Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

بستن مرز تورخم

«پاکستان باید در سیاست قدیمی خود درباره افغانستان تجدیدنظر کند.» این گزاره انتقادی را سمیع یوسفزی، روزنامه‌نگار آزاد، مطرح کرده و هشدار داده است که ذهنیت‌های کهنه اسلام‌آباد دیگر کارآیی پیشین را ندارد. به گفته‌ی یوسفزی، تصور سنتی مبنی بر اینکه با بستن مرز تورخم می‌توان افغانستان را به زانو درآورد، دیگر با واقعیت امروز سازگار نیست.

او اشاره می‌کند که حتی تحت حاکمیت طالبان نیز بازارهای افغانستان فعال‌اند، زندگی روزمره جریان دارد و شب‌ها در شهرهای این کشور به روال عادی سپری می‌شود. از نگاه این روزنامه‌نگار، وقت آن رسیده که پاکستان واقعیت‌های جدید را بپذیرد و ذهنیت متعلق به دوران گذشته را کنار بگذارد.

تحولات دو سال گذشته به خوبی نشان می‌دهد که سیاست‌های قدیمی و ذهنیت‌های کلیشه‌ای دیگر پاسخگوی واقعیت‌های نوین افغانستان نیست. اسلام‌آباد نمی‌تواند با تکیه بر روش‌های سنتی از حمایت نیابتی گرفته تا تهدید اقتصادی، به اهداف خود در افغانستان برسد.

واقعیت جدید آن است که طالبانِ امروز، علیرغم تمام ضعف‌ها و مشکلات داخلی‌شان، یک نیروی مسلط بر افغانستان هستند که می‌توانند در برابر فشار خارجی ایستادگی کنند. استفاده مکرر از حربه‌هایی چون بستن مرز یا تهدید به تغییر رژیم در کابل، چنان‌که این روزها در ادبیات سیاسی اسلام‌آباد شنیده می‌شود، نه تنها مشکلی را حل نکرده بلکه موجب تشدید حس ملی‌گرایی در افغانستان و تقویت بیش از پیش طالبان شده است.

  • بستن مرز تورخم؛ تاکتیک قدیمی، واقعیت جدید

بستن گذرگاه‌های مرزی، به ‌ویژه تورخم و چمن، سال‌هاست که در زرادخانه دیپلماسی پاکستان به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر کابل وجود دارد. پاکستان به طور تاریخی از تعطیلی موقت مرز به عنوان یک تاکتیک فشار بر حکومت‌های کابل استفاده کرده است. منطق این تاکتیک روشن است: افغانستان کشوری محصور در خشکی و نیازمند به مسیر پاکستان برای دسترسی به دریاها و تجارت جهانی است، لذا هرگاه تنشی سیاسی بالا می‌گیرد، اسلام‌آباد با بستن مرز می‌کوشد رگ حیاتی اقتصاد افغانستان را فشار دهد و امتیاز سیاسی بگیرد.

این روش در برهه‌هایی از گذشته ظاهرا مؤثر بوده است؛ برای مثال در دولت‌های پیشین کابل نگرانی از تعطیلی طولانی‌مدت مرز و تأثیر آن بر قیمت کالاها و سوخت، مانعی برای تیره‌شدن کامل روابط بود. اما شرایط امروز افغانستان تغییر کرده و شواهد نشان می‌دهد این تاکتیک کارایی سابق را از دست داده است.

تازه‌ترین دور بستن مرز تورخم و چمن در سال جاری میلادی اگرچه فشار اقتصادی قابل‌ توجهی ایجاد کرده، اما به فروپاشی اوضاع در افغانستان نیانجامیده است. مرز تورخم در اکتبر و نوامبر 2025 به مدت حدود یک ماه بسته بود که طی آن تاجران افغان روزی دو نیم میلیون دلار زیان دیدند.

کالاهای افغان برای رسیدن به بازارهای جهانی به بندر کراچی پاکستان وابسته‌اند و توقف ترانزیت، صادرات و واردات افغانستان را فلج می‌کند. در همین حال، پاکستان نیز از این رهگذر متحمل خسارت شد؛ چرا که بازار افغانستان مقصد صدها میلیون دلار کالای پاکستانی است و قطع تجارت، به تولیدکنندگان و تاجران پاکستانی نیز آسیب رساند. چنان‌که منابع پاکستانی گزارش داده‌اند، تنها در یک مورد تعطیلی پنج ‌روزه مرز تورخم در اوایل 2025 حدود 12 میلیون دلار زیان تجاری دوجانبه به بار آورد.

