وضعیت اقتصاد افغانستان جالب نیست
آمریکا در سال 2001 پس از حمله و اشغال افغانستان، شعار «بازسازی افغانستان» را در سطح جهان راه اندازی نمود و موفق گردید که سیل کمک های جامعه جهانی را به این کشور سرازیر نماید. با سرازیر شدن میلیاردها دالر کمک های بشری به افغانستان، آمریکا با طراحی یک برنامه ی منظم و یک میکانیسمِ کاملا حساب شده، تمام کمک ها را به بانک های آمریکایی و واشنگتن منتقل نمودند.
به همین دلیل از سال 2001 تا سال 2021، در کل افغانستان حتی یک پروژه زیربنایی راه اندازی نگردید و یا برای 2 نفر اشتغال زایی نشد و فقر و بیکاری همچنان رو به افزایش بود و جوانان دسته دسته به کشورهای همسایه و حتی اروپا در فرار بودند. زیرا تمام کمک ها از طریق مهره های آمریکایی ـ افغانی، به بانکهای آمریکا منتقل می گردید و در سطح مطبوعات و اخبار، فقط اعداد و ارقام نجومی گزارش و منتشر می شدند.
از همین رو به دلیل عدم توسعه و رشد اقتصاد و همچنان وجود فسادهای افسار گسیخته در سطوح مختلف و لایه های متفاوت نظام اقتصادی افغانستان، در سال 2021، همزمان سقوط نظام سیاسی، اقتصاد کشور کاملا فروپاشید و از سیستم بانکی گرفته تا تمام شرکت ها، کارخانه ها و موسسات مالی با رکود و ورشکستگی مواجه گردید. بنابراین طالبان زمانی افغانستان را تحویل گرفت که اقتصاد آن فروپاشیده و فساد تا زیرین ترین لایه های ارگان های دولتی و حتی اجتماعی ریشه دوانیده بودند. اعتماد اجتماعی و همبستگی کاملا از بین رفته بود. افغانستان تنها میلیون ها دالر پول برق از ایران، تاجیکستان وغیره بدهکار بود.
در چنین وضعیتی طالبان با سیاست اقتصاد محور طی سه سال گذشته تلاش نمودند تا با برقراری روابط دوستانه با کشورهای همسایه، جلب سرمایه گذاری خارجی، راه اندازی پروژه های زیربنایی و اشتغال زایی، از تله ی فقر و فلاکت خارج شود، به رغم تلاش های طالبان، اما وضعیت اقتصاد افغانستان چندان جالب به نظر نمی رسد و پرسش سترگی مبنی بر اینکه «آیا تلاش طالبان نتیجه ی خواهد داشت؟»، هنوز لاینحل است. از اینرو در نوشته حاضر تلاش می گردد تا با بررسی وضعیت اقتصاد افغانستان به پرسش فوق پاسخ داده شود.
وضعیت اقتصاد افغانستان
با آنکه ارزش پول افغانی در قبال دالر، کم وبیش ثابت است، اما همه شاخص های اقتصادی در افغانستان، خراب و رو به نزول استند. فقر، بیکاری، تورم، ضعف قدرت خرید مردم، عدم سرمایه گذاری خارجی، نبود پلان و طرح جامع جهت خارج شدن از تله فقر، همه و همه دامنگیر مردم افغانستان اند. وضعیت بیکاری و گرسنگی در حال حاضر، تمام خطوط قرمز را رد کرده است.
با وجود اینکه فقر و فلاکت و گرسنگی و بیکاری در افغانستان تمام خطوط قرمز را رد کرده است، آمریکا نیز در پاسخ به تحقیر نظامیان این کشور در افغانستان توسط طالبان، سیاست زمین سوخته را در پیش گرفته که در حقیقت برای ایجاد حداکثر خسارت اقتصادی طراحی شده است. مسدود کردن داراییهای دولتی افغانستان به معنای تهدید اعمال تحریم علیه بانکها یا دیگر شرکتهایی است که در حال تجارت با افغانستان استند. این امر به معنای توقف پرداختها از طریق صندوق بازسازی افغانستان است که تحت نظر بانک جهانی فعالیت میکند.
به طور میانگین در طول سه سال گذشته شرکتها ۶۰ درصد از کارگران خود را اخراج کردهاند. قیمت مواد غذایی تا 55 درصد افزایش یافته و بیش از نیمی از جمعیت افغانستان به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند. این در حالی است که نرخ فقر در این کشور به حدود ۹۰ درصد رسیده است. صندوق بینالمللی حمایت از کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) تخمین زده که بیش از 5 میلیون کودک افغان در معرض خطر مرگ به دلیل آثار ناشی از سوء تغذیه یا بیماریهای مرتبط با آن هستند.
