پنجمین سالگرد شهادت جنرال سلیمانی، یکی از جنرالان برجستهای نیروی قدس سپاه پاسداران ایران، فرصتی است تا نقش او در تحولات مهم منطقهای و جهانی مرور شود. زیرا جنرال سلیمانی نهتنها یک فرمانده نظامی برجسته بود، بلکه با استراتژیهای هوشمندانهاش توانست بر بحرانهای مختلف منطقهای تاثیر زیادی بگذارد. به همین دلیل در این مقاله، به بررسی نقش جنرال سلیمانی در برخی از تحولات مهم منطقهای و جهانی پرداخته میشود.
جنرال قاسم سلیمانی که بود؟
جنرال قاسم سلیمانی یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای نظامی و سیاسی ایران بود که در تاریخ ۳۱ مارچ ۱۹۵۷ در شهر کرمان به دنیا آمد. او در دوران جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰–۱۹۸۸) فعالیتهای نظامی خود را آغاز کرد و در سالهای پس از جنگ، بهعنوان یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران شناخته شد. سلیمانی در سال ۱۹۹۸ بهعنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران منصوب شد و این موقعیت بهویژه در سطح منطقهای و جهانی او را به یکی از شخصیتهای کلیدی در سیاستهای خارجی ایران تبدیل کرد.
جنرال سلیمانی در مقابله با تهدیدات مختلف از سوی ایالات متحده آمریکا و کشورهای غربی، بهویژه در مقابله با داعش و سایر گروههای تروریستی، حضوری برجسته داشت. او نهتنها در عرصه نظامی بلکه در عرصه دیپلماتیک نیز تأثیرگذار بود و توانست با ایجاد ائتلافهای استراتژیک در منطقه، منافع کشورهای اسلامی را تأمین کند.
جنرال سلیمانی در سالهای اخیر به یکی از نمادهای مقاومت علیه سلطهگری جهانی تبدیل شد و از محبوبیت بالایی در میان اقشار مختلف مردم ایران و حامیان منطقهای برخوردار بود. او با عنوان «شهید» در ایران شناخته شد و مرگش در حمله هوایی ایالات متحده در سال۲۰۲۰ در بغداد، عراق، موجی از واکنشهای جهانی را به دنبال داشت. این حادثه نهتنها در ایران بلکه در سراسر خاورمیانه تأثیرات عمیقی گذاشت و به یکی از نقاط عطف تاریخ سیاسی و نظامی منطقه تبدیل شد.
جنرال سلیمانی؛ وحدت امت اسلامی و تقویت نظامی ـ اقتصادی کشورهای اسلامی
کارکردها و فعالیت های جنرال قاسم سلیمانی، نشان میدهد که او همواره به دنبال حفظ وحدت امت اسلامی و تقویت روابط میان کشورهای مسلمان بهویژه در برابر تهدیدات مشترک، از جمله تهدیدات استکباری و تروریستی، بوده است. او همواره در تلاش بود تا با ایجاد ائتلافهای استراتژیک، کشورهای اسلامی را از طریق همکاریهای نظامی، اقتصادی و سیاسی به هم نزدیک کند. یکی از اهداف کلیدی سردار سلیمانی این بود که کشورهای اسلامی باید به یک بلوک متحد تبدیل شوند تا در برابر تهدیدات خارجی مقاومت کنند.
بهعنوان نمونه، سردار سلیمانی در تعاملات خود با کشورهای مختلف نظیر عراق، سوریه، لبنان و یمن، نقش ویژهای در تقویت ارتشهای این کشورها و ایجاد همافزایی میان نیروهای مقاومت اسلامی ایفا کرد. او معتقد بود که کشورهای اسلامی باید از طریق تقویت زیرساختهای اقتصادی، نظامی و فرهنگی، قدرت خود را در برابر قدرتهای جهانی افزایش دهند. این استراتژی باعث شد که کشورهای اسلامی و گروههای مقاومت، در برابر چالشها و تهدیدات مشترک متحد شوند و نه تنها در عرصه نظامی بلکه در زمینه اقتصادی و سیاسی نیز در برابر دشمنان مشترک بایستند.
کارکردهای تاثیرگذار جنرال قاسم سلیمانی در امنیت منطقهای و جهانی
یکی از بزرگترین دستاوردهای جنرال قاسم سلیمانی، نقش او در جنگ 33 روزه لبنان در سال 2006 بود. این جنگ که میان حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی درگرفت، به یکی از مهمترین آزمونهای قدرت مقاومت اسلامی تبدیل شد. جنرال سلیمانی بهطور غیرمستقیم اما بهطور جدی در این جنگ دخالت داشت. او با حمایت نظامی، لجستیکی و مشاورههای استراتژیک به حزبالله لبنان کمک کرد تا با ارتش اسرائیل که از قدرتهای پیشرفته نظامی جهان به شمار میرفت، مقابله کند.
نقش جنرال سلیمانی در این جنگ، بیشتر در زمینه تقویت توانمندیهای نظامی حزبالله و ارائه حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی بود. با استفاده از این پشتیبانیها، حزبالله توانست در برابر اسرائیل مقاومت کند و حتی به مقابله با آن ادامه دهد. نتیجه این جنگ نهتنها یک پیروزی بزرگ برای حزبالله بود، بلکه اعتبار و قدرت مقاومت اسلامی در منطقه را تقویت کرد و در نهایت باعث شد که لبنان به عنوان یک کشور مستقل و مقاوم در برابر تهدیدات اسرائیل شناخته شود.
جنرال قاسم سلیمانی همچنین نقش برجستهای در جنگ 22 روزه غزه داشت. این جنگ که در سال 2008-2009 میان ارتش اسرائیل و گروههای مقاومت فلسطینی نظیر حماس و جهاد اسلامی رخ داد، یکی دیگر از عرصههایی بود که جنرال سلیمانی در آن وارد عمل شد. جنرال سلیمانی از طریق حمایتهای اطلاعاتی، نظامی و مشاورههای استراتژیک به گروههای فلسطینی کمک کرد تا در برابر تجاوزات اسرائیل مقاومت کنند.
این حمایتها باعث شد که نیروهای فلسطینی قادر شوند در برابر حملات وحشیانه اسرائیل ایستادگی کنند و خسارات زیادی به ارتش اسرائیل وارد آورند. جنرال سلیمانی همچنین توانست با استفاده از تجربیات خود در زمینه جنگهای نامتقارن و عملیاتهای ویژه، به گروههای فلسطینی کمک کند تا تاکتیکهای جدیدی را برای مقابله با نیروهای اسرائیلی در غزه بهکار گیرند. این جنگ و پیروزی نسبی مقاومت فلسطینی در آن، نشان داد که جنرال سلیمانی تواناییهای فراوانی در حمایت از جبهههای مقاومت اسلامی داشت.
از دیگر دستاوردهای جنرال قاسم سلیمانی در عرصه بینالمللی، حفظ جغرافیای سوریه در برابر تهدیدات تروریستی و خارجی بود. در بحران سوریه که در سالهای 2011 به اوج خود رسید، گروههای تروریستی مانند داعش و جبههالنصره توانسته بودند بخشهای وسیعی از سوریه را بهویژه مناطق مرزی با عراق و ترکیه اشغال کنند. در این زمان، جنرال سلیمانی با استفاده از تجربههای خود در مبارزات نظامی و با همکاری نیروهای ایرانی، حزبالله لبنان و نیروهای محلی سوریه، بهطور مؤثر وارد عمل شد.
حضور نظامی ایران تحت رهبری سردار سلیمانی در سوریه باعث شد که مناطق استراتژیک مانند دمشق، حلب و مناطق غربی سوریه از دست گروههای تروریستی و داعشی بازپس گرفته شود. جنرال سلیمانی بهعنوان یک استراتژیست ماهر، توانست با استفاده از تاکتیکهای موفق جنگی و ائتلافهای منطقهای، نقشههای تروریستها را در سوریه خنثی کند و جغرافیای سوریه و منطقه را حفظ نماید.
