امروز محمد اشرف غنی رییس جمهوری متواری شده افغانستان یکی از منفورترین چهرههای سیاسی تاریخ افغانستان به شمار می رود. او مسیری را پیمود که انتهایش سیاهی مطلق برای مردم افغانستان بود. نا امنی، فساد، فقر گسترده، ذلت ملی و … دستاوردهای او در دوره حاکمیتش بود.
عدهای او را تکهای از پازل قدرتهای جهانی برای افغانستان میدانند و معتقدند او برای اجرای پلان این قدرتها انتخاب شده بود و سالها حمایت بی دریغ از او بی اساس نبوده است.
در این مقاله تلاش میکنیم به این پرسشها پاسخ دهیم:
به راستی اشرف غنی لایق عنوان ریاست جمهوری بود؟
آیا اشرف غنی وابسته و مهره خارجیها در افغانستان بود؟
- محمد اشرف غنی: از ولایت لوگر تا گرین کارت امریکایی
محمد اشرف غنی که از پشتون های غلجایی افغانستان است، در سال 1328 در لوگر به دنیا آمد و مقاطع ابتدایی تحصیلش را در افغانستان گذراند و برای پیمودن تحصیلات عالی به دانشگاه امریکایی بیروت رفت و تا دوره ماستری در آنجا به تحصیل پرداخت و با یک زن مسیحی لبنانی به نام رولا ازدواج کرد.
وی پس از دوره ماستری به افغانستان بازگشت و در دانشگاه کابل مشغول به تدریس شد اما غنی یکسال پیش از به قدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق به امریکا رفت و دوره دکترا خود را در نیویارک گذراند.
با به دنیا آمدن فرزندان غنی در خاک امریکا او توانست تابعیت امریکایی را اخذ کند و او رسما یک افغان-امریکایی تلقی می شد.
محمد اشرف غنی در امریکا از آموزگاری در دانشگاه، کارشناسی شبکههای خبری تا مشاوریت نماینده ویژه سازمان ملل پیش رفت و یکبار نامزد دبیرکلی این سازمان شد!
وی پس از سقوط طالبان به افغانستان بازگشت و به عنوان وزیر مالیه حکومت کرزی منصوب و پایه گزار سیستم فاسد اداری در افغانستان شد.
دوره اول ریاست جمهوری؛ بیا و رسمیت ببخش!
انتخابات سال 2013 در افغانستان با تقابل امریکا و حکومت کرزی بر سر امضای توافقنامه امنیتی(کاپیتولاسیون) همراه بود و رییس جمهور وقت افغانستان زیر بار تایید این توافقنامه نمی رفت. در همین سال امریکا به واسطه رسانههایش اشرف غنی را بولد کردند و او را مغز متفکر دوم جهان معرفی نمودند.
امریکا در این انتخابات برای پیروزی غنی از هیچ کمکی دریغ نکرد. از تبلیغات داخلی و خارجی گرفته تا افتضاح تقلب در شمارش آرا! تا جایی که تعداد آرای غنی در برخی ولایات از تعداد رای دهندگان پیشی گرفت!
بالاخره با کش و قوسهای فراوان محمد اشرف غنی توانست در سال 2014 به ریاست جمهوری برسد و درست يک روز پس از برگزاری مراسم تحليفش، پیمان امنیتی کابل-واشینگتن را امضا کرد.
حذف جزیرههای قدرت در افغانستان
یکی از مهمترین اقدامات محمد اشرف غنی تضعیف رقبایی بود که به صورت جزیرهای دارای پشتیبانی مردمی و قومی بودند.
عطامحمد نور در بلخ که از او به عنوان امپراطور شمال یاد می شد به دستور غنی از مقام ولایت بلخ عزل و شخصی دیگر به عنوان والی جایگزین وی شد.
دعوای سیاسی آنها تا حدی پیش رفت که پای امریکا نیز برای آشتی غنی و نور به این ماجرا باز شد.
یکی دیگر از قربانیان غنی، جنرال دوستم بود. دوستم با نفوذترین سیاستمدار قوم ازبک است که غنی ابتدا او را بی آبرو کرد و قصد محاکمهاش را داشت که باعث شد وی به ترکیه فرار کند.
حذف اسماعیل خان و جنرال رازق هم از دستپختهای این سیاست غنی بود و تمام این اتفاقات به این منجر شد که در نهایت جبههها و سنگرهای روبروی طالبان از بین برود و نیروهای طالبان یکی پس از دیگری بدون کوچکترین مقاومتی شهرهای افغانستان را تصرف کند.
دوره دوم ریاست جمهوری محمد اشرف غنی؛ اتمام ماموریت
انتخابات آخر ریاست جمهوری نیز مفتضح تر از دوره قبلی برگزار شد و در نهایت با تشریف فرمایی جنرال میلر به مراسم تحلیف اشرف غنی، رسما او را به عنوان منتخب امریکا برای مردم افغانستان تایید کرد.
توافقنامه دوحه و پس از آن توقف حملات نیروهای خارجی علیه طالبان، آب سردی بر پیکر غنی بود و وی کمترین تلاشی برای حفظ نظام و ارزشهای جمهوریت انجام نداد.
ولسوالیها و ولایات یکی پس از دیگری سقوط می کردند و غنی تا آخرین روزهای حکومتش منتظر نگاه امریکا بود. او سفری به امریکا داشت که بایدن مطابق پیشبینیها دست رد به سینه او زد.
از نگاه امریکا ماموریت اشرف غنی به پایان رسیده بود و چه کسی بهتر از او برای اینکه مقصر تمام بدبختیهای افغانستان لقب بگیرد و از سنگینی شکست امریکا در افغانستان بکاهد.
او فرار کرد و افغانستان، مردم و نظام را به امان خدا سپرد.
سیدمهدی حسینی، تحلیلگر سیاسی