Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

حق آموزش، یکی از بنیادی‌ترین حقوق انسانی و ستون‌های اصلی توسعه هر جامعه‌ای‌ست. حقی که در اسناد بین‌المللی مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر، متون دینی اسلامی، از جمله قرآن کریم و احادیث نبوی، به‌عنوان ضرورتی برای همه انسان‌ها، بدون تبعیض جنسیتی، تأکید شده است. با این حال، از زمان بازگشت امارت اسلامی به قدرت در سال 1400، سیاست‌های محدودکننده‌ای علیه تحصیل دختران، به‌ویژه در مقاطع بالاتر از کلاس ششم و دانشگاه‌ها، اعمال شده است.

  • دلایل امارت اسلامی برای منع تحصیل دختران در دانشگاه

طالبان از سال 1400 ، محدودیت‌هایی را بر تحصیل دختران اعمال کرده است. بر اساس منابع معتبر، دلایل اصلی این ممنوعیت عبارت‌اند از:

جلوگیری از اختلاط جنسیتی: ندا محمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی طالبان، پیشتر اعلام کرده بود که ممنوعیت تحصیل دختران به دلیل عدم رعایت «هدایات شرعی» از جمله حجاب، تفکیک جنسیتی و محتوای درسی مطابق با ارزش‌های اسلامی است. وی ادعا کرد که دانشگاه‌ها نتوانستند اصلاحات مورد نظر امارت را اجرا کنند، از جمله جلوگیری از اختلاط دختران و پسران و اطمینان از رعایت حجاب کامل.

مغایرت با ارزش‌های اسلامی و افغانی: طالبان ادعا می‌کنند که برخی رشته‌های دانشگاهی مانند انجینری و زراعت برای زنان مناسب نیست و با «اسلامیت و افغانیت» در تضاد است. همچنین، آن‌ها آموزش مدرن را به‌عنوان عاملی برای ترویج فرهنگ غربی و تضعیف ارزش‌های سنتی می‌بینند.

تفسیر فقهی سد ذرایع: برخی فقهای طالبان، با استناد به اصل فقهی «سد ذرایع» (بستن راه‌های منجر به گناه)، تحصیل دختران را به دلیل احتمال اختلاط جنسیتی و ترویج فتنه ممنوع کرده‌اند. عبدالعلی دیوبندی، یکی از مفتی‌های طالبان، حتی آموزش زنان در خانه را نیز حرام دانسته و آن را مغایر با شریعت قلمداد کرده است.

نبود زیرساخت‌های تفکیک جنسیتی: یکی از دلایل عمده‌ای که از سوی مسئولان امارت اسلامی برای تعطیلی تحصیلات عالی دختران مطرح شده، کمبود زیرساخت‌های لازم برای اجرای تفکیک جنسیتی است. این زیرساخت‌ها شامل نبود صنف‌های جداگانه، امکانات خوابگاه مخصوص دختران، استادان زن و حتی کارکنان زن در دانشگاه‌هاست.

  • اسلام در خصوص منع تحصیل دختران چه می‌گوید؟

از منظر اسلامی، آموزش به‌عنوان یک حق و حتی تکلیف برای زنان و مردان مورد تأکید قرار گرفته است. آیات قرآنی مانند «اقرأ» (سوره علق آیه ۱) و احادیثی مانند «طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة» (طلب دانش بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است) هیچ تبعیضی بین جنسیت‌ها قائل نشده‌اند. شیخ احمد طیب، رئیس دانشگاه الازهر مصر، منع تحصیل دختران را مغایر با شریعت اسلامی دانسته و تأکید کرده که اسلام آموزش را برای همه انسان‌ها از گهواره تا گور ضروری می‌داند.

علاوه بر این، اصل «فتح ذرایع» (گشودن راه‌های خیر) در فقه اسلامی، برخلاف تفسیر طالبان از «سد ذرایع»، بر تسهیل دسترسی به آموزش تأکید دارد. فتوای برخی مفتی‌های طالبان، مانند عبدالعلی دیوبندی، که آموزش زنان را حتی در خانه حرام می‌دانند، نه‌تنها با آیات قرآن و احادیث نبوی در تناقض است، بلکه با اجماع علمای جهان اسلام نیز مغایرت دارد. در کشورهای اسلامی مانند عربستان، قطر و ایران، زنان با رعایت حجاب و تفکیک جنسیتی به تحصیلات عالی دسترسی دارند، بدون اینکه این امر به‌عنوان مانعی برای ارزش‌های دینی تلقی شود.

  • تحصیل دختران عامل شکوفایی افغانستان

آموزش زنان تأثیر مستقیمی بر توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع دارد. سازمان ملل نشان می‌دهد که بیش از یک میلیون دختر در افغانستان از تحصیل محروم شده‌اند، که این امر به کاهش نیروی کار ماهر و متخصص منجر می‌شود. محرومیت زنان از تحصیلات عالی، توانایی کشور برای بهره‌برداری از پتانسیل انسانی را به شدت محدود می‌کند و به عقب‌ماندگی علمی و اقتصادی دامن می‌زند.

