نقش تکنوکراتهای افغانستانی در امضای پیمان امنیتی کابل – واشنگتن
انعقاد پیمان امنیتی یکی از مندرجات موافقتنامه همکاری های درازمدت استراتژیک آمریکا و افغانستان (2012) بود که در زمان امضای موافقتنامه یادشده، علیرغم اصرار آمریکا، به دلیل برخی ملاحظات دولت افغانستان، امضای آن به بعد موکول شد؛ چنانکه قسمت «ب» از جزء 2 بخش 3 این موافقتنامه تصریح شده است «طرفین مطابق دستورالعملهای داخلیشان، روی یک «موافقتنامه دوجانبه امنیتی» مذاکرات را آغاز مینمایند. این مذاکرات بعد از امضای این موافقتنامه همکاری استراتژیک آغاز گردیده و در ظرف یک سال نهایی میگردد.» هرچند این پیمان در مهلت تعیین شده امضا نشد؛ اما در این میان نقش تکنوکراتها در اقناع افکار عمومی در جهت ضرورت پیمان و در نهایت امضای آن پررنگ بود که می تواند نوعی خیانت به مردم افغانستان تلقی شود.
پیمان امنیتی کابل – واشنگتن چیست؟
پیمان امنیتی افغانستان و آمریکا که پس از بهقدرترسیدن اشرف غنی، میان محمدحنیف اتمر مشاور امنیت ملی رئیسجمهور و جیمز کانینگهام سفیر آمریکا، به امضا رسید، یک معاهده دوجانبه امنیتی درازمدت است که در 8 میزان 1393 برابر با 30 سپتامبر 2014 میان دولت سابق افغانستان و ایالات متحده آمریکا به امضا رسید. این پیمان مشتمل بر 26 ماده و 2 ضمیمه است. بر مبنای ماده 2 پیمان یادشده، تقویت امنیت و ثبات در افغانستان، مبارزه با تروریزم، توانمندسازی دولت افغانستان، تقویت و حمایت پایدار از نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان در برابر تهدیدات داخلی و خارجی از مهمترین اهداف این پیمان دانسته شده اند که جهت دستیابی به اهداف یادشده افغانستان متعهد به رعایت موارد زیر شده است:
- قراردادن پایگاه های نظامی در اختیار نیروهای آمریکایی؛ بر اساس ضمیمه الف این پیمان، افغانستان متعهد بود که 9 پایگاه نظامی در اختیار نیروهای آمریکایی قرار بدهد که مقر این پایگاه ها در ولایات کابل، مزارشریف، قندهار، هلمند، خوست و ننگرهار، فراه، و پروان تعیین شده بود.
- معافیت از تعزیرات و محدودیت های گمرکی؛ طبق بند 4 ماده 16 پیمان، واردات و صادرات توسط نیروهای آمریکایی از اخذ جواز، بازرسی، پرداخت مالیات و سایر عوارض گمرکی و محصولی معاف است.
- معافیت از رعایت قوانین و مقررات مربوط به ورود و خروج اتباع بیگانه؛ مطابق بند 1 ماده 15 پیمان، اعضای نیروهای نظامی و غیرنظامی آمریکا چه انفرادی و چه گروهی برای ورود و خروج، از داشتن پاسپورت، ویزا و قوانین و مقررات افغانستان راجع به ثبت و کنترل اتباع خارجی معاف هستند.
- کاپیتولاسیون یا مصونیت قضایی؛ طبق ماده 13 این پیمان، حق کاپیتولاسیون و یا مصونیت قضایی به نیروهای آمریکایی داده شده است و افغانستان حق هیچ نوع تعقیب قضایی، اعم از جزایی و غیر جزایی را علیه نیروهای آمریکایی ندارد. در بند 1 این ماده تصریح شده است «افغانستان توافق می کند که ایالات متحده تعمیل صلاحیت قضایی در رسیدگی به تخطی های جنایی و مدنی چنین افراد را در قلمرو افغانستان حق اختصاصی خود می داند». در بند 4 همین ماده به عدم صلاحیت مقامات افغانستان در دستگیری و توقیف اعضای نیروهای نظامی و بخش غیر نظامی ایالات متحده، تصریح شده است. بند 5 ماده مذکور نیز می نویسد: «افغانستان و ایالات متحده موافقت می نمایند که اعضای نیروهای نظامی و بخش غیرنظامی آن بدون رضایت صریح ایالات متحده به هیچ محکمه بینالمللی یا نهاد و یا دولتی تسلیم یا انتقال داده نمی شوند».
