بررسی وضعیت حملونقل در افغانستان
حملونقل، پایه اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشور، زمینهساز رشد تجارت، بهبود خدمات عمومی و افزایش پیوندهای اجتماعی است. افغانستان، در قلب آسیا و در تقاطع مسیرهای تجاری میان آسیای مرکزی، جنوب آسیا، خاورمیانه و چین قرار دارد. این موقعیت ژئوپلیتیکی، ظرفیت فوقالعادهای برای تبدیل کشور به پل ارتباطی منطقه ایجاد کرده است؛ ظرفیتی که با توسعه زیرساختهای حملونقل میتواند به مزیت راهبردی تبدیل شود. با وجود دههها جنگ و تخریب زیرساختها، پروژههایی مثل خط ریلی ترانس-افغان و بهبود جادهها نشانههایی از پیشرفت هستند. این مقاله با هدف بررسی وضعیت کنونی حملونقل افغانستان، شناسایی چالشهای اصلی و تحلیل فرصتهای آن در مسیر توسعه پایدار نگاشته شده است.
وضعیت کنونی حملونقل در افغانستان
- حملونقل جادهای
حملونقل جادهای در افغانستان نقش بسیار مهمی در جابهجایی کالا و مسافر ایفا میکند. با توجه به موقعیت جغرافیایی کشور و پیوند آن با کشورهای همسایه، جادهها و مسیرهای حملونقل جادهای از اهمیت ویژهای برخوردارند. بر اساس آخرین آمار موجود که در سال ۲۰۲۱ منتشر شده، حدود ۲۶٪ از جادههای افغانستان آسفالتشده هستند. این آمار شامل جادههای اصلی و بینشهری بوده و بهطور کامل به وضعیت جادههای روستایی یا فرعی نمیپردازد. بنابراین، ارقام واقعی شبکه جادهای کشور میتواند گستردهتر از این باشد. از مجموع ۱۶۴٬۱۲۰ کیلومتر شبکه جادهای، حدود ۴۳٬۳۳۰ کیلومتر آسفالتشده و ۱۲۰٬۷۹۰ کیلومتر خاکی یا غیرآسفالت هستند.
در این میان، تونل سالنگ که در تقاطع شمال و جنوب افغانستان قرار دارد، از جمله پروژههای حیاتی است که نقش اساسی در ارتباطگیری دو بخش مهم کشور دارد. این تونل، با طول ۲.۶۷ کیلومتر و ارتفاع ۳۴۰۰ متر از سطح دریا، مسیر جادهای شمال به جنوب را تسهیل میکند. پروژههای بازسازی تونل سالنگ در سالهای اخیر تلاش کردهاند تا ایمنی و کیفیت عبور و مرور را بهبود بخشند.
حملونقل ریلی
شبکه ریلی افغانستان، با وجود محدودیتها، در مسیر توسعه قرار دارد. شبکه ریلی فعال کشور حدود 190 کیلومتر است که شامل خطوط خواف-هرات (اتصال به ایران) ، حیرتان-مزارشریف (اتصال به ازبکستان) و تورغندی و آقینه-اندخوی (اتصال به ترکمنستان) میشود و عمدتاً برای حمل بار استفاده میشود. با این حال، پروژههای آتی میتوانند تحولی بزرگ در این بخش ایجاد کنند.
یکی از پروژههای کلیدی، خط ریلی خواف-هرات است که در دسامبر ۲۰۲۰ افتتاح شد و افغانستان را به شبکه ریلی ایران متصل میکند. این خط که ۲۲۵ کیلومتر طول دارد (۱۴۰ کیلومتر در افغانستان تا روزنک و ۸۵ کیلومتر در ایران)، ظرفیت جابهجایی ۶ میلیون تن بار و ۱ میلیون مسافر در سال را دارد. این خط ریلی همچنین افغانستان را به بنادر چابهار و بندرعباس در ایران، ترکیه و اروپا متصل میکند. ایران قصد دارد بخش نهایی این خط (غوریان-هرات) را تا مارچ ۲۰۲۶ تکمیل کند.
علاوه بر این، پروژه خط ترانس-افغان که ازبکستان را از طریق ۵۷۳ کیلومتر خط در افغانستان به بنادر پاکستان متصل میکند، با هزینه ۷ میلیارد دالر تا سال ۲۰۲۷ تکمیل خواهد شد. این خط ریلی، با اتصال احتمالی به خط خواف-هرات، میتواند تجارت منطقهای را تقویت کند.
