سفر دونالد ترامپ به خاورمیانه
سفر دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، به عربستان و کشورهای خلیج فارس، در بحبوحه تحولات ژئوپلیتیکی منطقه و پس از عملیات «طوفان الاقصی» در اکتبر ۲۰۲۳، نقطه عطفی در بازتعریف سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه است. چنانچه درحالیکه زخمهای غزه هنوز از بمبارانهای بیامان رژیم صهیونیستی میجوشد، و جهانیان با وحشت به جنایات افشا شده این رژیم مینگرند، شاهد شکلگیری یک نقطهی عطف در روابط بینالمللی هستیم: نقطهای که در آن، آمریکا دیگر چک سفید امضای خود را به اسرائیل نمیدهد، و ترامپ نیز در سیاستهای جدیدش عملاً این رژیم را از معادلات منطقه کنار گذاشته است.
شرایط ایجاد شده در حال حاضر فقط بخاطر اینست که عملیات طوفان الاقصی، بهعنوان نقطه اوج مقاومت فلسطین، نهتنها توان نظامی اسرائیل را به چالش کشیده، بلکه جنایات این رژیم را برای جهانیان افشا نموده و آن را در انزوای بیسابقهای قرار داده است. این مقاله با تکیه بر واقعیات و تحلیلهای میدانی، به بررسی نقش آمریکا در جنایات اسرائیل، شجاعت محور مقاومت، انزوای جهانی اسرائیل و چشمانداز سقوط این رژیم میپردازد و در پایان، مسئولیت تاریخی ملتها، بهویژه مردم افغانستان، را در برابر این تحولات تبیین میکند.
شراکت آمریکا در جنایات بیسابقهی اسرائیل
ایالات متحده آمریکا، از زمان تأسیس رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸، به عنوان اصلیترین حامی این رژیم عمل کرده و ستون فقرات بقای آن را در منطقه خاورمیانه شکل داده است. این حمایتها، نه فقط در عرصه مالی، بلکه در ابعاد گسترده نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک، نقش حیاتی در تداوم حیات و توسعه ماشین جنگی اسرائیل ایفا کردهاند. هر جنایتی که اسرائیل مرتکب شده، بیتردید با تکیه بر این پشتوانههای قدرتمند از سوی غرب، و بهویژه ایالات متحده، ممکن و میسر شده است.
شبکهی پیچیدهای از پشتیبانیهای مالی، اطلاعاتی و تسلیحاتی از سوی آمریکا، در تار و پود جنایات فجیع اسرائیل تنیده شده است. از ارسال بمبهای هدایتشوندهی ساخت بوئینگ و لاکهید مارتین، تا دادههای ماهوارهای زندهای که توسط آژانسهای امنیتی آمریکا در اختیار اردوی اسرائیل قرار میگیرد، همگی حکایت از یک شراکت راهبردی ـ و در عین حال جنایتبار ـ دارند. آمریکا نه تنها در مقام شریک جرم، بلکه بهعنوان معمار اصلی پروژهی نسلکشی در غزه شناخته میشود.
افشای یک سند فوقمحرمانه در ماههای اخیر، که توسط برخی نمایندگان ضدجنگ کنگرهی آمریکا به رسانهها درز کرده است، لایهی دیگری از این حقیقت تلخ را نمایان میسازد. این سند تأیید میکند که وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در ماه دسمبر ۲۰۲۳، از طریق خطوط سبز فوقسری، بیش از ۱۸۰۰ بمب سنگرشکن را بهطور مستقیم به ارتش اسرائیل تحویل داده است.
بررسی میدانی خبرنگاران بینالمللی و نهادهای حقوق بشری نشان میدهد که این بمبها در حمله به شفاخانه الشفاء، کمپ آوارگان جبالیا و چندین ناحیهی پرجمعیت در غزه استفاده شدهاند و مسئول مستقیم یکی از خونینترین دورههای کشتار غیرنظامیان در قرن بیستویکم بهشمار میروند.
