Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

روابط کابل و مسکو

کابل و مسکو با امضای پنج تفاهمنامه در حاشیه شانزدهمین مجمع بین‌المللی اقتصادی کازان، گامی مهم در مسیر تقویت روابط دوجانبه برداشتند. این توافقات که میان ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی رئیس‌الوزرای امارت اسلامی، و الکسی اورچوک، معاون صدراعظم روسیه به امضا رسید، حوزه‌های حمل‌ونقل، ترانزیت، تجارت، و انرژی را در بر می‌گیرد. این همکاری‌ها در حالی شکل گرفته که روابط کابل و مسکو پس از تسلط طالبان در سال2021 به‌طور قابل‌توجهی بهبود یافته است.

روسیه در ابتدای سال طالبان را از فهرست گروه‌های ممنوعه خود خارج کرد و مقدمات حضور سفیر امارت اسلامی در روسیه نیز در حال آماده سازی است. این تفاهمنامه‌ها می‌توانند به مشروعیت‌بخشی به امارت اسلامی در عرصه بین‌المللی کمک کنند و در عین حال، نفوذ روسیه را در آسیای مرکزی و افغانستان گسترش دهند.

  • گامی به‌سوی سرمایه‌گذاری و توسعه

در سال‌های اخیر، طالبان بارها از تلاش برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی سخن گفته‌اند و روسیه نیز با نگاه به افزایش نفوذ اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود در منطقه، از این فرصت استقبال کرده است. اگر این تفاهم‌نامه‌ها به مرحله اجرایی برسند، می‌توانند زمینه‌ساز ورود تکنالوژی، ایجاد اشتغال و حتی کاهش وابستگی افغانستان به کمک‌های بشردوستانه شوند.

همچنین، تجربه افغانستان از توافق‌های تجاری ترجیحی با کشورهای منطقه، مانند ازبکستان و ایران، نشان می‌دهد که چنین تفاهم‌نامه‌هایی می‌توانند به تنظیم بهتر تراز تجاری کشور کمک کنند.

ویژگی مهم روابط جدید میان کابل و مسکو، عدم وابستگی آن به شناسایی سیاسی رسمی است. روسیه با وجود آن‌که هنوز امارت اسلامی را به‌صورت رسمی به‌عنوان دولت به رسمیت نشناخته، اما سطح تعاملات خود را در حوزه‌های تجاری، دیپلماتیک و تخنیکی به‌طور پیوسته افزایش داده است. این مدل، می‌تواند الگویی جدید برای کشورهای دیگری باشد که خواهان روابط عملی با طالبان‌اند اما درگیر ملاحظات سیاسی داخلی یا فشارهای بین‌المللی هستند.

  • همکاری‌های انرژی‌محور؛ امید برای استخراج نفت و گاز؟

یکی از مهم‌ترین بخش‌های تفاهمنامه‌ها، همکاری شرکت‌های بزرگ روسی با طرف‌های افغان در زمینه استخراج و تصفیه نفت و گاز است. افغانستان دارای ذخایر زیرزمینی گسترده‌ای به‌ویژه در شمال کشور، از جمله در حوزه‌های نفتی آمو دریا و گاز طبیعی در جوزجان، سرپل و فاریاب است. با این‌که تلاش‌هایی در سال‌های گذشته برای بهره‌برداری از این منابع صورت گرفته بود، اما به‌دلیل نبود تکنالوژی، سرمایه‌گذاری و ثبات سیاسی، بسیاری از این پروژه‌ها ناکام ماندند.

در صورت ورود شرکت‌های روسی با تجهیزات و تجربه کافی، این حوزه می‌تواند از یک ظرفیت بالقوه به یک فرصت بالفعل اقتصادی تبدیل شود. صادرات گاز یا فرآورده‌های نفتی می‌تواند منبع جدیدی از درآمد برای افغانستان باشد، مشروط بر آن‌که این همکاری‌ها به نفع مردم و با شفافیت کامل انجام شوند.

