کاهش نرخ دالرِ آمریکایی، افزایش قیمت مواد خوراکه
دو سال و چند روز از حاکم شدن طالبان بر افغانستان گذشت و در این مدت هرچند دستاوردهایی در بخشهای مختلف وجود داشت، ولی هزاران صدا شنیده نشد، هزاران درد درمان نگردید و هزاران مشکل لاینحل باقی ماند. مقامات گروه حاکم شعارهای بلندبالایی برای حل مشکلات در کشور گفتند و نوشتند، ولی در عمل کمتر به آن توجه شد و گاهاً هم از آن بهره تبلیغاتی و یوتیوبی گرفتند و تمام.
دالرِ آمریکایی ارزان و موادِ گران
یکی از مواردی مهمی که در بخش اقتصادی وجود دارد، در نخستین روزهای حاکمیت طالبان یک دالر امریکایی به ۱۲۰ افغانی مبادله و معامله میشد و این سبب شد که نرخ مواد سر به فلک بکشد، ولی حاکمان قادر شدند این وضعیت را مهار کنند و ارزش افغانی را در برابر دالر افزایش دهند.
این روزها دالرِ آمریکایی ارزش خود را از دست داده از ۱۲۰ افغانی به ۸۱ افغانی رسیده است که یک دستاورد مهم شمرده میشود، ولی آنسوی قضیه نرخ مواد است که همچنان پابرجا باقی مانده و ارزان نشده است.
طالبان در ماه مبارک رمضان کنترل زیادی بر بازار داشتند و در هر ناحیه و ولسوالی و قریه نرخنامه توزیع و خود نیز کنترل میکردند، ولی پس از آن این عملی که مورد استقبال مردم قرار گرفته بود و کمککننده اقتصاد کشور بود، تکرار نشد و طالبان بیخیال از بازار به خواب ناز رفتهاند.
فقر بیداد میکند، خبر دارید؟
پیش از سقوط جمهوریت افغانستان در جمع فقیرترین کشورهای جهان قرار داشت، ولی با سقوط آن نظام و تغییراتی که به وجود آمد، سکتور اقتصادی افغانستان بهشدت صدمه دید و ابر فقر بیشتر از پیش بر آسمان این کشور سایه انداخت تا جایی که بالای ۹۰ درصد مردم این جغرافیا با فقر و تنگدستی مواجه شدند.
هزاران خانواده هستند که در یک شبانه روز نمیتوانند یک وعده غذا بیابند، کار از مردم گرفته شد و هزاران حول و حواشی دیگری که اقتصاد را فلج کرد. با این وضعیت وقتی طالبان در خواب ناز باشند و تاجران با بیرحمی قیمتها را بر اساس میل خود بگذارند، فقیر فقیرتر شده و اقتصاد از رکود به سقوط میرود.
اینجا باید به طالبان یادآور شد که آیا از حال میلیونها افغان که نانی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن ندارند، خبر دارید، یا شما هم مثل حکومت های قبل غرق در قدرت و سرمایه شده و خود را میبینید و بس؟ اگر قدرتطلبی جذبتان نکرده، پس فکری به حال مردم گرسنه کرده و جلو گرانفروشی تاجران را بگیرید و بر بازار کنترل کامل داشته باشید و اگر هم غرق در قدرت و شهرتطلبی هستید که واضح است بحرانها بیشتر شده و عمر حکومت شما هم کوتاهتر خواهد شد.
چند گپ برای عبور از بحران
بحرانها در افغانستان اکثرا بههم پیوسته هستند. بهطور نمونه همین بحران اقتصادی خود معضلیست که وابسته به وضعیت سیاسی یک کشور است و اگر بحران سیاسی در آن مملکت وجود داشته باشد، اقتصاد نیز صدمه جدی میبیند.
در افغانستان بحران سیاسی بیداد میکند، مشروعیتی وجود ندارد و تاکنون هیچ کشور حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته و بر تشکیل حکومت فراگیر از سوی این گروه برای کسب مشروعیت تاکید دارند. فرار سرمایه از دیگر مولفههایی است که سبب رکود اقتصادی میشود و در کشور ما هم با تغییر نظام، تاجران سرمایههای خود را بیرون کردند که ضربه بدی بود به اقتصاد کشور.
همین طور نیروی کاری که در نبود کار در حال فرار هستند همه و همه در ضعیف شدن اقتصاد موثر بودهاند که طالبان باید راهکار مناسب اقتصادی و سیاسی را برای عبور از بحرانها درست کنند. از آن جمله منابع طبیعی مثل معادن و ذخایر نفتی، تمرکز روی زیرساختها، توجه به نیروی کار و سرمایه انسانی میتواند نجاتبخش در این خصوص باشد.
گپ آخر
هرچند مشکلات اقتصادی در کشور بیداد میکند، ولی نباید فراموش کرد که طالبان مسئول و حاکم افغانستان هستند، در چنین شرایطی در سطح کلان باید به فکر نجات از بحرانها باشند و در سطح کوچک متوجه بازار، زیرا تاجران آزادانه از مردم فقیر دزدی میکنند و کنترل بازار میتواند جلو این خیانت تاجران را بگیرد.
محمد احمدی، تحلیلگر