حضور هیأت افغانستان به ریاست مولوی مطیعالحق خالص، رئیس عمومی اداره ملی حفاظت محیط زیست، در «فورم اقتصادی شرق ۲۰۲۵» در روسیه، رویدادی مهم در سطح سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی حکومت سرپرست طالبان محسوب میشود. این نشست بین سیزدهم تا پانزدهم سنبله که با حضور بیش از ۷۰ کشور و قلمرو برگزار شد، بستری فراهم کرد تا افغانستان بتواند ضمن معرفی ظرفیتهای محیطزیستی و اقتصادی خود، راهی برای تقویت روابط منطقهای و کاهش فشارهای بینالمللی بیابد. این نوشتار به بررسی اهمیت این نشست برای طالبان از منظر اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک و استراتژیک میپردازد.
اهمیت اقتصادی؛ معرفی ظرفیتهای اقتصادی و محیط زیستی افغانستان
طالبان در جریان فورم اقتصادی شرق ۲۰۲۵ تلاش کردند تصویری متفاوت از افغانستان ارائه دهند؛ نه صرفاً کشوری درگیر بحرانهای امنیتی و سیاسی، بلکه سرزمینی با ظرفیتهای اقتصادی و محیطزیستی که میتواند در آینده نقش مهمی در توسعه پایدار منطقه بازی کند.
افغانستان از نظر منابع طبیعی یکی از غنیترین کشورهای جهان به شمار میرود. ذخایر عظیم لیتیوم، مس، آهن، سنگهای قیمتی و گاز طبیعی، افغانستان را به «گنج پنهان آسیای میانه» تبدیل کرده است. طالبان در این نشست سعی داشتند این منابع را نه بهعنوان معادن استخراجی خام، بلکه بهعنوان فرصتهای سرمایهگذاری برای پروژههای صنعتی و سبز معرفی کنند.
از نگاه محیط زیستی نیز افغانستان ظرفیتهای قابل توجهی دارد:
انرژیهای تجدیدپذیر: موقعیت جغرافیایی کشور، تابش شدید خورشید و جریانهای بادی در برخی مناطق، افغانستان را به مکانی مستعد برای توسعه انرژی خورشیدی و بادی تبدیل میکند. طالبان با تأکید بر این موضوع، تلاش کردند توجه سرمایهگذاران را به پروژههای انرژی پاک جلب کنند.
زراعت پایدار: بین 60 تا 70 درصد مردم افغانستان بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از بخش کشاورزی ارتزاق میکنند. آبهای زیرزمینی، زمینهای حاصلخیز و تنوع اقلیمی میتوانند با مدیریت درست به موتور محرک اقتصاد کشور تبدیل شوند. طالبان در نشست یادشده پیشنهادهایی در زمینه سرمایهگذاری در سیستمهای نوین آبیاری، افزایش بهرهوری خاک و توسعه صنایع غذایی ارائه دادند.
حفاظت منابع طبیعی: جنگلات محدود افغانستان (بهویژه در نورستان، کنر و پکتیا) و مراتع وسیع آن از اهمیت حیاتی برخوردارند. طالبان تلاش کردند نشان دهند که آمادهاند در زمینهٔ حفاظت از جنگلات و مراتع با نهادهای بینالمللی همکاری کنند تا هم از تخریب محیط زیست جلوگیری شود و هم زمینه برای بهرهبرداری پایدار فراهم گردد.
ارائه چنین تصویری، برای طالبان دو هدف کلیدی داشت:
1. جلب اعتماد سرمایهگذاران خارجی؛ زیرا سرمایهگذاران وقتی میبینند که افغانستان تنها به فکر استخراج خام نیست، بلکه در پی توسعه پایدار است، راحتتر به همکاری اقتصادی تمایل نشان میدهند.
2. ایجاد مشروعیت بینالمللی غیررسمی؛ معرفی افغانستان بهعنوان کشوری با ظرفیتهای سبز و محیطزیستی، به طالبان کمک میکند تصویری نرمتر و قابل قبولتر در برابر افکار عمومی جهانی بسازند.
اهمیت سیاسی و دیپلماتیک حضور طالبان در فورم اقتصادی شرق ۲۰۲۵
خروج از انزوای بینالمللی
پس از تصرف افغانستان توسط طالبان در سال ۲۰۲۱، کشورهای غربی به سرعت تلاش کردند این گروه را از عرصه بینالمللی منزوی کنند. ابزارهایی که در این مسیر به کار گرفته شدند شامل تحریمهای اقتصادی و بانکی، فشارهای سیاسی، محدودیت دیپلماتیک و قطع کمکهای بینالمللی بود. این سیاستها عملاً طالبان را در موضع ضعف قرار داد و بر اقتصاد شکننده افغانستان فشار وارد کرد.