روابط کابل و مسکو
روابط کابل و مسکو؛ همکاری های انرژی محور
  • پیام به غرب؛ طالبان در پی بازتعریف جایگاه بین‌المللی

امضای تفاهمنامه‌های اقتصادی با روسیه، در کنار روابط رو‌به‌گسترش طالبان با چین، ایران و کشورهای آسیای مرکزی، حامل پیامی روشن برای غرب است: امارت اسلامی افغانستان در تلاش است تا بدون نیاز به شناسایی رسمی از سوی غرب، موقعیت خود را در نظام بین‌الملل تثبیت کند.

طالبان با بهره‌گیری از خلأ قدرت غرب در افغانستان، در حال ساختن الگویی از سیاست خارجی هستند که بر پایه تعامل با قدرت‌های شرقی، مشارکت اقتصادی، و دیپلماسی اقتصادی استوار است. این رویکرد می‌تواند به‌نوعی واکنش به انزوای تحمیلی غرب باشد؛ راهی برای مشروعیت‌یابی از مسیرهای بدیل.

تحولات اخیر در روابط میان کابل و مسکو را می‌توان نشانه‌ای از تغییر بنیادین در رویکرد سیاست خارجی امارت اسلامی دانست. طالبان که در گذشته به‌عنوان یک گروه منزوی شناخته می‌شدند، اکنون تلاش دارند خود را به‌عنوان یک بازیگر مسئول و واقع‌گرا در نظام بین‌الملل معرفی کنند. این واقع‌گرایی، نه از طریق تقابل ایدئولوژیک، بلکه با تمرکز بر منافع مشترک و همکاری‌های اقتصادی در حال تحقق است.
روسیه نیز که طی دو دهه گذشته شاهد حضور نظامی ناتو در حیات خلوت ژئوپلیتیک خود بود، اکنون در پی بازتعریف نفوذ خویش در آسیای مرکزی و جنوب آسیاست و همکاری با امارت اسلامی، می‌تواند ابزار مؤثری برای بازسازی جایگاه راهبردی این کشور باشد.

  • روابط کابل و مسکو؛ فرصت برای مردم افغانستان

برخلاف نگرانی‌هایی که گاه در مورد بهره‌برداری خارجی از منابع افغانستان مطرح می‌شود، همکاری‌های شفاف و هدفمند با کشورهایی چون روسیه، می‌تواند منشأ رفاه برای مردم افغانستان باشد؛ مشروط بر آن‌که دولت در کابل بتواند نظارت مؤثر، تقسیم عادلانه منافع، و بومی‌سازی فناوری را در اولویت قرار دهد. اگر قراردادهای استخراج نفت و گاز و پروژه‌های زیربنایی منجر به اشتغال، انتقال دانش تخنیکی، و ارتقای ظرفیت‌های داخلی شوند، بدون تردید گام بزرگی در جهت توسعه اقتصادی و استقلال پایدار کشور خواهد بود.

اگر پروژه‌های ترانزیتی مورد توافق میان دو طرف به مرحله اجرا برسند، افغانستان می‌تواند نقش مهمی در پیوند دادن چین، آسیای مرکزی، روسیه، ایران و شبه‌قاره هند ایفا کند. این موقعیت، امتیاز بزرگی برای کابل خواهد بود؛ چرا که باعث می‌شود در تلاقی مسیرهای انرژی و تجارت منطقه قرار گیرد و از یک کشور مصرف‌کننده، به یک کشور واسطه و انتقال‌دهنده بدل شود و وضعیت اقتصادی مردم را بهبود ببخشد.

  • افغانستان در یک مسیر نو

در شرایطی که بسیاری از دولت‌های غربی هنوز درگیر ملاحظات سیاسی در قبال امارت اسلامی‌اند، کابل و مسکو در حال بنا نهادن یک چارچوب جدید از روابط راهبردی هستند؛ روابطی که بر پایه منافع متقابل، احترام به حاکمیت ملی و توسعه متوازن اقتصادی استوار شده است. اگر این مسیر با تدبیر و شفافیت ادامه یابد، نه‌تنها می‌تواند الگوی تازه‌ای برای تعاملات منطقه‌ای افغانستان باشد، بلکه جایگاه کشور را نیز در نظم نوین آسیایی تقویت خواهد کرد.

روابط کابل و مسکو
روابط کابل و مسکو اگر با تدبیر توسعه یابد، باعث پیشرفت کشور خواهد شد.

مهدی حسینی 

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=8283

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *