در شرایطی که مرزهای بین افغانستان و پاکستان به سرعت بحرانی میشوند، نقض حریم هوایی افغانستان توسط پاکستان به نقطه عطف جدیدی تبدیل شده است. داستان با انفجاراتی در کابل و مناطقی چون پکتیکا شروع شد، انفجاراتی که طالبان آنها را به اسلام آباد مربوط دانست و ادعا کرد که این عملیات ناموفق هیچ کشته ای نداشته است. پس از آن، پاکستان گفت که حملاتش علیه مواضع TTP بوده است.
طالبان نیز در پاسخ به این حملات بلافاصله وارد عمل شد و در بیش از ۶ نقطه مرزی به تاسیسات پاکستان شلیک کرد و ادعا کرد سه پست مرزی پاکستان را تصرف کرده است. پاکستان نیز به نوبه خود اعلام کرد که پستهای مرزی طالبان را منهدم کرده است. این وقایع با سفر امیرخان متقی به هند همزمان شد که تحلیلگران آن را عاملی تحریک کننده برای حمله پاکستان میدانند. اما آنچه بیش از همه جالب است این است که در نتیجه پاکستان نه تنها به اهدافش نرسید، بلکه به نظر میرسد حیثیت منطقه ایاش نیز صدمه دید.
تبادل آتش و بسته شدن مرزها
در درگیری اخیر، طالبان مدعی شده اند که 58 سرباز پاکستانی را از پا در آورده اند و خود نیز 9 تن از نیروهایشان را از دست داده اند. در مقابل، ارتش پاکستان گفته است که 19 پست مرزی طالبان را تصرف کرده و برخی مواضع آنان را منهدم کرده است. پاکستان حمله طالبان را محکوم کرد و آن را نقض آشکار حقوق بینالملل خواند و برای دفاع مشروع اعلام آمادگی کرد.
پس از این درگیری ها، گذرگاه های حیاتی مانند تورخم و چمن مسدود شدند، امری که بر تجارت دو کشور تاثیر مستقیم گذاشت.در عین حال، منابع محلی در هلمند گزارش دادند که طالبان در عملیات شبانه موفق شدند سه پست مرزی پاکستانی را به کنترل درآورند و 15سرباز اسلام آباد را از میان بردارند.
انگیزه و پیام سیاسی اسلام آباد از نقض حریم هوایی افغانستان
نقض حریم هوایی افغانستان توسط پاکستان، بیشتر از آنکه یک اقدام نظامی کلاسیک باشد، حرکتی سیاسی برای انتقال پیام هشدار و کابل بود. اسلام آباد میخواست نشان دهد که هرگونه نزدیکی طالبان با هند، عواقب بدی به همراه دارد. اما در نتیجه این اقدام نه تنها باعث عقب نشینی کابل نشد، بلکه جایگاه دیپلماتیک طالبان را در سطح منطقهای تقویت کرد. سفر امیرخان متقی به هند در چنین فضایی معنا یافت: افغانستان میخواهد از دایره فشارهای سنتی پاکستان خارج شود و با بازیگران جدیدی در منطقه وارد تعامل گردد.
شکست محاسباتی پاکستان
با وجود ادعای ارتش پاکستان مبنی بر هدفگیری پایگاههای تحریک طالبان پاکستان، هیچ اسناد معتبری در مورد از بین رفتن رهبران این گروه نشر نشد. در مقابل طالبان، با واکنش سریع و نظامی نه تنها افکار عمومی را به نفع خود برگرداندند بلکه کشورهای منطقه چون ایران، قطر و عربستان سعودی را به میانجیگری واداشتند. در نتیجه، پاکستان خود را در موقعیتی یافت که از یک سو مورد انتقاد همسایگان قرار گرفت، و از طرف دیگر روابط تجاریاش با افغانستان فلج گردید. بستن مرزها عملاً فشار اقتصادی بر مناطق مرزی پاکستان را دوچندان کرده است.
واکنش منطقهای و نقش هند
ایران و قطر هر دو خواستار خویشتنداری و گفتگو میان کابل و اسلام آباد شدند. عربستان سعودی نیز از تشدید تنشها ابراز نگرانی کرد. در همین حال هند با میزبانی از هیئت طالبان، خود را به عنوان یک کنشگر فعال در پرونده افغانستان- پاکستان مطرح کرد؛ حرکتی که برای اسلام آباد پیام روشنی داشت: دهلی نو دیگر صرفا ناظر نیست!

نتیجهگیری
در نهایت، نقض حریم هوایی افغانستان برای پاکستان به جای یک پیام هشدار، به یک پیام شکست تبدیل شد. اقدام اسلام آباد نه تنها دستاورد نظامی نداشت، بلکه هزینه سیاسی، اقتصادی و حیثیتی سنگینی برایش به همراه آورد. طالبان نیز با پاسخ سریع نشان داد که در معادلات مرزی، دیگر بازیگر ضعیف گذشته نیست. اگرچه امکان گفتگو و کاهش تنشها وجود دارد، اما تداوم چنین روندی میتواند دو پیامد خطرناک در پی داشته باشد:
۱-افزایش تنشهای نظامی در مرزهای مشترک و تبدیل مناطق قبیلهای به صحنه جنگ نیابتی
۲-تغییر موازنه منطقهای به نفع هند و در تضاد با اهداف امنیتی پاکستان
در پایان، میتوان گفت اسلامآباد با نقض حریم فضایی افغانستان، نه نمایش قدرت، بلکه ضعف در مدیریت سیاسی و دیپلوماسی خود را به نمایش گذاشت.
زهرا هاشمی