اداره ملی امتحانات، روز یکشنبه (31 سرطان) در مراسمی نتایج کانکور سال 1403 هجری خورشیدی را اعلام نمود. براساس اعلام این اداره، اتلخان رحیمزوی از لیسه حبیبیه کابل با کسب ۳۵۹.۶۱ نمره، اولنمرهی عمومی، سید حامد هاشمی از بلخ با کسب ۳۵۷.۷۱ نمره، دومنمره و شفیعالله نظامی با کسب ۳۵۷.۲۵ نمره از ولایت فراه، سوم نمره کانکور شدهاند.
با این حال اما سه سال است که دختران از تحصیل و شرکت در آزمون سرتاسری کانکور جهت راه یافتن به دانشگاه ها، محروم اند و با آنکه در سالهای گذشته، دختران مقام های قابل توجه و حتی در سالهای 1393، 1397 و 1399 مقام نخست کانکور را کسب نموده بودند، ولی متاسفانه سه سال است که نتایج کانکور بدون نام دختران اعلام می گردد و اکنون حتی شرکت در کانکور برای دختران یک آرزو شده است.
از اینرو لازم است تا دلایل و پیامدهای محرومیت دختران از تحصیل مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده شود. زیرا اعتقاد بر این است که آیندهی افغانستان بدون زنان و دختران با سواد؛ به شدت تاریک و با چالشها و مشکلات متعدد مواجه خواهد بود.
نتایج کانکور و شرایط نابرابر آموزشی در افغانستان
امتحان کانکور در افغانستان از دهه 1960 میلادی به عنوان معیاری برای سنجش دانش و مهارتهای متعلمین در نظر گرفته شده است. با توجه به جمعیت جوان و افزایش تقاضا برای آموزش عالی، کانکور به عنوان یکی از مهمترین مراحل تحصیلی در زندگی متعلمین افغانستان شناخته میشود. از سال 1960 به اینطرف، کانکور هر ساله برگزار میشود و متعملین مکاتب باید در رشتههای مختلف به رقابت بپردازند تا بتوانند وارد دانشگاههای مورد نظر خود شوند.
کانکور به طور معمول شامل سوالاتی از دروس مختلف مانند ریاضی، فیزیک، کیمیا، جغرافیا، علوم دینی و علوم اجتماعی است. این سوالات بر اساس کتب درسی رسمی مکاتب تنظیم میشوند و هدف اصلی آن سنجش تواناییهای علمی متعلمین در رشتههای مختلف است. نکته ی مهمی که از برگزاری پروسه ی کانکور به دست می آید اینست که نتایج این امتحان افزون بر اینکه نشاندهنده سطح علمی و آمادگی متعلمین است؛ بازتابدهنده شرایط آموزشی، اجتماعی و اقتصادی کشور نیز می باشد.
چنانچه هر ساله از نتایج امتحان کانکور بر می آید، یکی از بزرگترین چالشهای موجود در افغانستان، نابرابری آموزشی بین مناطق مختلف کشور است. متعلمین در مناطق محروم به منابع و امکانات آموزشی کمتری دسترسی دارند که این موضوع میتواند بر نتایج کانکور آنها تاثیر گذار باشد و راه یافتن آنها را به مراکز آموزشی عالی و دانشگاه ها محدود سازد.
محرومیت دختران از تحصیل و شرکت در امتحان کانکور؛ باز هم نمکی بر زخم های آنها
به دلیل سیاستهای طالبان که محدودیتهای شدید بر آموزش دختران و زنان اعمال کردهاند، متاسفانه دختران افغانستان هنوز اجازه شرکت در کانکور و راه یافتن به دانشگاهها را ندارند. این سیاستها بر مبنای تفسیر سختگیرانه از قوانین اسلامی و نگرانیهای امنیتی و فرهنگی اعمال میشود. طالبان معتقدند که باید محیط آموزشی مطابق با معیارهای آنها باشد، که شامل جداسازی جنسیتی و رعایت برخی ضوابط فرهنگی و دینی میشود.
سال گذشته زمانی که (4 سپتمبر 2023) اداره ی ملی امتحانات نتایج امتحان کانکور را اعلام نمود، شماری از دختران فارغ از صنف دوازدهم که از تحصیل و شرکت در امتحان کانکور محروم شده بودند، اعلام نتایج کانکور را«نمکی بر زخم های» شان گفته بودند. متاسفانه چنانچه مشاهده می گردد، در سال جاری نیز موانع از سر راه شرکت دختران در امتحان کانکور برداشته نشدند و بازهم نمکی بر زخم های دختران محروم از تحصیل، زدند.