حضور طالبان در فورم اقتصادی شرق ۲۰۲۵ فرصتی برای نشان دادن این واقعیت است که افغانستان میتواند با کشورهای غیرغربی و قدرتمند منطقهای مانند روسیه، چین، هند و ایران روابط سازنده برقرار کند. این حضور به طالبان امکان میدهد نشان دهند که با وجود تحریمها و فشارهای غربی، افغانستان هنوز جایگاهی در معادلات اقتصادی و سیاسی منطقه دارد. به بیان دیگر، این اجلاس وسیلهای است برای کاهش انزوای سیاسی و اقتصادی و ایجاد کانالهای ارتباطی جایگزین.
کسب مشروعیت غیررسمی
یکی دیگر از ابعاد مهم این حضور، کسب مشروعیت غیررسمی است. طالبان هنوز توسط اکثر کشورهای غربی به عنوان حکومت مشروع به رسمیت شناخته نشدهاند، اما تعامل با مقامات بلندپایه کشورهای آسیایی و اوراسیا نوعی پذیرش عملی و غیررسمی برای آنان ایجاد میکند.
به عنوان مثال، حضور طالبان در کنار ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و دیگر رهبران آسیایی، این پیام را منتقل میکند که این گروه میتواند شریک قابل اعتماد برای همکاریهای اقتصادی و منطقهای باشد. این مشروعیت، حتی بدون تأیید رسمی، میتواند طالبان را در مذاکرات داخلی و خارجی تقویت کند، از جمله در مذاکرات مربوط به پروژههای اقتصادی، امنیتی و همکاریهای منطقهای.
دیپلماسی عمومی و نرم
در کنار دیپلماسی رسمی، طالبان از طریق دیپلماسی عمومی و نرم نیز تلاش کردند تصویر خود را بهبود دهند. دیدار با محصلان و کارشناسان افغان مقیم مسکو نمونهای از این تلاش است.
اهداف این اقدام شامل:
بازسازی تصویر بینالمللی افغانستان: از تصویر یک کشور ناامن و بحرانزده به کشوری که ظرفیتهای توسعهای و اقتصادی دارد.
جذب حمایت علمی و فنی: با ایجاد ارتباط با کارشناسان و محققان افغان، طالبان میتوانند از تخصص آنها در پروژههای محیط زیستی، انرژی و زیرساخت استفاده کنند.
کاهش تنشهای افکار عمومی منطقهای و جهانی: ارائه تصویر کمتر امنیتی و بیشتر توسعهگرا از طالبان میتواند بر نگرانیهای همسایگان و کشورهای منطقه درباره سیاستهای داخلی و منطقهای آنان اثر مثبت بگذارد.
به طور کلی، این سه بعد (خروج از انزوای بینالمللی، کسب مشروعیت غیررسمی و دیپلماسی نرم) با هم ابزاری چندوجهی برای تقویت جایگاه سیاسی و دیپلماتیک طالبان ایجاد میکنند. این حضور نشان میدهد که طالبان در تلاش هستند نه تنها اقتصاد افغانستان را احیا کنند، بلکه جایگاه سیاسی و دیپلماتیک خود را در سطح منطقه و جهان تثبیت کنند.
اهمیت استراتژیک و منطقهگرایی حضور طالبان در فورم اقتصادی شرق ۲۰۲۵
مقابله با سیاستهای غرب
حضور طالبان در فورم اقتصادی شرق ۲۰۲۵ به روشنی نشان داد که این گروه به دنبال شکستن انزوای غرب و یافتن شرکای جدید اقتصادی و سیاسی در شرق است. ارتباط با کشورهایی مانند روسیه، چین، هند، ایران و کشورهای آسیای مرکزی چند مزیت کلیدی دارد:
- ایجاد فرصتهای اقتصادی برای افغانستان از طریق سرمایهگذاری، پروژههای مشترک و تجارت منطقهای.
- افزایش وزن سیاسی افغانستان در معادلات منطقهای، به ویژه در مذاکرات و همکاریهایی که غرب در آن حضور ندارد.
- ارسال پیامی به جامعه جهانی و همسایگان که طالبان قادر به ایجاد روابط چندجانبه و متوازن هستند، حتی در شرایط تحریم و فشار.
به بیان ساده، نگاه به شرق ابزاری استراتژیک برای طالبان محسوب میشود تا وابستگی به غرب را کاهش دهند و گزینههای اقتصادی و سیاسی جایگزین بسازند.