در نهایت، پیشنهاداتی برای اتصال خط خواف-هرات به چین از طریق افغانستان و کریدور پنجملتی مطرح شده است که چشمانداز تبدیل افغانستان به هاب ترانزیتی آسیای مرکزی و جنوبی را ترسیم میکند. این پروژهها نهتنها به توسعه زیرساختهای حملونقل کمک خواهند کرد بلکه با ایجاد اشتغال و کاهش هزینههای ترانزیت، زیربنای توسعه اقتصادی در منطقه را فراهم میآورند.
حملونقل هوایی
به دلیل جغرافیای کوهستانی و محدودیتهای دسترسی زمینی در برخی مناطق، نقش کلیدی در اتصال شهرها و حتی ارتباط با جهان خارج ایفا میکند. میادین هوایی بینالمللی کابل، هرات، مزارشریف و قندهار اصلیترین دروازههای هوایی کشور هستند. میدان هوایی بینالمللی حامد کرزی در کابل، با ظرفیت پذیرش روزانه چندین پرواز داخلی و خارجی، مهمترین مرکز حملونقل هوایی محسوب میشود. با این حال، زیرساختهای این میدان هوایی، از جمله باند پرواز، سیستمهای ناوبری، و تجهیزات امنیتی، نیازمند نوسازی و ارتقاء هستند.
حملونقل عمومی
حملونقل عمومی در افغانستان، بهویژه در شهرهای پرجمعیت، یکی از نیازهای اساسی و روزمرهی شهروندان بهشمار میرود. با آنکه این بخش نقش مهمی در تسهیل رفتوآمد شهری دارد، اما با چالشهای جدی در زمینهی زیرساخت و مدیریت مواجه است که توانایی آن را برای پاسخگویی به تقاضای روبهافزایش محدود ساخته است.
سیستم ملیبس بهعنوان یگانه نهاد دولتی در بخش ترانسپورت شهری، در کابل و شماری از شهرهای بزرگ فعالیت دارد؛ اما شمار محدود بسها و فرسودگی وسایط، سبب شدهاند تا این سیستم نتواند بهشکل مؤثر پاسخگوی نیازهای جمعیتی باشد. ناوگان ملیبس در کابل، با تعداد محدودی اتوبوس، توانایی پاسخگویی به نیازهای حملونقل عمومی جمعیت بیش از 5 میلیون نفری این شهر را ندارد. در نبود یک سیستم منظم و گستردهی حملونقل عمومی، شهروندان ناگزیرند از وسایط شخصی مانند تکسیها، موترهای مسافربری خصوصی و در برخی مناطق از ریکشاها استفاده کنند. این وسایط، با آنکه انعطافپذیرند، اما در بسیاری موارد فاقد معیارهای ایمنی، سهولت و نظماند.

چالشها و موانع حملونقل در افغانستان
رشد و توسعهی زیرساختهای حملونقل در افغانستان با موانع متعددی روبهروست که روند بهبود این بخش را کند و در برخی موارد متوقف کردهاند. مهمترین چالشها عبارتاند از:
1. کمبود منابع مالی و سرمایهگذاری پایدار
افغانستان با محدودیتهای جدی در بودجه ملی و وابستگی به کمکهای خارجی مواجه است. این وضعیت موجب شده تا بسیاری از پروژههای حملونقل بهدلیل نبود منابع مالی کافی متوقف یا بهکندی اجرا شوند. کمرنگ بودن حضور سرمایهگذاران خصوصی داخلی نیز بر این مشکل افزوده است.
2. فرسودگی ناوگان و نبود تجهیزات مدرن
بخش بزرگی از وسایط حملونقل عمومی و خصوصی در افغانستان فرسودهاند و استانداردهای روز را ندارند. عدم وجود برنامههای نوسازی و نداشتن زیرساختهای لازم برای تعویض ناوگان، موجب افزایش خطرات ترافیکی، کاهش راندمان و نارضایتی عمومی شده است.
3. زیرساختهای ناکافی و فرسوده
شبکه حملونقل کشور شامل جادهها، پلها، تونلها، و ترمینالهای باربری و مسافری است که بسیاری از آنها نیاز به بازسازی و بهروزرسانی دارند. نبود امکانات کافی در مرزها و ضعف در سیستمهای ترکیبی مانند اتصال بین جاده و ریل، ظرفیت بهرهبرداری اقتصادی کشور را محدود کرده است.
- فرصتها و چشمانداز آینده حملونقل در افغانستان
افغانستان، با وجود چالشهای متعددی که در بخشهای مختلف دارد، از ظرفیتهای بینظیری برای تبدیل شدن به هاب حملونقل منطقهای برخوردار است. بهرهبرداری از این فرصتها میتواند نهتنها زیرساختهای حملونقل را متحول کند، بلکه به رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال، و بهبود کیفیت زندگی شهروندان منجر شود. در ادامه، مهمترین فرصتها و چشمانداز آینده این بخش بررسی میشوند.