از اکتبر ۲۰۲۳ تا می ۲۰۲۵، بیش از ۱۰,۱۰۰ مورد جنایت جنگی توسط رژیم صهیونیستی در نوار غزه به ثبت رسیده است؛ جنایاتی که شامل قتلعام هزاران غیرنظامی، تخریب کامل زیرساختهای حیاتی، هدف قرار دادن مراکز درمانی و اجرای برنامهی نسلکشی سیستماتیک علیه مردم فلسطین میباشد. این اقدامات، بهرغم اعتراضهای گستردهی افکار عمومی جهان، همواره با عنوان «دفاع از متحد استراتژیک» از سوی واشنگتن توجیه شدهاند.
امروز، دیگر برای جهانیان تردیدی باقی نمانده است که ایالات متحده آمریکا نهتنها همدست، بلکه تسهیلگر و طراح بسیاری از این جنایات است. چنین واقعیت آشکاری، ایجاب میکند که جهان، نه تنها اسرائیل، بلکه تمامی متحدان و حامیان آن را در جایگاه پاسخگویی در برابر جنایات جنگی قرار دهد.

شجاعت محور مقاومت و افشای ماهیت واقعی اسرائیل
همانطور که بارها گفته شده و همگان واقف اند، عملیات طوفان الاقصی در اکتبر ۲۰۲۳، نقطه عطفی در تاریخ مقاومت فلسطین بود. این عملیات، که توسط حماس و دیگر گروههای مقاومت طراحی شد، با کمترین امکانات تسلیحاتی و بدون پشتوانه مالی قابلتوجه، ضربات سنگینی به رژیم صهیونیستی وارد کرد.
محور مقاومت، شامل حماس، حزبالله لبنان و انصارالله یمن، با پایداری بینظیر در برابر دکترین تخریبگرانه اسرائیل، جهانیان را با جنایات غیرانسانی این رژیم، از جمله کشتار کودکان و تخریب زیرساختهای غیرنظامی، مواجه کرد. مقاومت فلسطین نهتنها در میدان نبرد موفق عمل کرده است، بلکه با انتشار تصاویر و گزارشهای مستند، چهره واقعی اسرائیل را نیز افشا نموده اند.
شجاعت، استقامت و افشاگریهای خیرهکنندهی محور مقاومت، همراه با مقاومت بینظیر مردم غزه، نهتنها جهان را نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی آگاه ساخت، بلکه موجی از نفرت جهانی علیه اسرائیل بهراه انداخت که حتی در آمریکا نیز بازتاب یافته است. ترامپ، که نتانیاهو را متحد نزدیک خود میدانست، بهمرور و با تماشای شکستهای پیاپی ارتش اسرائیل، به این نتیجه رسیده که نتانیاهو نهتنها از درک واقعیتها عاجز است، بلکه بهشکلی دیوانهوار در توهم پیروزی بهسر میبرد.
همین تحول در ارزیابی کاخ سفید از میدان جنگ، باعث شد که ایالات متحده، که برخلاف اسرائیل، منافع شهروندان خود را در اولویت قرار میدهد، تصمیم بگیرد وارد مذاکرهی مستقیم با حماس شود. نتیجهی این چرخش راهبردی، آزادی «عدنا الکساندر» شهروند دو تابعیتی آمریکایی-اسرائیلی در نومبر ۲۰۲۳ بود؛ اقدامی که نشان داد حتی واشنگتن دیگر نمیتواند به شکل نامحدود در کنار یک رژیم شکستخورده و منفور باقی بماند.
روزنامهی واشنگتنپست نیز در گزارشی فاش ساخت که روابط شخصی ترامپ و نتانیاهو به پایینترین سطح ممکن رسیده است، تا جاییکه ترامپ در محافل غیررسمی، نتانیاهو را عامل بیثباتی و مانع تحقق صلح میداند. این تحولات نشان میدهد که جهان ـ حتی متحدان دیرین اسرائیل ـ در حال بازنگری در سیاستهای گذشتهی خود استند و مقاومت مردم فلسطین، اکنون به ابزاری برای تغییر معادلات جهانی تبدیل شده است.