افزون بر این، صدها کامیون حامل میوه و مواد غذایی در دو سوی مرز زمین‌گیر شدند و بسیاری از اقلام فاسدشدنی از بین رفت که نارضایتی شدید رانندگان و بازرگانان هر دو کشور را در پی داشت. صف‌های طولانی کامیون‌های معطل در گردنه‌های مرزی و سرگردانی مسافران نیازمند درمان در دو سوی تورخم، تصاویر ناخوشایندی بود که در رسانه‌ها منتشر شد. تجارت دوجانبه از 5/2 میلیارد دلار در سال 2010 به حدوود 8/1 میلیارد در سال 2023 کاهش یافته است. با این همه، واقعیت این است که زندگی در افغانستان ادامه یافت و آن تصور افراطی که مردم از گرسنگی تلف خواهند شد، محقق نشد.

یکی از دلایل ناکارآمدی نسبی سیاست بستن مرز، تلاش افغانستان برای کاهش وابستگی تجاری به پاکستان است. آمارها نشان می‌دهد در سال‌های اخیر سهم کشورهای آسیای میانه در تجارت افغانستان رو به افزایش بوده است. طالبان مقامات خود را مأمور کرده‌اند با همسایگان شمالی برای ایجاد مسیرهای تجاری جایگزین همکاری کنند. نورالدین عزیزی، وزیر تجارت طالبان، اخیرا اعلام کرد کابل به دنبال مسیرهای مطمئن تجاری از طریق کشورهای همسایه شمالی است و از تجار افغان خواست سرمایه و فعالیت خود را از پاکستان به آسیای میانه منتقل کنند.

همچنین ملا برادر، معاون رئیس‌الوزرای طالبان، صراحتا پاکستان را متهم کرده که از تجارت به عنوان ابزار فشار سیاسی استفاده می‌کند و تأکید کرده افغانستان باید وابستگی خود به همسایه شرقی را کاهش دهد. این رویکرد طالبان نشان می‌دهد آن‌ها مایل نیستند اقتصاد کشورشان گروگان سیاست‌های پاکستان باقی بماند.

البته به نظر برخی از تحلیلگران افغانستان به این زودی‌ها قادر به قطع کامل وابستگی تجاری خود به پاکستان نیست و طرح طالبان برای چرخش تجاری به سمت آسیای میانه را بیشتر یک مانور سیاسی است؛ زیرا جغرافیای افغانستان و هزینه‌های لجستیکی بالا مانع از آن است که مسیرهای طولانی شمالی بتوانند جایگزین مسیر کوتاه پاکستان شوند. عدم دسترسی طالبان به منابع مالی جهانی و تکمیل‌نشدن پروژه‌های زیربنایی، مانند خطوط آهن منطقه نیز از دیگر موانع است که باعث می‌شود در عمل مسیر تورخم-کراچی همچنان شریان اصلی بازرگانی افغانستان باقی بماند.

حتی یکی از مقامات اتاق تجارت افغانستان تصریح کرده است که واقعیت این است که کوتاه‌ترین و ارزان‌ترین راه افغانستان به دریاها و بازارهای جهانی، پاکستان است. بنابراین کاهش وابستگی، هرچند در دستور کار کابل قرار گرفته، در کوتاه‌مدت امکان‌پذیر نخواهد بود. با این حال، پیام سیاسی اقدامات طالبان روشن است: آن‌ها می‌خواهند نشان دهند در برابر زیاده‌خواهی اقتصادی همسایه کوتاه نمی‌آیند و برای مسیرهای جایگزین ولو پرهزینه برنامه‌ریزی می‌کنند.

از سوی دیگر، پاکستان نیز باید توجه داشته باشد که ابزار فشار اقتصادی یک تیغ دولبه است. انسداد مرز به تولیدکنندگان پاکستانی هم ضربه می‌زند و درآمدهای ترانزیتی اسلام‌آباد را کاهش می‌دهد.

