Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

در دل تاریخ، جایی که بادهای تغییر از قُله‌های سنگی هندوکُش در افغانستان برمی‌خیزند و تا صحراهای سوزان خاورمیانه می‌وزند، سرگذشت‌هایی شکل می‌گیرد که نه با شمشیرهای فولادین، بلکه با ایمان و اراده‌های پولادین نوشته می‌شوند. تصور کنید دو سرزمین دور از هم، افغانستان با قله‌هایی که آسمان را می‌خراشند، و فلسطین با خاکی که هر ذره‌اش فریاد عدالت است هر دو درگیر نبردی ابدی میان ستمگری و آزادی اند.

در این روزگار پرتلاطم، که سایه اشغال هنوز بر جوامع مسلمان سنگینی می‌کند، بازخوانی پیوند میان مقاومت افغانستان و فلسطین تنها مرور گذشته نیست؛ بلکه چراغی برای فهم آینده است، آینده‌ای که در آن صدای مظلومان دیوارهای آهنین را می‌شکند. اما پرسشی بنیادین اینست که: چگونه اراده‌ای برخاسته از ایمان، از دستان خالی مجاهدان افغانستانی تا حملات غافلگیرکننده‌ی حماس، امپراتوری‌های مدرن را به زانو درمی‌آورد؟

  • ریشه‌های مشترک مقاومت؛ از فرار خفت‌بار آمریکا تا طوفان‌الاقصی

در دل کوه‌های سربه‌فلک‌کشیده افغانستان، جایی که زمستان با فریاد آزادی درهم می‌آمیزد، داستانی شکل گرفت که مسیر تاریخ را دگرگون ساخت. در سرزمینی که هر سنگش گواه غیرت و ایستادگی است، مردمانی برخاستند که نه با زر و زور، بلکه با ایمان و اراده، در برابر بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان ایستادند.

آمریکا، با هزاران سرباز و پیشرفته‌ترین تجهیزات، دو دهه تمام کوشید تا اراده ملت افغان را درهم بشکند. اما آنچه در پایان ماند، نه پیروزی اشغالگران، بلکه فرار شرم‌آور و آشفته آنان از بگرام و کابل بود. صحنه‌هایی که در تابستان ۲۰۲۱ به چشم جهان نشست، سقوط دولت دست‌نشانده، فرار دیپلمات‌ها با بالگرد، و رها شدن میلیاردها دالر تجهیزات نظامی، گواه روشن شکست امپراتوری‌ای بود که خود را فاتح می‌پنداشت.

افغان‌ها با اتکا بر اراده، نشان دادند که هیچ نیروی خارجی نمی‌تواند ملتی را که به ایمان خود تکیه دارد، تسلیم کند. همین روحیه، در جنبش‌های مقاومت در سراسر جهان وجود دارد.

در ۷ اکتوبر ۲۰۲۳، طوفان‌الاقصی در فلسطین، پژواک همان اراده بود؛ طوفانی از ایمان و خشم که دیوارهای فولادین رژیم صهیونیستی را درهم شکست. حماس، با تکیه بر ایمان و اراده، با عملیات چریکی و غافلگیرکننده، اردوی را که خود را شکست‌ناپذیر می‌پنداشت، در زمین خود گرفتار کرد.

تحلیل‌گران باور دارند که شباهت دقیق و عمیق بین مقاومت افغانستان و فلسطین وجود دارد. چنانچه که همان‌گونه که افغان‌ها آمریکا را با رسوایی از افغانستان بیرون راندند، حماس نیز اسرائیل را از غرور نظامی‌اش به زمین کشید. این دو مقاومت، هرچند در دو جغرافیای متفاوت، بر یک حقیقت واحد تکیه دارند: ایمان، سلاحی است که امپراتوری‌ها را از درون فرو می‌پاشاند.

امروز، از کابل تا غزه، صدای مشترکی شنیده می‌شود؛ صدای مردمانی که نشان دادند اشغال هرچقدر مجهز، در برابر اراده ملت‌ها بی‌پناه است. از فرار ننگین آمریکا در افغانستان تا عقب‌نشینی‌های اسرائیل در غزه، تاریخ بار دیگر تکرار می‌کند که حق، هرچند تنها بماند، سرانجام باطل را به زانو درمی‌آورد.

