حرکت نخستین قطار گازوئیل از بندر امام خمینی (ره) به هرات
در میان سکوت خبری و اضطرابهای دیرینهای که همواره بر جغرافیای سیاسی افغانستان سایه افکنده است، خبری از جنوب غرب ایران، از ساحلهای خلیج فارس، همچون نسیمی خنک بر پیکر داغ دیده اقتصاد ما نشست. خبر کوتاه بود اما پیامدش، ابعاد یک تحول تاریخی را دربر داشت: حرکت نخستین قطار حامل گازوئیل از بندر امام خمینی (ره)، پس از پیمودن مسافتی بالغ بر دو هزار کیلومتر، به سوی هرات، دروازهی باستانی افغانستان در غرب.
برای مردم ما که دهههاست چوب ناامنی و بیثباتی زنجیرههای تامین انرژی را خوردهاند، این خبر صرفا یک جابهجایی تجاری نیست؛ بلکه نماد تولد یک شاهراه حیاتی، یک تعهد لجستیکی عمیق و شاید، پایان کابوس وابستگیهای شکننده است. این ریلها نه فقط سوخت، بلکه اعتماد، ثبات و پتانسیلهای فراموش شده ترانزیتی افغانستان را حمل میکنند.
سمفونی فولاد بر فراز بیابانها – اهمیت نمادین و استراتژیک
حرکت نخستین قطار گازوئیل از بندر امام خمینی (ره) به هرات، مسیری بیش از دو هزار و یکصد و چهل کیلومتر را طی میکند، از گرمای خوزستان تا کویرهای مرکزی و نهایتا، عبور از مرز شمتیغ به سوی ایستگاه روزنک در نزدیکی هرات. این مسیر، از لحاظ مهندسی و مدیریت لجستیکی، خود یک شاهکار محسوب میشود. اما ارزش واقعی این مسیر، در بعد اقتصادی و انسانی آن نهفته است.
پایان تکیه بر شریانهای جادهای پرخطر
سالها، تمام بار تامین انرژی افغانستان بر دوش موتر لاری تانکردار بود. این موترها، از بنادر جنوبی ایران، از مرزهای شرقی و شمالی، و غالبا از مسیرهای پرخطر و پرفرازونشیب عبور میکردند. هر چند تن سوختی که وارد کشور میشد، خود قصهای از مخاطرات جانی، هزینههای سرسامآور بیمه، معطلی در ایستهای بازرسی، و نوسانات شدید قیمت در بازار داخلی داشت.
اکنون، با فعال شدن کریدور ریلی، این مدل پرریسک جای خود را به یک سیستم استاندارد، امن و پیشبینیپذیر میدهد. مدیرکل راهآهن جنوب ایران اعلام کرده است که برنامهریزی برای انتقال ماهانه حدود هفت هزار تن گازوئیل در فاز نخست انجام شده است. این حجم، اگرچه شاید تنها بخشی از نیازهای کلان کشور باشد، اما یک شروع قدرتمند و حیاتی است که میتواند ثبات قیمت را در مناطق غربی افغانستان تضمین کند و به تدریج، به مرکز و شمال نیز تعمیم یابد.
پایداری در برابر نوسانات ژئوپلیتیک
افغانستان، به دلیل موقعیت جغرافیایی محاط بر خشکی، همواره در برابر نوسانات سیاسی همسایگان خود خصوصا پاکستان، آسیبپذیر بوده است. تاریخ نشان داده است که هرگاه تنشهای سیاسی یا امنیتی در منطقه بالا میگیرد، نخستین ابزاری که برای اعمال فشار بر کابل استفاده میشود، بستن مسیرهای ترانزیتی و صادرات سوخت است. ما در دورههای مختلف شاهد توقف ناگهانی موترهای حامل سوخت در مرزها، و افزایش ناگهانی قیمتها تا چند برابر در بازارهای داخلی بودهایم.
تأمین سوخت از طریق راهآهن، به دلیل ماهیت زیرساختی و تعهدات بینالمللی که معمولاً همراه دارد، از پایداری بیشتری نسبت به مسیرهای جادهای برخوردار است. این نه تنها وابستگی صرف به یک همسایه را کاهش میدهد، بلکه با فعال کردن یک کریدور ریلی طولانی و چندمنظوره، ایران را به یک شریک استراتژیک در زمینه پایداری انرژی تبدیل میکند؛ شراکتی که منافع دوام آن برای هر دو کشور بسیار حیاتی است.