دلایل غیر منطقی طالبان برای محرومیت دختران از تحصیل
متاسفانه با آنکه هیچ دلیل شرعی و اسلامی مبنی بر محرومیت دختران از تحصیل و آموزش وجود ندارد و تمام علما و فقهای اسلام بر پایه ی دلایل شرعی و اسلامی تاکید بر آموزش و تحصیل دختران و زنان دارند، اما طالبان آموزش و تحصیل دختران را با مسائل سیاسی گره زده اند و در پوشش تفسیر سختگیرانه از شریعت اسلام، برای منع تحصیل دختران و کار زنان، به دنبال بهانه ها و دلایل شرعی استند.
از دیدگاه طالبان، آموزش مختلط و حضور زنان در محیطهای عمومی مانند دانشگاهها باید به شدت کنترل شود تا با معیارهای دینی و فرهنگی آنها همخوانی داشته باشد. با آنکه دلیل اصلی تحصیل دختران و کار زنان در افغانستان با مسائل سیاسی گره خورده است اما طالبان اعلام داشته اند که تحصیل دختران در محیطهای مختلط میتواند باعث نقض ارزشها و اصول فرهنگی و سنتی جامعه شود. از این رو، آنها تلاش میکنند تا با اعمال محدودیتهای شدید، از بروز چنین مسائلی جلوگیری نماید.
طالبان بهانههای امنیتی نیز برای این محدودیتها مطرح میکنند. از دیدگاه آنها، حضور دختران در محیطهای آموزشی میتواند به بروز ناآرامیها و بیثباتیهای اجتماعی منجر شود. این دیدگاه ناشی از نگرانیهای آنها درباره کنترل و مدیریت جامعه پس از بازگشت به قدرت است. این در حالی است که تقریبا همگان واقف اند که محدود کردن دسترسی دختران به آموزش یکی از ابزارهای طالبان برای کنترل و تسلط بر جامعه است. از این طریق، آنها میخواهند نقش زنان در جامعه را محدود کرده و آنها را به حوزههای خاصی مانند خانه و خانواده محدود کنند.
پیامدها و ضررهای محرومیت دختران از تحصیل
متاسفانه محرومیت دختران از تحصیل زیانها و خسارت های بی شماری در پی دارد. چنانچه عدم آموزش دختران میتواند به کاهش نیروی کار ماهر و تحصیلکرده منجر شود که در نهایت به زیان اقتصادی کشور تمام می گردد و سرانجام این وضعیت به افزایش فقر و نابرابریهای جنسیتی منجر می شود، زیرا زنان بدون تحصیلات کافی نمیتوانند به فرصتهای شغلی مناسب دست پیدا کنند.
از طرف دیگر محرومیت دختران و زنان از حق تحصیل و آموزش میتواند به کاهش پیشرفتهای اجتماعی و فرهنگی منجر شود و جامعه را در وضعیت ایستایی نگه دارد. در همین راستا جامعه جهانی نیز از این وضعیت زیان میبیند، زیرا عدم آموزش دختران میتواند به کاهش مشارکت افغانستان در تعاملات بینالمللی و همکاریهای جهانی منجر شود و این نابرابریها نه تنها در حوزه آموزش بلکه در سایر حوزههای زندگی نیز تأثیرگذار است.
پیشنهادات برای رفع موانع تحصیل دختران
نخست اینکه طالبان باید سیاستهای خود را درباره آموزش دختران بازنگری کنند و امکان دسترسی برابر دختران و پسران به آموزش را فراهم کنند. این بازنگری باید با در نظر گرفتن معیارهای فرهنگی و دینی جامعه انجام شود. ثانیا اگر طالبان از منظر شرعی ملاحظات و نگرانی های را دارند، بایستی زیرساختهای آموزشی مناسب که با معیارهای فرهنگی و دینی همخوانی داشته باشد را ایجاد نماید تا ملاحظات و نگرانی های امنیتی و فرهنگی ـ دینی آنها را کاهش دهند.
ثالثا طالبان باید با سازمانهای بینالمللی و کشورهای دیگر همکاری کنند تا بتوانند بهبود وضعیت آموزشی دختران را تضمین کنند. این همکاری میتواند شامل ارائه کمکهای مالی و فنی برای ایجاد و تقویت زیرساختهای آموزشی باشد. رابعا آموزش معلمان و کارکنان آموزشی برای ایجاد محیطی مناسب و حمایتکننده برای تحصیل دختران ضروری است. این آموزشها باید با در نظر گرفتن معیارهای فرهنگی و دینی انجام شود تا بتواند به کاهش نگرانیها و ملاحظات دینی وشرعی طالبان کمک کند.
باتوجه به آنچه که گفته شد، طالبان نباید بیش از این بر زخم دختران نمک بپاشد و با بی تفاوتی و بی توجهی به خواسته های اساسی مردم افغانستان، جامعه را از خودشان براند، بلکه با در نظر داشت شرایط دینی و فرهنگی جامعه، اقدامات لازم را جهت هموار ساختن آموزش و تحصیل دختران مهیا سازند و به این خواست شرعی و اسلامی مردم افغانستان پاسخگو باشد.
عایشه ببرک خیل