تداوم این وضعیت به بی‌اعتمادی عمیق‌تر مردم افغانستان نسبت به پاکستان می‌انجامد. گزارش‌های میدانی حاکی است افغان‌هایی که در مناطق مرزی تردد می‌کنند نسبت به تعطیلی‌های مکرر مرز و وابستگی کشورشان به کالاهای پاکستانی احساس نارضایتی و تحقیر دارند. این احساسات، سرمایه اجتماعی و نفوذ سنتی پاکستان در میان اقشار افغان، به ‌ویژه قوم پشتون دو سوی مرز را تضعیف می‌کند. هر بار بستن تورخم در ذهن افغان‌ها خاطره تلخ دیگری از سوءاستفاده همسایه به جا می‌گذارد که در درازمدت به سود منافع استراتژیک پاکستان نیست.

نکته مهم دیگر آن‌که طالبان در این دور جدید تقابل، بیکار ننشسته و از حربه متقابل استفاده کرده‌اند. در جریان تنش‌های اخیر، آن‌ها نیز عبور کامیون‌های پاکستانی حامل سیمان، میوه و سایر کالاها را از تورخم و دیگر گذرگاه‌ها متوقف کردند تا نشان دهند در زمین بازی فشار متقابل حاضرند. این اقدام تلافی‌جویانه باعث شد اسلام‌آباد نتواند یک‌جانبه ابتکار عمل اقتصادی را در دست داشته باشد.

در نهایت، هر دو طرف به ضرر متقابل رسیدند و پس از هفته‌ها کشمکش، گذرگاه‌ها مجددا باز شدند. اما این آتش‌بس‌های موقت چیزی از عمق اختلافات کم نکرده و هر لحظه ممکن است تنش مرزی دیگری شعله‌ور شود. استمرار چنین چرخه‌ای هزینه‌های سنگینی هم بر مردم عادی و هم بر اقتصاد دو کشور وارد می‌کند، بدون آن‌که به حل ریشه‌ای مشکلات منجر شود.

بستن مرز تورخم
با بستن مرز تورخم، افغانستان به زانو در نخواهد آمد! زیرا این کشور دیگر به تجارت با پاکستان وابسته نیست!
  • ضرورت پذیرش واقعیت

واقع‌بینی ایجاب می‌کند طالبان نیز به نگرانی‌های امنیتی مشروع همسایه خود توجه کنند. درست است که طالبان حاضر به گسستن پیوندهای اعتقادی و سابقه مبارزاتی خود با گروه‌هایی همچون تی‌تی‌پی نیستند، اما ادامه انکار مطلق مشکل و انداختن همه تقصیرها به گردن پاکستان نیز راه به جایی نمی‌برد. کابل باید درک کند که حضور گروه‌های مسلح ضدپاکستانی در خاک افغانستان می‌تواند آتش یک جنگ ناخواسته را شعله‌ور کند که در نهایت مردم افغانستان بهای آن را خواهند پرداخت. شاید یکی از راهکارهای واقع‌بینانه، جلب نظارت و تضمین‌ قدرت‌های بی‌طرف منطقه‌ای برای مهار فعالیت این گروه‌ها باشد تا پاکستان احساس خطر فوری نکند و بهانه مداخله نظامی نداشته باشد.

در مجموع، وضعیت کنونی به نقطه‌ای رسیده است که تصمیم‌سازان پاکستانی باید به دور از توهمات گذشته، بپذیرند افغانستان کنونی با فشار حداکثری به زانو درنمی‌آید. تصور مرگ مردم از گرسنگی با بستن مرز تورخم دیگر واقعیت ندارد. به جای آن، پاکستان می‌تواند از در تعامل و حسن همجواری واقعی وارد شود. این رویکرد مستلزم گفت‌وگوی صریح اما محترمانه با طالبان، همکاری در حوزه‌های مشترک مانند مبارزه با داعش خراسان که دشمن مشترک هر دو طرف است و کنار گذاشتن زبان تهدید است. گزینه‌ای به مراتب کم‌هزینه‌تر از تقابل نظامی است که هیچ تضمینی برای موفقیت آن وجود ندارد.

حکیم تاجیک

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=10404

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *