حمایت پاکستان از تروریسم
در دنیای پیچیده و متلاطم امروز، تروریسم به یکی از بزرگترین چالشهای امنیتی برای کشورهای مختلف تبدیل شده است. این پدیده نه تنها تهدیدی برای ثبات داخلی کشورها به شمار میآید، بلکه میتواند تبعات گستردهای بر روابط بینالمللی و امنیت جهانی داشته باشد. در این میان، نقش پاکستان به عنوان یک بازیگر کلیدی در حمایت از گروههای تروریستی و تأثیر آن بر امنیت منطقوی و جهانی قابل توجه است.
پاکستان همواره سعی کرده است تا با فرافکنی و نسبت دادن اتهامات به دیگران، از واقعیتهای موجود فرار کند. اسلامآباد با انکار نقش خود در پرورش و حمایت از گروههای تروریستی، تلاش دارد تا خود را از مسئولیتهای ناشی از ناامنیهای منطقهای مبرا کند. بنابراین، ضروری است که فرافکنیهای پاکستان مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد و واقعیتهای موجود تبیین گردد.
تاریخچه حمایت پاکستان از تروریسم و گروههای تروریستی
سابقه حمایت پاکستان از گروههای تروریستی به دههها قبل برمیگردد. اسناد و شواهد متعدد نشان میدهد که اسلامآباد همواره بهعنوان یک حامی غیررسمی برای گروههای مختلف تروریستی عمل کرده است. به ویژه در دهه 1980، با شکلگیری مجاهدین افغان در جنگ علیه شوروی، پاکستان به عنوان یک حامی کلیدی عمل کرد و با تأسیس سازمانهایی مانند «لشکر طیبه» و «حرکت المجاهدین»، به تربیت و تجهیز گروههای مسلح پرداخت. این حمایتها نه تنها به تقویت این گروهها انجامید، بلکه باعث ایجاد یک شبکه پیچیده از تروریسم در منطقه شد.
با این حال، اسلامآباد به جای پذیرش مسئولیتهای خود در قبال ناامنیهای منطقه، همواره تلاش کرده است تا با فرافکنی، انگشت اتهام را به سمت افغانستان بگیرد. مقامات پاکستانی بارها افغانستان را به عنوان مرکز تروریسم معرفی کرده و این کشور را متهم به عدم کنترل بر گروههای افراطی کردهاند. این سیاست مکّارانه نه تنها به تداوم ناامنی در افغانستان کمک کرده، بلکه به تهدیدات جدی برای ثبات منطقهای منجر شده است. به عنوان مثال، حملات تروریستی در هند و دیگر کشورهای همسایه نیز به نوعی به حمایتهای پاکستان از گروههای افراطی مرتبط است.
استفاده آزاردهنده پاکستان از تروریسم علیه افغانستان
پاکستان به عنوان یک بازیگر کلیدی در ناامنیهای افغانستان، همواره در پشت پرده حملات تروریستی قرار داشته است. در دوران جمهوریت و پس از آن، این کشور با حمایت از گروههای افراطی، به تداوم بیثباتی در افغانستان کمک کرده و منافع ژئوپولیتیکی خود را دنبال کرده است. با حاکمیت طالبان در افغانستان، روابط این گروه با پاکستان تحت فشار قرار گرفته است. طالبان که در گذشته مورد حمایت پاکستان بود، اکنون به دنبال حفظ استقلال خود و دوری از اسلامآباد است.
اظهارات مقامات طالبان مبنی بر اینکه تهدیدات امنیتی از خاک پاکستان نشأت میگیرد، نشاندهنده تغییر رویکرد طالبان و تلاش آنها برای فاصله گرفتن از دولتی است که حامی اصلی افراطگرایی و تروریسم در منطقه است. از سوی دیگر، پاکستان نیز مطابق سنت دیرینه سیاست خارجی خود، تلاش دارد از طریق گروههای هراسافکن، طالبان را تحت فشار قرار دهد تا آنها به خواستههای اسلامآباد عمل کنند.
حملات اخیر در قندوز که به نام داعش انجام شد، نمونه بارز این سیاستهای پاکستان است. جالب توجه است که این حمله درست پس از سخنان منیر اکرم، نماینده پاکستان در ملل متحد اتفاق افتاد. او در سخنرانی خود به مسائلی اشاره کرد که به نوعی تلاش برای توجیه اقدامات پاکستان در افغانستان محسوب میشد. این همزمانی نشاندهنده یک بازی کثیف و تروریستی است که توسط پاکستان هدایت میشود و حمایت پاکستان از تروریسم را امری بدیهی می سازد.
باتوجه به آنچه که گفته شد اینک باید گفت که پاکستان با استفاده از گروههای تروریستی به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر دولت افغانستان و تضعیف ثبات این کشور، نه تنها به امنیت منطقه آسیب میزند بلکه تهدیدی جدی برای جامعه جهانی محسوب میشود. شواهد نشان میدهد که گروه داعش در افغانستان نه تنها از نظر ایدئولوژیک بلکه از نظر لجستیکی و مالی نیز به پاکستان وابسته است.
برای مقابله با این چالشها، جامعه جهانی باید بر روی یافتن راهحلهای مؤثر و همکاری نزدیک با دولت افغانستان تمرکز کند تا بتواند به ریشهکن کردن تروریسم و تأمین امنیت پایدار در این کشور کمک کند. تنها از طریق اقدام هماهنگ و قاطع میتوان بر موانع امنیتی غلبه کرد و زمینه را برای صلح و ثبات در منطقه فراهم ساخت.

نقیب الله جمشید