سایهی تانکرها – مروری بر بحران مزمن انرژی افغانستان
برای درک عظمت این دستاورد لجستیکی، باید به یاد آوریم که زندگی روزمره شهروندان کشورمان، چگونه زیر بار سنگین ناامنی انرژی له میشد. کمبود سوخت برای ما صرفا یک شاخص اقتصادی نبود؛ بلکه تعیینکننده قابلیت زنده ماندن در زمستان، توانایی زراعت، و روشنایی خانهها بود.
۱. زمستانهای یخزده و آتش زیر خاکستر
افغانستان کشوری سردسیر است و تامین سوخت گرمایشی (گازوئیل، نفت سفید، چوب و زغال) در شش ماه سرد سال، حیاتیترین دغدغه مردم است. وقتی منابع سوخت ناپایدار میشوند، پیامدهای آن مستقیما زندگی افراد فقیر را تحت تأثیر قرار میدهد.
در سالهایی که مسیرهای جادهای ناامن بودند یا ترافیک در گذرگاههایی چون سالنگ، صدها ساعت به طول میانجامید، سوخت به مراکز شهرها دیر میرسید. در نتیجه، قیمتها به حدی افزایش مییافت که بسیاری از خانوادهها توانایی تامین گرمایش مناسب را نداشتند. این امر نه تنها به افزایش بیماریهای تنفسی و مرگ و میر در میان کودکان منجر میشد، بلکه فشار اقتصادی غیرقابل تحملی را بر خانوادههای کمدرآمد تحمیل میکرد.
۲. ناامنی جادهای؛ از اخاذی تا انفجار
مسیرهای جادهای ترانزیت در افغانستان، به ویژه در دهههای اخیر، مملو از خطرات بود. از گروههای مسلحی که برای اخاذی و دریافت باج موترها را متوقف میکردند، تا حوادث طبیعی و تخنیکی که منجر به انفجار تانکرهای سوخت میشد. هر محموله سوختی که وارد کشور میشد، علاوه بر هزینهی خود، بار سنگین ناامنی را نیز به همراه داشت.
حادثههای آتشسوزی تانکرهای سوخت، به ویژه در مناطق کوهستانی و صعبالعبور، به یک تراژدی تکراری تبدیل شده بود. علاوه بر تلفات انسانی و خسارات مالی هنگفت، این حوادث تاخیرهای بزرگی در رسیدن سوخت ایجاد میکردند. هزینه تاخیر و ریسک، مستقیما به مصرفکننده نهایی منتقل میشد و چرخه معیوب گرانی و کمبود را تقویت میکرد.
مهندسی پایداری کریدور ریلی هرات
کریدور ریلی بندر امام خمینی (ره) تا هرات (ایستگاه روزنک) نه تنها یک مسیر جدید، بلکه یک بیمهنامه برای اقتصاد افغانستان است. طول 2140 کیلومتری این مسیر، آن را به یک شاهراه استراتژیک در منطقه تبدیل میکند. تحلیل عملیاتی این مسیر، مزایای متعددی را آشکار میسازد که فراتر از تامین صرف گازوئیل است.
۱. مزیتهای لجستیکی غیرقابل انکار
الف) کاهش چشمگیر زمان و هزینه: حملونقل جادهای سوخت، به ویژه در مسافتهای طولانی، به دلیل محدودیتهای ترافیکی، نیاز به استراحت رانندگان، گذر از ایستهای بازرسی متعدد و احتمال خرابی، بسیار کند و پرهزینه است. در مقابل، قطارها قادرند محمولههای عظیمی را با سرعت و امنیت بالاتر حمل کنند. این کاهش هزینه و زمان، به معنای تزریق سریعتر و ارزانتر انرژی به بازار افغانستان است.
ب) ظرفیت و مقیاسپذیری: یک قطار مخزندار میتواند معادل دهها کامیون تانکر، سوخت حمل کند. اگر فاز نخست با 7000 تن در ماه آغاز شود، ظرفیت بالقوه این خط بسیار بالاتر است. راهآهن جنوب ایران اعلام آمادگی کرده است که این عملیات را بهصورت مستمر و ماهانه اجرا کند تا نیازهای سوختی و تجاری افغانستان به شکل پایدار تامین شود. این مقیاسپذیری، امکان پاسخگویی به تقاضاهای فصلی (مانند اوج مصرف در زمستان) را فراهم میکند.
