در طول سه سال حکومتداری طالبان، یکی از نهادهایی که مدام با جامعه و قوانین اجتماعی، ملی و بینالمللی در تقابل بوده، وزارت امر به معروف و نهی از منکر بوده است. قوانین سختگیرانهای که این وزارت در طول این مدت وضع کرده، با مخالفت شدید مردم، نهادهای ملی و جهانی همراه بود. جدیداً قانونی از سوی این نهاد در حال اجرایی شدن است که بر اساس آن نشر تصاویر موجودات زنده در تلویزیونها ممنوع است و کارمندان رسانهها مکلف هستند تا صداها را پخش کنند و به جای تصویر از بنر و مناظر استفاده نمایند.
حدود سه هفته میشود که وزارت امر به معروف و نهی از منکر در این زمینه جلساتی با خبرنگاران در ولایتهای مختلف برگزار کرده و به کارکنان رسانهای اطلاع دادهاند که ممنوعیت ضبط و پخش تصاویر موجودات زنده از جمله انسانها و حیوانات مطابق قانون اخیر به تدریج اجرا خواهد شد.
رسانهها، عامل موفقیت طالبان
پارادوکس عجیبی در این قانون شکل گرفته است. طالبان در طول سه سال گذشته از طریق همین رسانهها توانستهاند فعالیتهای خود را به جهان بهنمایش بگذارند و از کارکردهای اقتصادی گرفته تا تعاملات سیاسی و امنیتی و دیگر موضوعات توسط رسانهها پخش و نشر شده و آثار مثبتی را در درون و بیرون از کشور داشته است. در عین حال وقتی چنین مفیدیتی وجود دارد، قانون وزارت امر به معروف بر خلاف جریان آب حرکت کرده و میخواهد فضای خفقانی را بهوجود بیاورد که در کنار تبعات و پیامدهای منفی، به ضرر خودشان نیز تمام میشود.
حنفی بیشتر از عالمان بزرگ میداند؟
یکی از واژههای که بیشتر در قانون جدید وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان میچرخد و دیده میشود، «شریعت» است، ولی آیا پخش تصاویر انسانها و حیوانات در تلویزیونها، شریعت را نفی میکند؟ بزرگترین عالمان جهان اسلام چنین چیزی را تایید نمیکنند، ولی آیا آقای خالد حنفی که در راس وزارت امر به معروف قرار دارد، بیشتر از این علما فهم دارد؟ ایشان و دیگر شخصیتهای گروه حاکم که در این قانون نقش دارند، با چه توجیهی این اقدام را انجام میدهند، در حالیکه نشرات تلویزیونها در کشور بر اساس آنچه دستورات این گروه بوده، بهپیش میرود.
افکار عمومی بر علیه طالبان
اجرای چنین قوانین کورکورانه و سختگیرانه در اجتماع، افکار عمومی را به سمت ضدیت با حکومت موجود سوق میدهد و در کنار آن خوراکی برای رسانهها و نهادهایی درست میشود که تلاش دارند بین مردم و طالبان فاصلهاندازی کرده و تنش و جنگ دیگری را به راه بیندازند. اگر هدف دین و شریعت است، تلویزیون بهترین ابزار برای اجرای احکام دین اسلام است و طالبان میتوانند با استفاده از ظرفیت سیاسیون، هنرمندان و نخبگان جامعه، برنامهها، فیلمها و سریالهایی را تهیه کنند که درون آن فرهنگ ناب اسلامی پیاده شده باشد.
رسانهها بهترین دریچه برای تبلیغ و اجرای قوانین است تا جامعه را هدایت کند، ولی آنچه تاکنون وزارت یادشده انجام داده، بیشتر ساخت قوانین «شکمبهای» بوده است که برای آن دورنما و پیام و پیامدهایی مثبت تعیین نشده است.
قانون منع نشر تصاویر موجودات زنده در تلویزیونها در ماده هفدهم قانون جدید وزارت امر به معروف و نهی از منکر درج شده و آمده است که محتسب (مامور امر به معروف و نهی از منکر) وظیفه دارد مسئولین مطبوعات را به رعایت کردن این قانون مکلف نماید. شاید برای کسانی که مغز مبارک شانرا به کار انداخته و چنین بندی را در قانون جدید گنجانیده است، کار سختی نبوده، ولی پیامدهای اجرای این قانون بهشدت در ضدیت با مردم، در ضدیت با جامعه، در ضدیت با آزادی بیان، در ضدیت با فرهنگ اسلامی و قوانین بینالمللی قرار دارد.
منع پخش تصاویر موجودات زنده؛ انزوای طالبان
مقامات طالبان باید با جلوگیری از اجرای این قانون، این نکته را درنظر داشته باشد که اجرای این بند، در کنار پیامدهای منفی که در درون جامعه افغانستان دارد، میتواند نقطه قوتی برای کشورها و اشخاصی که مخالف حکومت موجود هستند، باشد تا جامعه جهانی را برای منزوی کردن طالبان قانع نمایند.
اجرای قانون یادشده بههیچ عنوان نمیتواند عملی باشد و تنها متضرر آن خود طالبان خواهد بود. اکثر بندهای قوانین وزارت امر به معروف خلاف اصول اسلامی است که باید حذف و اصلاح شوند. افغانستان به اتحاد، همبستگی، رشد و شکوفایی نیاز دارد و نباید با قوانین هوایی، تنش و نابسامانیها ایجاد شود.
الیاس احمدی