پاکستان از افغانستان میخواهد تسلیم شود
خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان در جدیدترین موضعگیریهای خود علیه افغانستان، خواستار ارائه تعهد کتبی طالبان علیه تروریسم شد که توسط کشورهای منطقهای و بینالمللی از جمله ترکیه، عربستان سعودی، ایران، امارات، چین و قطر ضمانت شود.
پس از رویکار آمدن طالبان در افغانستان و تن ندادن این گروه به خواستههای پاکستان، چندصدمینبار است که مقامات پاکستانی، کابل را به حمایت از تروریسم متهم کرده و چهره کاملا مظلوم از خود بهنمایش گذاشتهاند.
اعمال یکسان پاکستان و اسرائیل
پس از تشدید تنشها و اما با میانجیگری برخی از کشورها، سه دور مذاکرات بین افغانستان و پاکستان برگزار شد، ولی در نهایت این مذاکرات نیز بهشکست انجامید. زمانیکه مذاکرات بین امریکا و جمهوری اسلامی ایران در جریان بود، رژیم صهیونیستی اسرائیل به تهران حمله کرد. بههمینسان درست زمانیکه مذاکرات بین کابل و اسلامآباد در جریان بود، ارتش پاکستان بخشهای از ولایت قندهار را بمباران نمود.
سخنگوی حکومت سرپرست طالبان در موضعگیری خود درباره نتایج مذاکرات گفت: مذاکرات با پاکستان به دلیل انداختن تمام مسئولیت امنیت داخلی پاکستان به عهده افغانستان، شکست خورد، در حالی که هیچ تمایلی برای پذیرش مسئولیت امنیت افغانستان یا امنیت خود نشان نداد.
در واقع طرف پاکستان تمایلی برای بهنتیجه رسیدن مذاکره نداشت و بیشتر تلاش میکرد/میکند که از موضع زور و زورگویی بالای افغانستان فشار وارد کند.
پاکستان تعهد بدهد یا افغانستان؟
در بحث تعهد کتبی خواستن پاکستان از طالبان، از دید سیاست بینالملل، زمانی این امر ممکن است که طرفی با ارائه اسناد معتبر آسیبپذیر بوده و هیچ دخالتی در اصل ماجرا نداشته باشد، ولی برای پاکستان، نهتنها کابل، بلکه دنیا میداند که حامی سرسخت تروریسم منطقهای بوده و گروههای تروریستی زیادی در داخل خاک پاکستان حضور فعال دارد. اسناد و مدارک زیادی این موضوع را تایید میکند از جمله گزارشهای بینالمللی و رسانههای معتبر دنیا، حضور و فعالیت گسترده گروه تروریستی داعش – شاخه خراسان در بلوچستان پاکستان را صحت میدانند.
اگر تا اینجای قضیه، واقعیتهای میدانی بهدرستی درک شود، این پاکستان است که باید تعهد کتبی به افغانستان بدهد که دیگر از گروههای تروریستی حمایت نمیکند. نهتنها افغانستان، بلکه سایر کشورهای منطقه نیز از ناحیه تروریستپروری این کشور آسیبپذیر هستند.
پاکستان، عامل ناامنی منطقهای
در معادلات منطقهای، پاکستان شدیدا امنیت کل منطقه را تهدید میکند و امروز از داعش گرفته تا گروههای افراطی از کشورهای مختلفی مثل چین، تاجیکستان، روسیه و… در مدارس و پایگاههای این کشور حضور دارد و آموزشهای خرابکارانه میبینند.
البته این نکته را نباید از یاد برد که هرچند پاکستان یک سیاست قدیمی دارد و آن، رشد نکردن افغانستان است، ولی در سیاست خصمانه فعلی این کشور در قبال کابل، بیشتر از هر چیزی، سایه سیاه امریکا قابل مشاهده است.

بگرام در دستور کار پاکستان
این معمای پیچیدهای نیست، زیرا زمانیکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا طالبان را تهدید کرد که یا پایگاه بگرام را تسلیم دهد، یا اتفاقات بدی برای این گروه رخ خواهد داد و طالبان نیز تن به این خواسته نداد، دشمنی اسلامآباد با کابل شدت گرفت.
به این معنی که دونالد ترامپ بهخوبی از صدمههای شکستی که در جنگ بیست ساله افغانستان خورده بود، آگاهی داشت و نمیتوانست که یکبار دیگر با افغانها دیگر شود. پس بهترین استراتژی، شاخ کردن پاکستان در مقابل طالبان بود تا از این طریق کابل را درگیر کند و خود از آب گلآلود، ماهی بگیرد.
در واقع، پاکستان عملا در میدان امریکا بازی میکند و از این کار هیچ ابایی ندارد. اما آسیب اصلی به مردم این کشور و همینطور کشورهای منطقه میرسد، زیرا تشدید تنش با کابل، بحران بزرگتری میآفریند و در داخل نیز با توجه به اینکه بذر تروریسم را اسلامآباد از چهاردهه قبل کشت کرده بود، خود در این آتش خواهد سوخت.
بناءً پاکستان از افغانستان میخواهد تسلیم شود و هرآنچه خواست و اراده اسلامآباد و واشنگتن است را بپذیرد، ولی در کنار سایر موضوعات و موضعگیریها، طالبان تاکنون بهخوبی توانستهاند از منافع و استقلال کشور دفاع نمایند.
احمدی