سفر دونالد ترامپ به خاورمیانه = انزوای جهانی و احتمال سقوط رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی، که سالها با تکیه بر حمایتهای آمریکا و غرب خود را قدرتی بلامنازع در منطقه معرفی میکرد، اکنون در انزوای بیسابقهای قرار دارد. افشای جنایات این رژیم در غزه، لبنان و سوریه، همراه با مقاومت بیوقفه محور مقاومت، چهرهای غیرانسانی از اسرائیل به نمایش گذاشته است که حتی حامیان اسرائیل، تحت فشار افکار عمومی در حال فاصله گرفتن از این رژیم اند.
سفر ترامپ به عربستان و کشورهای خلیج فارس، بدون اشاره به پیمان ابراهیم یا قراردادهای تجاری مرتبط با اسرائیل، نشانهای آشکار از کاهش نقش این رژیم در معادلات منطقهای است. برخلاف دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، که پیمان ابراهیم محور دیپلماسیاش بود، در این سفر هیچ اشارهای به اسرائیل نشد و برنامهای برای بازدید از تلآویو تنظیم نشد.
این بیاعتنایی، همراه با فشارهای جهانی و داخلی علیه کابینه فاسد نتانیاهو، نشان میدهد که سقوط رژیم صهیونیستی دیگر غیرقابلتصور نیست. تحلیلگران معتقدند که انزوای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اسرائیل، همراه با شکستهای نظامیاش، این رژیم را به سوی سراشیبی سقوط سوق داده است که به کمک الله پاک و حمایت های مسلمانان از افغانستان گرفته تا سرتاسر جهان، این رژیم سرطانی محو و نابود خواهد شد.
جمعبندی: مقاومت، حقیقت و مسئولیت تاریخی
محور مقاومت، با وجود کمبود تسلیحات پیشرفته و حمایتهای بینالمللی، با تکیه بر حقانیت و ایمان، رژیم صهیونیستی را در موضع ضعف قرار داده است. طوفان الاقصی و پایداری مردم غزه، نهتنها اسرائیل را در میدان نبرد شکست داد، بلکه چهره واقعی این رژیم را برای جهانیان افشا کرد. خداوند، یاور مظلومان، به این مقاومت نیرو بخشیده و اسرائیل را به انزوا و سقوط نزدیک کرده است.
در این میان، ملتهای منطقه و جهان، بهویژه مردم افغانستان، از ننگرهار تا قندهار، از کابل تا هرات، از بلخ و بامیان تا هلمند، لغمان و پروان، مسئولیت دارند که با برپایی مظاهرات گسترده و راهاندازی کمپاینهای مردمی برای تحریم اسرائیل و حامیانش، صدای خود را در دفاع از مظلومیت مردم فلسطین به گوش جهان برسانند.
زیرا تحریم اسرائیل و حامیان رژیم صهیونیست به ویژه شرکتهای حامی اسرائیل، افشای جنایات این رژیم و حمایت از محور مقاومت، مسئولیت هر فرد آگاه است. در همین راستا مردم افغانستان از حکومت سرپرست طالبان، به عنوان مسئولان رسمی کشور، توقع دارند که بیش از گذشته در صف مقدم حمایت از مردم فلسطین بایستند و با همکاری کشورهای حامی مقاومت و اعمال فشارهای سیاسی، نقش کلیدی در پایان دادن به حیات رژیم صهیونیستی ایفا کنند. این تلاش جمعی، نسخه این رژیم سفاک را برای همیشه خواهد پیچید و منطقه را به سوی صلح و عدالت هدایت خواهد کرد.

نقیب الله جمشید