تجاوز آشکار
وقتی اسرائیل برای نخستینبار بهطور مستقیم به خاک ایران حمله کرد، بسیاری از ناظران منتظر واکنش هماهنگ جهان اسلام بودند؛ واکنشی در شأن حملهای بیسابقه که نه فقط امنیت ملی ایران، بلکه حرمت حاکمیت یک کشور مسلمان را هدف قرار داده بود. اما بهجز چند بیانیه رسمی از کشورهای محدود، آنچه حاکم شد، سکوت بود؛ سکوتی که عملاً به سود رژیم اشغالگر قدس تمام شد.
در چنین شرایطی، ضرورت شکل گیری یک کنگره اسلامی جدید، متشکل از نمایندگان کشورها، علمای شاخص و گروه های مقاومت، بیش از همیشه احساس میشود، نه فقط برای حمایت از ایران، بلکه برای باز تعریف جدی «وحدت اسلامی» در میدان عمل.
جهاد دفاعی در برابر اسرائیل: ضرورتی شرعی یا انتخابی سیاسی؟
اسرائیل در حمله آوریل ۲۰۲۴ به ایران، تلاش کرد مرز «خط قرمز» را جابجا کند. حملهای با پهپادها و موشکهای هدایت شده که از خاک کشورهای ثالث عبور کرد و آسمان ایران را شکافت. در واکنش، برخی مراجع جهان اسلام از لزوم جهاد دفاعی سخن گفتند، اما این مواضع پراکنده، هنوز به تصمیمی واحد نرسیدهاند.
در این میان، کنگرهای اسلامی میتواند با اجماع فقها و دولتها، جهاد علیه رژیم اشغالگر را به مثابه وظیفهای واجب و نه صرفاً یک موضع سیاسی اعلام کند.
مرزهایی که باز شدند: همدستی خاموش یا غفلت مرگبار؟
به گزارش والاستریت ژورنال، اسرائیل پیش از حمله هوایی خود به ایران، صدها پهپاد انفجاری و تجهیزات نظامی را از طریق چمدانها، کامیونها و کانتینرهای باری قاچاق و در نقاط حساس داخل کشور مستقر کرده بود—تجهیزاتی که بیتردید از مرزهای زمینی وارد شدهاند. با توجه به اینکه این عملیات بدون عبور از مرز ممکن نبوده، کشورهای همسایه که مسیرهای زمینی و مرزی در اختیار دارند، باید نسبت به این موضوع پاسخگو باشند.
اگر در روزهای آینده مشخص شود این تجهیزات از خاک کدام کشور عبور کردهاند، آن دولت یا باید مسئولیت این غفلت را بپذیرد و عذرخواهی کند، یا موضع خود را درباره همکاری با رژیم صهیونیستی بهوضوح تغییر دهد؛ چرا که امنیت منطقه، بازی با کارت اشغالگران را برنمیتابد.
طالبان و پاکستان: دو موضع متفاوت، اما در یک جبهه!
طالبان با حمایت علنی از موضع ایران در برابر اسرائیل، و محکومیت حمله اسرائیل به ایران، پیام روشنی به جهان مخابره کرد: آنها اگرچه در گذشته به افراطگرایی متهم بودند، اما اکنون در مواجهه با یک تهدید مشترک، عقلانیت سیاسی و همبستگی اسلامی را در پیش گرفتهاند.
موضع طالبان در تقبیح حمله صهیونیستها و اعلام همبستگی با ایران، بیانگر نوعی بلوغ سیاسی است که حتی برخی دولتهای عربی جرات بیان آن را ندارند. شکی نیست که اگر هنوز دولت پیشین افغانستان بر سر کار بود، شاهد چنین موضعی نمیبودیم.
در سوی دیگر، پاکستان نیز با موضعگیری قاطع در برابر تجاوز آشکار اسرائیل، نهتنها آن را محکوم کرد، بلکه با اشاره به توان هستهای خود هشدار داد که هرگونه تهدید هستهای علیه ایران، واکنشی جدی از سوی اسلامآباد به دنبال خواهد داشت. این موضع بیسابقه، چرخش مهمی در روابط ایران و پاکستان و حتی در موازنه قوا در منطقه به حساب میآید.
سکوت شرمآور برخی کشورهای عربی در برابر تجاوز آشکار اسرائیل به ایران
در حالیکه خیابانهای بسیاری از کشورهای اسلامی پر از اعتراضات مردمی علیه تجاوز آشکار اسرائیل بود، دولتهای برخی کشورهای عربی—از جمله اردن، امارات و حتی دولت اسد در سوریه—سکوت کردند یا موضعی خنثی گرفتند. سکوتی که نهفقط ناهمخوان با اراده ملتهایشان، بلکه همراستا با خط منافع واشنگتن و تلآویو بود.
چرا یک کنگره اسلامی؟ راهبردی فراتر از واکنش احساسی
تشکیل یک کنگره بزرگ از دولتها، علمای دینی، گروههای مقاومت و نخبگان مردمی جهان اسلام، دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک نیاز راهبردی و فوری است. این کنگره میتواند:
جهاد دفاعی علیه رژیم صهیونیستی را مشروعیت شرعی و سیاسی ببخشد؛
دولتهای اسلامی را از سکوت خارج کند و آنها را در برابر فشار افکار عمومی مسئول نگه دارد؛
شبکهای منسجم از ملتها و جبهههای مقاومت ایجاد کند که در برابر تهدیدهای مشترک هماهنگ و پاسخگو باشند؛
و از همه مهمتر، بدیلی مؤثر و واقعی برای ساختارهای فرسوده و بیاثر موجود همچون سازمان همکاری اسلامی باشد.
به طور کلی حمله مستقیم اسرائیل به خاک ایران، صرفاً تجاوز به مرزهای یک کشور نبود؛ این حمله، آزمونی بود برای همه آنهایی که خود را «امت اسلامی» مینامند. آزمونی برای سنجش صداقتِ ادعاها، عمق همبستگی، و میزان استقلال در تصمیمگیری.
اگر امروز، این تجاوز بدون پاسخ جمعی رها شود، فردا نوبت دیگران است و دشمنی که مرزی نمیشناسد، سکوت را نشانه رضایت میپندارد.
تشکیل کنگرهای اسلامی، نه یک واکنش احساسی، بلکه یک ضرورت راهبردی برای بازتعریف نقش امت در قرن جدید است. ما نیاز به سازوکاری داریم که بتواند اقدام هماهنگ، حمایت مشروع، و فشار سیاسی مشروع بر خیانت کاران را تضمین کند.
در جهانی که دشمنان با قدرت در حال بازچینش جغرافیای قدرتاند، این امت اسلامی است که باید تصمیم بگیرد: تماشاگر بماند یا بازیگر تاریخ شود.

زهرا هاشمی