جنرال سلیمانی در عراق نیز نقشی حیاتی در مقابله با گروه تروریستی داعش داشت. از زمانی که داعش بخشهای وسیعی از عراق را به تصرف خود درآورد، جنرال سلیمانی و ابومهدی المهندس، فرمانده حشد الشعبی عراق، همکاری نزدیکی برای مقابله با این گروه تروریستی داشتند. جنرال سلیمانی با استفاده از استراتژیهای خاص و همکاری با نیروهای عراقی، توانست به آزادسازی مناطق تحت اشغال داعش کمک کند.
عملیاتهای مشترک میان ایران و عراق، از جمله عملیاتهایی که به آزادسازی موصل و دیگر شهرهای مهم عراق انجامید، موجب شکست داعش در عراق شد. این پیروزی باعث تقویت حاکمیت مرکزی عراق و تثبیت امنیت در این کشور گردید. نقش جنرال سلیمانی در این جنگ نهتنها در زمینه نظامی، بلکه در تقویت اتحاد بین عراق و ایران نیز مؤثر بود.
از طرف دیگر، جنرال قاسم سلیمانی در تحولات افغانستان نیز نقش مهمی ایفا کرد. او با تعاملات دیپلماتیک و امنیتی با طالبان، توانست شرایطی را فراهم کند که منجر به کاهش نفوذ آمریکا در افغانستان شود. جنرال سلیمانی با درک عمیق از تحولات منطقهای و نقش استراتژیک افغانستان، تلاش کرد تا از طریق تقویت نیروهای مقاومت و ایجاد هماهنگی میان بازیگران مختلف، زمینههای خروج نیروهای آمریکایی را فراهم سازد.
جنرال سلیمانی با بهرهگیری از روابط دیپلماتیک و تواناییهای امنیتی خود، توانست استراتژیهای آمریکا برای بیثباتسازی منطقه از طریق حمایت از گروههای افراطی مانند داعش را ناکام سازد. این تلاشها نهتنها به تضعیف موقعیت آمریکا در افغانستان کمک کرد، بلکه زمینه را برای کاهش درگیریها و ایجاد فرصتهای جدید برای کشورهای منطقه فراهم نمود. نقش او در این روند، بیشتر بر ایجاد تعادل استراتژیک در منطقه و جلوگیری از تقویت گروههای تروریستی متمرکز بود تا افغانستان به میدان جدیدی برای گسترش نفوذ قدرتهای خارجی تبدیل نشود.
جنرال سلیمانی با نقش برجستهای که در شکست داعش در منطقه ایفا کرد، توانست بهطور غیرمستقیم در جلوگیری از تقویت این گروه تروریستی در افغانستان نیز خدمت بزرگی انجام دهد. با آنکه آمریکا و برخی کشورهای غربی متهم به تلاش برای انتقال و تقویت داعش در افغانستان بودند تا این کشور را به میدان جدیدی برای بیثباتی و ناامنی تبدیل کنند، اما اقدامات راهبردی جنرال سلیمانی در نابودی زیرساختهای این گروه در عراق و سوریه، مانع از شکلگیری پایگاههای قدرتمند داعش در افغانستان شد. او با حمایت از جبهههای مقاومت و تلاش برای تضعیف شبکههای تروریستی، بهطور غیرمستقیم کمک کرد که افغانستان از شر این گروه خونخوار تا حد زیادی در امان بماند و زمینه برای کاهش نفوذ تروریسم در این کشور فراهم گردد.
سردار قاسم سلیمانی با حضور فعال خود در جبهههای مختلف منطقهای و بینالمللی، توانست تأثیرات عمیقی در تحولات سیاسی و امنیتی بگذارد. اهداف او در حفظ وحدت اسلامی، تقویت نیروهای مقاومت و مقابله با تهدیدات تروریستی، باعث شد که او بهعنوان یک استراتژیست بینظیر در سطح جهانی شناخته شود. شهادت او در سال 2020 نهتنها یک ضربه به ایران، بلکه به تمامی جبهههای مقاومت اسلامی و کشورهای منطقه وارد کرد.
عایشه ببرک خیل