آموزش زنان به‌عنوان نیمی از جمعیت، کلید پیشرفت جوامع است. کشورهایی با نرخ بالای تحصیل زنان، مانند مالزی و ترکیه، شاهد رشد اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی بوده‌اند. محرومیت زنان از تحصیل، نابرابری جنسیتی را تشدید کرده و چرخه فقر و وابستگی را تداوم می‌بخشد.

تحصیل دختران
افغانستان با تحصیل دختران شکوفا خواهد شد، چون آنان نیمی از جامعه افغانستان هستند
  • پیامدهای خطرناک منع تحصیل دختران برای جامعه

افزایش فقر و وابستگی زنان: تحصیل، یکی از مهم‌ترین ابزارهای توانمندسازی اقتصادی زنان است. زنانی که تحصیل نمی‌کنند، به بازار کار مدرن راه نمی‌یابند و از فرصت‌های اقتصادی محروم می‌مانند. این وضعیت آنان را به‌شدت وابسته به مردان خانواده، شوهر یا پدر می‌سازد. در صورت بیوه‌شدن، طلاق، یا خشونت خانوادگی، هیچ گزینه‌ای برای استقلال مالی ندارند. در نتیجه، چرخه فقر میان نسل‌ها ادامه می‌یابد و اقتصاد ملی نیز از ظرفیت‌های زنان بی‌بهره می‌ماند.

انزوای بین‌المللی و افزایش تحریم‌ها: مسأله آموزش دختران در جهان امروز تنها یک موضوع داخلی نیست؛ بلکه به‌عنوان معیاری برای سنجش پایبندی کشورها به حقوق بشر و اصول اسلامی مدرن تلقی می‌شود. محروم‌سازی سیستماتیک زنان از آموزش، مشروعیت حکومت در سطح جهانی را زیر سوال می‌برد. این وضعیت باعث انزوای دیپلماتیک، عدم به‌رسمیت‌شناسی رسمی، قطع کمک‌های بشردوستانه و اعمال تحریم‌های اقتصادی می‌شود. به‌ویژه در شرایط بحرانی اقتصادی کنونی، تداوم این وضعیت فشار را بر مردم بیشتر خواهد کرد.

تهدید ثبات اجتماعی: محرومیت گسترده دختران از تحصیل، ناامیدی و سرخوردگی را در میان نسل جوان تقویت کرده و می‌تواند به ناآرامی‌های اجتماعی منجر شود.

افزایش نابرابری جنسیتی: این ممنوعیت به تشدید تبعیض جنسیتی و کاهش مشارکت زنان در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی و سیاسی منجر می‌شود.

فرار مغزها و مهاجرت متخصصین: ممنوعیت تحصیل دختران، برای خانواده‌های تحصیل‌کرده و روشن‌فکر قابل‌تحمل نیست. بسیاری از آن‌ها برای تضمین آینده فرزندان‌شان، به مهاجرت به کشورهای دیگر روی می‌آورند. این مهاجرت نه‌تنها شامل دختران محروم از تحصیل، بلکه استادان، پزشکان، معلمان، انجینران و نخبگان علمی نیز می‌شود. در نتیجه، افغانستان با پدیده «فرار مغزها» مواجه می‌شود و ظرفیت داخلی برای بازسازی و توسعه از دست می‌رود. هیچ کشوری با خروج نیروی انسانی متخصص نمی‌تواند به ثبات و پیشرفت برسد.

  • برای حل بحران ممنوعیت تحصیل دختران چه باید کرد؟

بازگشایی تدریجی دانشگاه‌ها با شرایط اسلامی: مثلاً بازگشایی ابتدا در ولایاتی که فضاهای جداگانه و استادان زن موجود است.

تشویق تربیه استادان زن و ارتقای سطح آنان: برنامه‌های بورسیه برای تربیه کادرهای زن با نظارت دینی.

تفکیک جنسیتی معقول در دانشگاه‌ها: استفاده از شیفت‌بندی یا ساخت کلاس‌های جداگانه.

نظارت اخلاقی مؤثر: تعیین شوراهای دینی برای کنترول رعایت حجاب و اخلاق، نه منع کامل آموزش.

تدوین نصاب تعلیمی اسلامی و علمی همزمان: که هم ارزش‌های دینی را دربرگیرد و هم علوم روز را تدریس کند.

استفاده از تجربه کشورهای اسلامی دیگر: مانند دانشگاه الزهرا (ویژه دختران) در ایران یا دارالعلوم زنان در هند.

  • کلام آخر

منع تحصیل دختران در دانشگاه‌های افغانستان از سوی امارت اسلامی، نه‌تنها با اصول اسلامی و حقوق بشری مغایرت دارد، بلکه پیامدهای خطرناکی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به دنبال دارد. این سیاست‌ها، که عمدتاً بر تفسیرهای نادرست فقهی و بهانه‌های غیرمنطقی استوار است، با واقعیت‌های اجتماعی افغانستان و اجماع جهانی اسلام سازگار نیست.

برای رفع این موانع، نیاز به گفت‌وگوی دینی و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های آموزشی است. بازگرداندن حق تحصیل به دختران نه‌تنها یک ضرورت انسانی، بلکه گامی اساسی برای ساختن آینده‌ای پایدار و شکوفا برای افغانستان است.

تحصیل دختران
منع تحصیل دختران افغان، پیامدهای خطرناکی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به دنبال دارد

هادی محمدی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=8957

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مقالات