1. موقعیت ژئوپلیتیکی راهبردی
افغانستان، بهعنوان تقاطع مسیرهای تجاری آسیای مرکزی، جنوب آسیا، خاورمیانه، و چین، از موقعیتی بینظیر برخوردار است. این موقعیت میتواند کشور را به مرکز ترانزیت کالا و مسافر در منطقه تبدیل کند. برای مثال، تکمیل کریدورهایی مانند خط ترانس-افغان (اتصال ازبکستان به پاکستان) میتواند درآمد ترانزیتی سالانهای بالغ بر میلیونها دالر برای افغانستان ایجاد کند.
2. پروژههای زیرساختی منطقهای
پروژههای کلیدی مانند خط ریلی خواف-هرات، خط ترانس-افغان، و اتصال به بندر چابهار ایران، فرصتهای بیسابقهای برای تقویت زیرساختهای حملونقل فراهم میکنند. بهعنوان مثال، خط خواف-هرات با ظرفیت جابهجایی 6 میلیون تن بار در سال، دسترسی افغانستان به بازارهای جهانی را از طریق بنادر ایران بهبود میبخشد. تکمیل این پروژهها نهتنها تجارت را تقویت میکند، بلکه هزاران فرصت شغلی مستقیم و غیرمستقیم ایجاد خواهد کرد.
3. توسعه تجارت و صادرات
بهبود زیرساختهای حملونقل، بهویژه در بخشهای ریلی و هوایی، میتواند صادرات محصولات افغانستانی مانند زعفران، میوههای خشک، و سنگهای قیمتی را به بازارهای جهانی تسهیل کند. برای نمونه، توسعه حملونقل هوایی در میدان هوایی کابل میتواند زمان صادرات زعفران به اروپا را به کمتر از 24 ساعت کاهش دهد، که ارزش افزودهی قابلتوجهی ایجاد میکند.
4. جذب سرمایهگذاری خارجی
با ایجاد ثبات سیاسی و اصلاح قوانین سرمایهگذاری، افغانستان میتواند سرمایهگذاران بزرگی مانند چین (در چارچوب ابتکار کمربند و جاده)، هند، ایران و کشورهای اروپایی را جذب کند. این سرمایهگذاریها میتوانند در ساخت جادههای مدرن، خطوط ریلی پیشرفته، و میدانهای هوایی مجهز به کار گرفته شوند.
5. تقویت گردشگری و پیوندهای اجتماعی
توسعه حملونقل هوایی و جادهای میتواند گردشگری را در افغانستان رونق بخشد. جاذبههای تاریخی مانند بامیان، هرات، و مزارشریف با بهبود دسترسی میتوانند گردشگران داخلی و خارجی را جذب کنند. همچنین، حملونقل عمومی کارآمدتر، دسترسی شهروندان به خدمات آموزشی و صحت را بهبود میبخشد و پیوندهای اجتماعی را تقویت میکند.

چشمانداز آینده
با تکمیل پروژههای زیرساختی و جذب سرمایهگذاری، افغانستان میتواند به یکی از مراکز اصلی ترانزیت منطقه تبدیل شود. خطوط ریلی مانند ترانس-افغان و خواف-هرات، همراه با میدانهای هوایی مدرن و حملونقل عمومی دیجیتال، نهتنها اقتصاد کشور را تقویت میکنند، بلکه جایگاه افغانستان را بهعنوان پل ارتباطی آسیا ارتقا میدهند. این چشمانداز، با ایجاد اشتغال، کاهش فقر، و بهبود کیفیت زندگی، آیندهای روشن برای نسلهای آتی ترسیم میکند.
نتیجهگیری
حملونقل، بهمثابه ستون فقرات توسعه اقتصادی و اجتماعی، نقش حیاتی در تحول آینده افغانستان دارد. با آنکه جنگها، کمبود منابع، و فرسودگی زیرساختها سالها این بخش را در حاشیه نگهداشته، اما فرصتهایی که از موقعیت جغرافیایی کشور، پروژههای منطقهای، و ظرفیتهای داخلی برخاستهاند، نویدبخش آیندهای روشناند. افغانستان میتواند با توسعهی شبکههای جادهای، ریلی و هوایی، نهتنها پیوندهای اقتصادی و اجتماعی داخلی را تقویت کند، بلکه به گذرگاه حیاتی ترانزیت منطقهای تبدیل شود. این مسیر، با اتکا بر برنامهریزی راهبردی، جذب سرمایهگذاری، و همکاری منطقهای، افغانستان را در جایگاهی قرار میدهد که شایسته آن است: پلی میان ملتها، و نقطهی پیوند کشورهای مهم آسیا با یکدیگر.

سیدمهدی حسینی