ج) امنیت بالاتر محموله: برخلاف جادهها که امکان سرقت یا دستکاری در محمولهها وجود دارد، حملونقل ریلی از امنیت فیزیکی بسیار بالاتری برخوردار است. واگنهای مخزندار تحت نظارت دقیقتر حرکت میکنند و احتمال فاسد شدن یا اختلاس در آنها بسیار کمتر است.
۲. دروازه ورودی؛ هرات و اتصال فرامرزی
انتخاب هرات (ایستگاه روزنک) به عنوان نقطهی پایانی نخستین مرحله، از اهمیت ویژهای برخوردار است. هرات، علاوه بر اینکه یک مرکز بزرگ مصرفی و صنعتی است، کلید اتصال به شبکه ریلی داخلی افغانستان در آینده است.
پروژه خط آهن خواف-هرات، که این مسیر را ممکن ساخته، یک گام حیاتی در اتصال افغانستان به شبکه ریلی جهانی است. این کریدور جدید نه تنها برای تامین نیازهای محلی هرات و غرب کشور ضروری است، بلکه پتانسیل دارد تا از هرات به عنوان یک هاب توزیع برای سایر ولایات استفاده کند. اگر زیرساختهای لازم برای تخلیه سریع و موثر سوخت در روزنک و انتقال آن به انبارهای امن فراهم شود، هرات میتواند تبدیل به قطب مطمئن انرژی کشور گردد.
۳. فراتر از گازوئیل: دیدگاه بلندمدت ترانزیتی
هرچند تمرکز اولیه این خط بر تامین گازوئیل است، اما این مسیر در آینده نه تنها برای سوخت، بلکه برای ترانزیت سایر کالاهای تجاری نیز مورد استفاده قرار گیرد. این همان نقطهای است که نقش ژئواکونومیک افغانستان دوباره احیا میشود.
افغانستان همواره به عنوان «قلب آسیا» و گذرگاه حیاتی بین شرق و غرب شناخته میشد. با فعال شدن کامل این کریدور ریلی، ایران میتواند از طریق هرات، به دروازهای برای اتصال آسیای مرکزی و جنوب آسیا تبدیل شود و نقش کشور را در معادلات اقتصادی منطقه پررنگتر سازد. برای افغانستان، این به معنای درآمد ترانزیتی، ایجاد شغل در مناطق مرزی و ارتقاء جایگاه در مذاکرات منطقهای است.
اقتصاد مقاومتی و رهایی از بند جغرافیای تلخ
حرکت نخستین قطار گازوئیل از بندر امام خمینی (ره) به هرات، بیش از همه، نشاندهنده یک تغییر پارادایم در تفکر اقتصادی و استراتژیک افغانستان است. ما باید از جغرافیای محصور که همواره به عنوان یک نقطه ضعف ما تلقی میشده، به سمت جغرافیای اتصال حرکت کنیم.
صدای قطار و نوید فردایی باثبات
حرکت نخستین قطار گازوئیل از بندر امام خمینی (ره) به هرات، لحظهای است که باید در حافظه تاریخی ملت ما ثبت شود. این خط آهن، تنها یک مسیر انتقال سوخت نیست؛ بلکه شاهراهی است که امنیت انرژی، ثبات اقتصادی و پتانسیل ترانزیتی دیرینه افغانستان را احیا میکند.
ما، به عنوان ملتی که بهای سنگینی برای ناامنی و فقدان زیرساخت پرداختهایم، اکنون در نقطه عطفی قرار داریم. کابوسهای تانکرهای آتش گرفته در گردنههای پرخطر، و یخزدگی در زمستانهای سخت به دلیل قیمتهای نجومی سوخت، باید جای خود را به نوید واگنهای منظم و پرظرفیت دهند.
این دستاورد مشترک مهندسی و دیپلماسی منطقهای، فرصتی طلایی را برای افغانستان فراهم کرده است تا نه تنها نیازهای فوری انرژی خود را تأمین کند، بلکه جایگاه خود را به عنوان یک گره حیاتی در شبکهی تجاری منطقه تثبیت سازد. موفقیت این کریدور، کاملاً به مسئولیتپذیری ما در مدیریت داخلی، توسعه شبکه ریلی به عمق کشور، و حفظ امنیت و شفافیت در توزیع بستگی دارد.

حکیم تاجیک