حیله ها و توجیهات تکنوکراتها
تکنوکراتها برای اقناع افکار عمومی از حیله ها و توجیهاتی کار گرفتهاند که مهمترین آن قرار ذیل هستند:
- افغانستان نیازمند کمکهای اقتصادی و نظامی آمریکا است؛ طرفداران پیمان امنیتی کابل – واشنگتن به افکار عمومی چنین تلقین می کردند که دولت افغانستان برای ادامه حیات خود نیازمند کمک های اقتصادی و تسلیحاتی جامعه جهانی و در رأس آمریکا است؛ لذا جهت تأمین این نیازمندی ها ضرورت به حضور آمریکایی ها و همپیمانانش در افغانستان است که تنها با امضای پیمان امنیتی ممکن می شود.
- حفظ دستاوردهای پیش از سال 2014؛ تکنوکرات ها با برجستهکردن دستاوردهای دولت جدید که به کمک جامعه جهانی به رهبری ایالات متحده حاصل شده است، چنین وانمود می کردند که استمرار این دستاوردها قویاً وابسته به حفظ نظام موجود و ادامه حضور جامعه جهانی است که پیمان دوجانبه امنیتی میان کابل و واشنگتن این حضور و بهتبع آن بقا و استمرار دستاوردها را تضمین می کند.
- برچسب جانبداری از القاعده و طالبان به مخالفین پیمان؛ این طیف از سیاسیون افغانستانی بدون توجه به دلایل مخالفین پیمان، آنها را طرفدار طالب و القاعده معرفی می کردند و با این شگرد دنبال تحریک افکار عمومی علیه آنها بودند و چنین وانمود می کردند تنها راه جلوگیری از قدرتگیری طالبان و دیگر گروه های تروریستی حضور قانونی نیروهای خارجی و در رأس آن آمریکاییها در افغانستان است.
- تضمین استقلال سیاسی و حاکمیت ملی افغانستان؛ طرفداران پیمان نظامی با ایالات متحده آمریکا، با بیان اینکه حفظ استقلال سیاسی، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی افغانستان، مستلزم بقای دولت موجود و زمینه های توسعه سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی است و افغانستان فقیر، فاقد نیروی انسانی آگاه و گرفتار با عقبماندگیهای عمیق فرهنگی و اجتماعی، جنگ خونین داخلی و مداخلات کشورهای همسایه، از تأمین این شرایط عاجز است، چنین وانمود می کردند که حفظ استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی تنها با حضور جامعه جهانی و در رأس آمریکا می تواند تضمین شود.
- چرا حمایت از پیمان امنیتی کابل – واشنگتن خیانت به ملت افغانستان بود؟
امضای پیمان امنیتی در بین کشورها یک امر رایج و معمولی است؛ بسیاری از کشورها جهت تأمین منافع مشترکشان اقدام به انعقاد پیمان امنیتی می کنند. ایالات متحده آمریکا نیز با کشورهای مختلف از جمله تعدادی از کشورهای آسیایی این پیمان را امضا کرده است؛ اما آنچه که باعث می شود طرفداران پیمان امنیتی کابل – واشنگتن را در دسته خائنان ملی قرار می دهد، محتوای این پیمان است.
دادن پایگاه های نظامی دائمی در شمال، جنوب، غرب و شرق و قلب افغانستان، معافیت از قوانین گمرکی و مالیات، ورود و خروج آمریکایی ها بدون رعایت قوانین مربوطه، و داشتن مصونیت قضایی نیروهای آمریکایی در خاک افغانستان که تقدیم دودستی کشور به آمریکایی ها است چه مفهوم جز خیانت ملی میتواند داشته باشد؟!
این گشادهدستی برای آمریکایی ها در شرایطی صورت می گرفت که مذاکرات پشت پرده آمریکا با طالبان، این گروه را به دفتر سیاسی در کشور قطر می رساند و طالبان را از یک گروه شورشی نظامی به یک جریان سیاسی مخالف ارتقا میداد. اصرار بر امضایی پیمان امنیتی با چنان اختیارات وسیع برای آمریکایی ها بدون توجه به این بازی دوگانه، جز خیانت ملی چه تفسیری می تواند داشته باشد؟!
باتوجه به آنچه یادآوری شد، نگارنده بدین باور است که آمریکایی ها از همان ابتدا قصد همکاری امنیتی با دولت سابق افغانستان را نداشت، آنها در کلیات با طالبان به توافق رسیده بودند و اینکه موافقت نهایی را برای مدتی به تأخیر انداختند دنبال اهداف بودند که از مجرای پیمان امنیتی کابل – واشنگتن می توانستند به آن دست یابند.
لذا نویسنده معتقد است امضای پیمان یادشده به آمریکایی ها زمینه غارت معادن، آثار باستانی و دیگر اشیای ارزشمند افغانستان را فراهم کرد. همچنین آمریکایی ها با استفاده از فرصت پیش آمده به دور از چشم نهادهای قانونی به قاچاق مواد مخدر پرداختند و در راستای تمویل، تقویت و آرایش گروه های تروریستی مورد نظرشان آزادی عمل بیشتری یافتند.
جاوید یوسفی