تقویت منطقهگرایی افغانستان
افغانستان با موقعیت مرکزی خود در قلب آسیا، نقش طبیعی پل ترانزیتی میان جنوب آسیا، آسیای مرکزی و شرق آسیا را دارد. رویکرد منطقهگرایی، یعنی تمرکز بر همکاری با همسایگان و قدرتهای آسیایی، میتواند مزایای زیر را داشته باشد:
- استفاده از ظرفیتهای ترانزیتی برای تبدیل افغانستان به کریدور حملونقل منطقهای که کالاها و انرژی بین کشورهای مختلف را منتقل کند.
- مشارکت در پروژههای بزرگ منطقهای، مانند ابتکار کمربند و جاده چین و شبکههای ترانزیت اوراسیا، که میتواند زیرساختهای افغانستان را مدرن و اقتصاد آن را به بازارهای بزرگ وصل کند.
- بهرهبرداری پایدار از منابع طبیعی، به ویژه در بخشهای معدن، انرژی و کشاورزی، با همکاری فنی و سرمایهگذاری کشورهای منطقه.
در واقع، منطقهگرایی به طالبان امکان میدهد استقلال نسبی اقتصادی و سیاسی داشته باشند و کمتر تحت فشار مستقیم غرب قرار گیرند.
گریز از تحریمها
یکی از اهداف مهم استراتژیک این نوع نشستها، یافتن راهکارهایی برای دور زدن تحریمهای غرب است. با همکاری با کشورهای غیرغربی:
- افغانستان میتواند مسیرهای مالی و بانکی جایگزین ایجاد کند تا معاملات تجاری و سرمایهگذاریها انجام شود، بدون اینکه سیستم بانکی غربی محدودیت ایجاد کند.
- امکان تبادل فناوری و تخصص از طریق پروژههای مشترک فراهم میشود، که میتواند به رشد زیرساختهای کشور کمک کند.
- کاهش وابستگی به نظام مالی و اقتصادی غرب، به طالبان اجازه میدهد که تصمیمات اقتصادی مستقلتری اتخاذ کنند و کمتر تحت فشار سیاستهای تحریمی قرار گیرند.
در مجموع، این سه محور استراتژیک نشان میدهد که حضور طالبان در نشستهای منطقهای و اقتصادی شرق، بیش از یک اقدام اقتصادی است؛ بلکه یک استراتژی ژئوپلیتیک برای ایجاد تعادل در روابط بینالمللی، کاهش فشارهای غرب و بهرهبرداری پایدار از موقعیت جغرافیایی و منابع طبیعی افغانستان محسوب میشود.
چالشها و فرصتها
چالشها
- عدم اعتماد بسیاری از کشورها به طالبان به دلیل محدودیتهای اجتماعی و حقوق بشری.
- نبود سیستم بانکی و مالی کارآمد برای مدیریت سرمایهگذاریها.
- خطر تبدیل افغانستان به میدان رقابت قدرتهای منطقهای.
فرصتها
- استفاده از منابع طبیعی بهعنوان ابزار مذاکره برای جذب سرمایهگذاری.
- تقویت روابط با قدرتهای شرقی برای ایجاد تعادل در سیاست خارجی.
- گسترش همکاریهای علمی و محیطزیستی برای ارتقای ظرفیتهای داخلی.
جمع بندی چه میگوید؟
اشتراک هیأت افغانستان در فورم اقتصادی شرق ۲۰۲۵ بیش از آنکه یک حضور نمادین باشد، یک آزمون جدی برای سیاست خارجی طالبان به شمار میرود. طالبان با حضور در چنین نشستهایی نشان میدهند که به دنبال خروج از انزوای بینالمللی و تقویت روابط اقتصادی و سیاسی با شرق هستند. این حضور میتواند به آنان کمک کند تا ضمن جبران بخشی از خسارات ناشی از تحریمها و فشارهای غرب، جایگاهی تازه در معادلات منطقهای و جهانی بیابند.
موفقیت طالبان در این مسیر اما منوط به آن است که بتوانند اعتماد جامعه جهانی را تا حدی جلب کنند، اصلاحات حداقلی در سیاستهای داخلی بهویژه در حوزه حقوق زنان و اقلیتها اعمال نمایند و ظرفیتهای اقتصادی و محیطزیستی افغانستان را به شکلی پایدار مدیریت کنند. در غیر این صورت، حتی فرصتهای به دست آمده از چنین نشستهایی نیز ممکن است بهسرعت از دست بروند.

مجتبی همت