بیش از یکسال از تسلط طالبان بر افغانستان میگذرد. در طول این مدت، گرسنگی، فقر، بیکاری، خشونتهای اجتماعی و … به طور افسار گسیخته افزایش داشته است و افزون بر اینها؛ حکومت طالبان، هنوز مورد شناسايی هيچ كشوری قرار نگرفتهاند. اقتصاد ضعيف؛ خيل مهاجرت نيروهای تحصيلكرده و نخبه و حتی افراد جويای كار و شغلِ عادی از كشور همچنان ادامه دارد و رو به افزایش است. تامين امنيت كه به عنوان مزيت مطلق طالبان نسبت به دولت سابق و ديگر گروهها معرفی شده و به همين دليل بخشی از جامعه افغانستان را به سمت آنان كشيده، همچنان دستخوش بحران است و عمليات انتحاری از سوی گروه تروريستی داعش خراسان عليه اهداف غيرنظامی به داستانی ادامهدار تبديل شده است.
در شرایط کنونی پرسشهایی که باید پاسخ داده شود اینست که علی الرغم نبود چالشهای جدی در فرا راه طالبان، چرا شرایط امنیتی بهتر نشده و نمیشود؟ وضعیت امنیتی به کدام سمت و سو خواهد رفت؟ طالبان در تامین امنیت عامدانه غفلت میکنند یا اینکه اینها از تامین امنیت عاجزند؟ در این نوشته به صورت خلاصه پاسخ این پرسشها داده میشود.
وضعیت امنیتی افغانستان پس از تسلط طالبان
طبق گزارشهای دقیق کمیسیون مستقل حقوق بشر، وضعیت امنیتی در افغانستان پس از تسلط مجدد طالبان، چندان تفاوتی با دوران جمهوریت نداشته است. چنانچه طی این مدت، بیش از21 حملهی بزرگ و هدفمند انتحاری و انفجاری در اماکن مقدس، مکاتب، کورسهای آموزشی، بسهای ترانسپورتی، استدیوم ورزشی و میدان هوایی، بالای مردمان ملکی و شهروندان عادی جامعه صورت گرفته است. کمیسیون مستقل حقوقبشر اعلام کرده است که طی یک سال حاکمیت طالبان از تاریخ ۲۴ اسد سال گذشته تا ۲۴ اسد امسال، به تعداد ۲۶۲۶ غیرنظامی کشته و زخمی شدهاند. این در حالی است که از 24اسد تا اکنون حملات مرگباری مانند حمله به کورس آموزشی کاج نیز صورت گرفته است که شامل این گزارش نمیباشد.
قربانیان حوادث یادشده همه افراد ملکی، بهویژه نمازگزاران، متعلمین، محصلین و کسبهکاران بودهاند. گروه داعش، مسوولیت تعداد کثیری از عملیاتهای انتحاری و انفجاری را پذیرفته است و به عنوان عامل اصلی اینگونه رویدادها شناخته میشود.
افزون بر حملاتِ انتحاری و انفجاری، موارد متعدد از نقض حقوق بشر توسط افراد طالبان نیز ثبت گردیده است که در نقاط مختلف از سوی این گروه سر زده اند. چنانچه قتلهای هدفمند، درگیریهای زمینی، تیرباران اسیران جنگی و محاکمهی صحرایی، به ترتیب، باعث بیشترین میزان قربانیان ملکی در کشور شده است.
این در حالی است که برخی حامیان طالبان مدعیاند که اگر «امارت اسلامی» در عرصههای مختلف بر مردم افغانستان سخت میگیرد، اما دست کم قادر به تأمین «امنیت» آنهاست. اما؛ انفجارهای پی در پی در مساجد شیعیان و تلفات بسیار سنگین آنها نشان میدهد که طالبان در دورۀ جدیدِ زمامداری خود حتی از تأمین امنیتِ جانی مردم بازمانده و در مقابل توحش «داعش خراسان» قدرت لازم را ندارند.
چرا شرایط امنیتی بهتر نمیشود؟
به نظر میرسد که مردم افغانستان برای اولین بار با حملات انتحار و انفجار طی دو دهۀ گذشته آشنا شدند. معمولا در طول بیست سال گذشته، هر نوع حملات انتحاری و انفجار اماکن عمومی توسط طالبان به ویژه شاخۀ «حقانی» صورت میگرفت. از اینرو با تسلط طالبان بر افغانستان، تقریبا همگی به این باور بودند که سایه ی توحش انتحار از سر ما کم شود و صدای دلخراش انفجار دیگر گوشها را نمیخراشند. ولی متاسفانه، در واقعیت عینی جامعه، تغییر ایجاد نگردید و این هیولا همچنان به راهش ادامه میدهد و از اقشار مختلف جامعه قربانی میگیرد.
