تسهیل شود. با ارائه تخفیف ویژه به صادرکنندگان و رایزنی با هند و ازبکستان برای ترانزیت هوایی این مسیر تجاری را توسعه میدهند.
این تصمیم تحولی بنیادین ایجاد میکند. صادرات هوایی، اگرچه گرانتر است، اما قابل اعتمادتر، سریعتر، بدون ریسک مسدود شدن مرزها و مستقل از جغرافیای سیاسی پاکستان است.
3) جایگزینی مسیر ایران: بندر چابهار ایران در صورت فعالسازی کامل میتواند افغانستان را کاملا از بندر کراچی بینیاز کند.
این تصمیمها برای پاکستان آثار سنگینی خواهد داشت. پاکستان حدود ۱۲۰ میلیون دالر دارو در سال به افغانستان صادر میکرد. با ممنوعیت کامل، این صنعت ضربهای جدی میبیند. همچنین پاکستان سالانه صدها میلیون دالر از ترانزیت افغانستان درآمد داشت؛ درآمدی که اکنون به سمت ایران و آسیای مرکزی جریان مییابد. از سوی دیگر کاهش درآمدهای تجارت با افغانستان موجب نارضایتی تاجران پاکستانی، به ویژه در خیبرپختونخوا خواهد شد. افغانستان بازار مصرف کلانی برای آرد، سیمان، مصالح ساختمانی، مواد مصرفی روزانه پاکستان بود. اکنون این بازار به تدریج از دست میرود.

حکیم تاجیک











