با بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان در آگست 2021، محدودیتهای شدید بر آموزش دختران اعمال شده است. این تصمیمات و محدودیت های آموزشی دختران باعث واکنشهای گسترده داخلی و بینالمللی شده و نگرانیهای بسیاری را برانگیخته است. طالبان با تفسیر محافظهکارانهای از شریعت اسلامی، مراکز آموزشی دخترانه را مسدود کرده و آموزش دختران را ممنوع کردهاند. این مقاله به بررسی دلایل اصرار طالبان بر این محدودیتها، از جمله تفسیر دینی، نگرانیهای امنیتی و سیاستهای فرهنگی و اجتماعی، و همچنین تحلیل پیامدهای آن، مانند تضعیف حقوق بشر و افزایش نابرابری جنسیتی میپردازد.
دلایل مسدود نگهداشتن مراکز آموزشی به روی دختران توسط طالبان
طالبان تاکنون در مورد دلایل مسدود نگهداشتن مراکز آموزشی به روی دختران واضح صحبت نکرده اند و بیشتر در این زمینه کلی گویی های داشته اند؛ اما با مرور مجموعه ای گفته های مقامات این گروه می توان موارد ذیل را عمده ترین دلایل طالبان برای این تصمیم یادآور شد:
1. تفسیر محافظهکارانه از شریعت اسلامی
طالبان بر اساس تفسیر محافظهکارانهای از شریعت اسلامی، آموزش دختران را تا حد زیادی محدود کردهاند. آنها معتقدند که حضور دختران در مکاتب و دیگر مراکز آموزشی باید به طور دقیق کنترل شود تا از اختلاط جنسیتی و آنچه که آنها «بیعفتی» میدانند، جلوگیری شود. این گونه تفسیر از احکام اسلامی باعث شده که طالبان محدودیتهای شدیدی بر آموزش دختران اعمال کنند. طالبان باور دارند که نقش زنان باید محدود به خانهداری و تربیت فرزندان باشد و تحصیل میتواند این نقشها را تحت تأثیر قرار دهد.
2. نگرانیهای امنیتی
یکی از دلایلی که طالبان برای مسدود نگهداشتن مراکز آموزشی دختران مطرح کردهاند، نگرانیهای امنیتی است. آنها ادعا میکنند که نمیتوانند امنیت مکاتب دخترانه را در برابر حملات تروریستی و تهدیدات دیگر تضمین کنند. اگرچه این دلایل مورد قبول جامعه بینالمللی و بسیاری از مردم افغانستان نیست، اما طالبان از آن به عنوان توجیهی برای سیاستهای محدودکننده خود استفاده میکنند.
3. سیاستهای فرهنگی و اجتماعی
طالبان به دنبال بازگرداندن جامعه افغانستان به ارزشها و سنتهای قدیمیتر هستند. آنها معتقدند که نقش اصلی زنان در جامعه باید خانهداری و مراقبت از خانواده باشد. این دیدگاه سنتی و محافظهکارانه باعث شده که طالبان آموزش دختران را غیرضروری بدانند و بر محدودیتهای آموزشی برای دختران پافشاری کنند. این سیاستها در راستای تلاش طالبان برای کنترل فرهنگی و اجتماعی جامعه افغانستان نیز قرار دارد.
4. کنترل اجتماعی و سیاسی
محدود کردن دسترسی دختران به آموزش میتواند به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی و سیاسی توسط طالبان استفاده شود. با محدود کردن آموزش دختران، طالبان میتوانند نفوذ بیشتری بر خانوادهها و جامعه اعمال کنند و از تغییرات اجتماعی که ممکن است باعث کاهش قدرت و نفوذ آنها شود، جلوگیری کنند. این کنترل بر آموزش همچنین میتواند به تضعیف تواناییهای نسل جدید در اعتراض و مقاومت در برابر طالبان منجر شود.
محدودیت های آموزشی دختران؛ پیامدهای مسدود نگهداشتن مراکز آموزشی
محدودیت های آموزشی دختران توسط طالبان می تواند پیامدهای جدی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشد که به عنوان نمونه می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. تضعیف حقوق بشر
محدود کردن دسترسی دختران به آموزش نقض آشکار حقوق بشر و حقوق زنان است. این اقدامات نه تنها باعث محرومیت نیمی از جمعیت افغانستان از حق آموزش میشود، بلکه به تضعیف تواناییهای اجتماعی و اقتصادی زنان و دختران نیز منجر میشود. مردم افغانستان، سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای حقوق بشری و کشورهای دور و نزدیک بارها به این اقدامات طالبان اعتراض کرده و خواستار دسترسی برابر به آموزش برای همه کودکان، بدون توجه به جنسیت، شدهاند.
2. تأثیرات منفی اقتصادی
عدم دسترسی دختران به آموزش میتواند تأثیرات منفی بر اقتصاد افغانستان داشته باشد. آموزش دختران نه تنها به افزایش توانمندیهای فردی آنان کمک میکند، بلکه میتواند نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور ایفا کند. بانک جهانی در گزارشی اعلام کرده که کشورهای با نرخ بالای تحصیلات زنان، از نظر اقتصادی و اجتماعی به مراتب بهتر عمل میکنند. با محرومیت دختران از آموزش، نیروی کار آینده افغانستان به شدت تضعیف خواهد شد و این امر به کاهش رشد اقتصادی و افزایش فقر منجر میشود.
3. تشدید نابرابری جنسیتی
محدودیتهای آموزشی طالبان باعث افزایش نابرابری جنسیتی در افغانستان میشود. دخترانی که از آموزش محروم میشوند، فرصتهای کمتری برای مشارکت در زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارند و این نابرابریها میتواند به نارضایتی اجتماعی و ناآرامیهای بیشتری منجر شود. تحقیقی از سوی سازمان یونیسف نشان میدهد که آموزش زنان تأثیر مستقیم و مثبتی بر کاهش نرخ فقر و بهبود شرایط صحی و اجتماعی جوامع دارد.
- توصیه به طالبان
افغانستان توانمند، مرفه و توسعه یافته، از طریق پرورش نسلی تحصیلکرده و مسلح به مهارتهای لازم علمی تحقق یافتنی است؛ بنابراین، تعلیم و آموزش نقش بسیار حیاتی در شکلدهی آیندهای پویا و پیشرفته برای افغانستان دارد. مردم افغانستان به خوبی از اهمیت این مسئله آگاه هستند و تأکید دارند که این امر نه تنها به نیازهای اساسی جامعه پاسخ میدهد، بلکه به فرصت برای بهرهوری از توانمندیهای بیشمار جوانان افغانستانی میافزاید.
اخیرا اخباری مبنی بر بازگشایی برخی مکاتب خصوصی دخترانه در افغانستان منتشر شده است، اما این مسئله باید همگانی و برای تمامی دختران و تمامی مکاتب دخترانه باشد. بنابراین بر طالبان است که به سیاستهای محدودکننده خود در زمینه آموزش دختران تجدید نظر کند؛ زیرا این سیاستها میتواند به تضعیف توانمندیهای ملی و اجتماعی منجر شده که برای مردم به وضوح قابل پیش بینی است؛ لذا به دور از تصور نیست که ادامه این محدودیت ها قیام عمومی و شورشهای داخلی را بههمراه داشته باشد و بر کسی پوشیده نیست که در برابر سیل قیام مردمی نه طالبان را تاب مقاومت است نه آینده آن قابل پیش بینی؛ اما در عین حال مردم ناگزیر از آن!
تمنا پوپلزی