باتوجه به وضعیت فوق، به نظر میرسد که هرچند طالبان پایه گذار روش ناپسند انتحار و انفجار در افغانستان بودند، اما اینک خودشان در جلوگیری از این پدیده ی شوم و وحشی عاجزند. زیرا حملات انتحاری و انفجاری، نوعی از حملاتی استند که انتحارگر، با حیله ها و تکنیکهای ساده میتواند در درون اجماعهای مردمی وارد شود و با از بین بردنِ خودش، حملۀ انتحاری را تحقق بخشد.
انتحارکننده گان، در لباس افراد عادی در میآیند و معمولا با آموزشهای که دیدهراند در کارشان وارد استند. شکل ظاهری و رفتار آنان، معمولا تحت هیچ شرایطی جلب توجه نمینمایند و از اینرو شناسایی و جلوگیری از آنها به شدت افراد حرفه ای و آموزش دیده میطلبند که متاسفانه طالبان در این مقطع از چنین افرادی بر خوردار نیستند. بنابراین در نبود کادرهای متخصص و آموزش دیده، طالبان در جلوگیری از انتحاریان و تامین امنیت سرتاسری عاجز اند.
از طرف دیگر؛ علاوه بر نبود افراد حرفه ایی در دستگاه طالبان، پس از فروپاشی جمهوریت، گروههای متعدد تروریستی به ویژه گروه داعش در افغانستان به میزان کافی فرصت یافتند تا به جلب و جذب افراد دست یازند و از این رو نیروی انسانی شان را تامین کنند و قدرتمند گردند. چنانچه اکثریتِ حملاتی که طی یک سال گذشته رخ داده اند، مسئولیت آنها را داعش به عهده گرفته اند. بنابراین با توجه به نبود افراد حرفه ای و افزایش چشمگیرِ نیروهای تروریستی و در کنار اینها دهها مسائل دیگر نیز دخیل است که نمیگذارد تحت هیچ شرایطی امنیت به صورت کامل تامین گردد.
بحران امنیتی تا کجا پیش خواهد رفت؟
متاسفانه اوضاع امنیتی در افغانستان به طور گسترده شکننده است و کم کم به صورت روز افزون غیر قابل تحمل نیز میگردد. طی بیش از یک سال حکمروایی طالبان، نه تنها در دیگر حوزه ها، بلکه حتی در حوزهای تامین امنیت که تنها امتیاز «امارت اسلامی» بود، نیز طالبان ناکام بوده است.
از طرف دیگر با توجه به لجاجت و یک دنده گی غیر قابل توصیف طالبان در قبال تشکیل «دولت فراگیر» که خواست ملت افغانستان و مجامع بین المللی هستند، چشم انداز امنیت افغانستان را وخیم و یا دست کمِ نا روشن جلوه میدهد. بنابراین تا اینجا عنقریب با اطمینان میتوان گفت که اوضاع تحت هیچ شرایطی در راستایی ثبات و تامین امنیت پیش نمیرود و امکان دارد که این وضعیت همچنان به وخامت بیشتر بگرایند.
سناریوی قابل پیش بینی
در حال حاضر متاسفانه افغانستان در بحرانهای گوناگون فرو رفته است. از بحران انسانی و اقتصادی گرفته تا بحران مهاجرت، فرار نخبه ها و دهها مصائیب دیگر. از طرف دیگر طالبان نیز طی بیش از یکسال سختگیری های شان را تشدید بخشیده است، بدون اینکه کمترین پیشرفتی در امر خدمات رسانی و حل مشکلات روز مره ی مردم داشته باشند.
با همۀ این مصائیب اگر طالبان در تامین امنیت ناکام گردند و از مهار مؤثر تروریسم داعش خراسان عاجز بمانند و نا امنی کنونی ادامه یابد، در آن صورت به نظر میرسد ائتلاف بینالمللی که برای مبارزه با داعش در سوریه و عراق شکل گرفت، لازم است با مشارکت کشورهایی مانند روسیه و چین و هند، دامنۀ مأموریت خود را برای سرکوب داعش خراسان گسترش دهد تا افغانستان بار دیگر به محیطی امن و آسان برای گروههای تروریستی مفتخر به وحشیگری تبدیل نشود.