با این حال اما؛ طالبان نا امید نیستند. در آگست 2021 زمانی که همه ی دنیا از خروج غیر مسئولانه ی آمریکا در شوک بودند و تمام بانک ها ورشکسته و نظام اقتصادی فروپاشیده بود و جامعه جهانی، افغانستان را در بن بست میدید، ولی طالبان به کار آغاز کردند و با آنکه در طول این مدت موفق به تثبیت ارزش افغانی گردیده و در بسیاری از بخش ها پروژه های زیربنایی را نیز راه اندازی نموده است.
افزون بر حفظ ارزش افغانی و راه اندازی پروژه های زیربنایی و برقی، هیئت اقتصادی طالبان پیوسته به کشورهای همسایه و منطقه از چین و آسیای میانه گرفته تا ایران و پاکستان وغیره در دیدار و مذاکره و رفت و آمد هستند. در همین راستا آنها تا اکنون موفق به امضاء قرار دادهای تجاری و سرمایه گذاری با بسیاری از کشورها گردیده و از همه مهمتر استخراج بسیاری از معادن افغانستان را با شرکت های چینای فراهم نموده اند که می تواند نویدِ گشایش وضعیت اقتصادی را در پی داشته باشد.
آیا تلاش های طالبان نتیجه خواهد داشت؟
واقعیت امر اینست که افغانستان نه از نظر جغرافیایی و نه از نظر ظرفیت های اقتصادی، دست کم در شرایط کنونی قابلیت برقراری روابط تجاری و اقتصادی با کشورهای فراتر از منطقه و همسایه را ندارند. زیرا از منظر جغرافیایی فاقد مرزها و بنادر آبی است و از نظر ظرفیت اقتصادی نیز توسعه نیافته و صنعتی نیست و از جمله کشورهای بسیار فقیر محسوب می گردد. از اینرو هر نظام سیاسی که بخواهد در گسترش و رشد اقتصاد افغانستان موفق باشد، بایستی منافع این کشور را با منافع کشورهای منطقه و همسایه گره بزند.
از سیاستهای اقتصاد محور طالبان، اولین چیزی که می توان برداشت کرد، اینست که آنها از گذشته درس عبرت خوبی گرفته اند. آنها به خوبی محدودیت های جغرافیایی و عدم بنادر آبی و خشکی و همچنان ظرفیت های اقتصادی افغانستان را متوجه استند، به همین خاطر در طول سه سال گذشته، تمام توجه شان به کشورهای منطقه و همسایه بوده اند و علی الرغم فشارهای غربی و قدرت نمایی آمریکا از طریق تحریم ها و فشارهای سیاسی، طالبان کوتاه نیامده و همچنان به دنبال بهتر کردن وضعیت اقتصاد افغانستان است.
زیرا طالبان، بیست سال دوستی و حمایت آمریکا ـ غرب، از نظام جمهوریت را دیده و تفاوتِ بین دوستی و دشمنی آنها را مشاهده نکرده است. زیرا آمریکا و غرب چه به عنوان دوستی و چه به عنوان دشمنی، در هر صورت جز چور و چپاول و غارت، اهدافی دیگری را دنبال نمی کنند. به همین دلیل طالبان در هر صورت از دوستی و دشمنی آنها گذشته و آنگونه که از قرائن بر می آید، طالبان در قبال آمریکا و غرب، سیاست بی طرفی را انتخاب کرده است.
از اینرو احتمال موفقیت طالبان در رفع مشکلات اقتصادی افغانستان در گرو رعایت نکات ذیل اند:
- طالبان همچنان به سیاست منطقه گرایی و همسایه گرای برپایه ی تامین نافع ملی ـ اقتصادی افغانستان ادامه دهد.
- روابط تجاری و اقتصادی، افغانستان را در فضای دوستی و همسایگی با کشورهای منطقه بر قرار نماید.
- در تامین عدالت و فرصت های اقتصادی، معتدل و عادلانه رفتار کنند و از بی عدالتی و تبعیض در امور داخلی جلوگیری به عمل آورند.
- ورود زنان به بازار کار، به عنوان یک گنج پنهان قلمداد می گردد. زیرا کشورهای که از نیروی زنان کار گرفته اند، تجربه موفق داشته اند. از این رو برای طالبان بهتر است که بیشتر از این با حضور و کار زنان مخالفت نکنند تا تمام بخش های کمک کننده در شکوفای اقتصاد افغانستان فعال گردد.
- جلب سرمایه گذاری خارجی، اقتصاد چین را به دومین اقتصاد بزرگ دنیا مبدل ساخته و در جاپان، سنگاپور و بسیاری از کشورهای دیگر تاثیرات بی نهایت موفق گذاشته است، به همین دلیل طالبان ملزم است تا ضمانت های لازمی را فراهم سازد تا سرمایه گذاران خارجی علاقه مند به سرمایه گذاری در افغانستان گردند.
با رعایت نکات بالا و همچنان بسیاری از مواردی دیگر تلاش طالبان بدون تردید نه در بلند مدت، بلکه حتی در کوتاه مدت می تواند نتیجه داشته باشد و بحران اقتصادی کشور را مرتفع سازد.
عایشه ببرک خیل