هندوکُش
مقاومت مردم از کوه های هندوکُش در افغانستان تا خیابان های غزه نشان داد، اشغال هرچقدر مجهز، در برابر اراده ملت‌ها بی‌پناه است
  • زمین‌گیر شدن غول: غزه، مزار جدید اسطوره شکست‌ناپذیری

تصور کنید اردوی که خود را شکست‌ناپذیر می‌پندارد، در کوچه‌های تنگ غزه چون شکارچی‌ای در دام گرفتار می‌شود. عملیات طوفان‌الاقصی، تنها یک حمله نبود، بلکه تجلی نبوغ تاکتیکی و ایمان استراتژیک بود. نیروهای حماس، با شناخت دقیق از زمین، تانک‌های مرکاوا را به تله‌های مرگبار کشاندند و ده‌ها سرباز اسرائیلی را از میان برداشتند.

در حالی‌که بمباران‌های هوایی رژیم صهیونیستی خانه‌های غیرنظامیان را ویران می‌کرد، در میدان واقعی نبرد، مقاومت فلسطین توانست ابتکار عمل را به دست گیرد. چنانچه اکثریتِ ناظران و تحلیل گران مختلف، این نبرد را «پایان اسطوره ارتش شکست‌ناپذیر اسرائیل» دانستند و میدانند.

آمارها نیز گویای این واقعیت‌اند: پس از بیش از دو سال جنگ، رژیم صهیونیستی نه توانست حماس را نابود کند، نه اسرای خود را آزاد سازد؛ اقتصادش تا یک‌پنجم آسیب دید، بیش از ۶۰ میلیارد دالر هزینه کرد، منفور در سرتاسر جهان شد، و هیبت اطلاعاتی‌اش درهم شکست. این شکست‌ها یادآور سرنوشت آمریکا در افغانستان است؛ جایی که ۲۰ سال اشغال با فرار خفت‌بار از کابل پایان یافت.

اسرائیل، با وجود حمایت کامل آمریکا، ناچار به پذیرش آتش‌بس‌های موقت شد همان‌گونه که قدرت‌های جهانی در برابر اراده طالبان سر خم کردند. این دو تجربه، ثابت می‌سازد که اشغال، هرچقدر مسلح، در برابر ایمان و اراده ملت‌ها پایدار نمی‌ماند.

  • امواج پیروزی: از غزه تا یمن، فروپاشی هژمونی باطل

شکست رژیم صهیونیستی در غزه همچون موجی عظیم، از لبنان تا یمن امتداد یافت. حزب‌الله لبنان با حملات دقیق به شمال اسرائیل، یاد جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ را زنده کرد؛ جنگی که برای نخستین‌بار تل‌آویو را در حالت دفاعی قرار داد. در همان زمان، یمن نیز با موشک‌های انصارالله، دریای سرخ را به قبرستان ناوگان صهیونیستی بدل ساخت.

این شکست‌های چندجانبه، تصویری تازه از موازنه قدرت در خاورمیانه ترسیم کرد. تحلیل‌ها نشان می‌دهند که طوفان‌الاقصی، «نظام بازدارندگی اسرائیل را از بین برد» و «هژمونی آمریکا در منطقه را لرزاند». بیش از 67 هزار شهید فلسطینی، سند پایداری امتی شدند که در برابر زر و زور ایستادند و وجدان جهانی را بیدار کردند.

از سال 2023 تا سال ۲۰۲۵، به مدتّ بیش از دو سال که جنگ غزه جریان داشت، جهان شاهد بزرگ‌ترین موج اعتراضات ضدصهیونیستی در پایتخت‌های غربی بود. این جنبش جهانی که علیه صهیونیسم در سرتاسر جهان به راه افتاد، نتیجه‌ی افشاگری جانانه بود که توسط طوفان الاقصی به وجود آمد.

  • فرجام سخن

در پایان، باید گفت که افغانستان و فلسطین دو جغرافیای جدا نیستند؛ دو روایت از یک حقیقت‌اند، حقیقتی که می‌گوید ملت‌های مؤمن را نمی‌توان با بمب و پول و سیاست خاموش کرد. از بگرام تا غزه، از طالبان تا حماس، از حزب‌الله تا انصارالله، تاریخ بار دیگر تکرار می‌شود: هرجا ایمان باشد، امپراتوری‌ها می‌لغزند. این طوفان‌های اراده، هنوز در جریان‌اند؛ طوفان‌هایی که نه از خاک، که از باور می‌رویند. و شاید روزی، از دل همین بادهای خاور، سپیده آزادی برای همه امت‌های مظلوم برآید.

هندوکُش
از بگرام تا غزه، هر جا ایمان باشد، امپراتوری ها می لغزند

نقیب الله جمشید

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=9942

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *