تاریخ ما عرصه فراموشی عمومی است، سرزمینی که در آن همه چیز فراموش می شود. تجاوز بیگانگان، خیانت پیشه گی سیاستمداران، رفتار خشونت آمیز ملایان و عشق و نفرت و خوبی و بدی همه روزی انقراض پیدا می کنند و نابود می شوند. بدون این که کسی در موردش فکری کند، بدون آنکه قلم ها و قدم ها برایش کاری کنند و نگذارند که مصیبت ها، رنج واره گی ها، قهرمانی ها و از خودگذاری ها نابود شوند. ما تافته جدابافته ای هستیم که نه بند در گذشته تاریخ داریم، نه مسوولیت اکنون بر دوش ما است و نه فکری برای آینده داریم.
در میان تمام فراموش کاری های ما به عنوان یک انسان در افغانستان، یک قشر فراموش شده و بسیار حق به جانب وجود دارد که آن هم زنان کشور هستند، منظور زنانی است که تحت ظلم آزار و اذیت های خانوادگی و حاکمان جدید قرار می گیرند و معلوم نیست خشونت علیه زنان افغان تا به کی ادامه خواهد یافت. البته بحث بنده با زنان غرب زده نیست و به آنها کاری ندارم. بیشتر بحث بالای زنان مظلومی است که تحت ظلم هستند، در انزوا قرار دارند و کسی به فکر انها نیست و یا بهتر است بگوییم که فراموش شده اند.
با اینکه طالبان پس از تسلط حاکمیتش در افغانستان اعلام کردند که احترام به زنان و ارزش های آنها را جز برنامه های اولویت دار خود می دانند، اما در طول یک سال گذشته گزارش های متعددی از قتل، شکنجه و تجاوز جنسی علیه زنان و دختران افغان منتشر شد.
متاسفانه آزار و اذیت جنسی علیه زنان به یک مشقت دائمی در افغانستان مبدل شده است. طالبان تمامی حقوقی را که زنان افغان می توانستند برخوردار باشند، از آنها گرفتند و محیط جامعه را برای خشونت های بیشتر علیه آنها هموار ساخته است. حتی در دادگاه ها هم به نیازمندیها و درخواست های زنان توجه چندانی نمی شود.
نهادهای بین المللی حامی حقوق زنان معتقدند که تنها شانس زنان افغانستان این است که جامعه بین المللی بالای طالبان فشارها را افزایش داده و و برای بهبود امنیت زنان در کشور منابع مالی مناسبی تخصیص دهند درغیر این صورت نسل امروزی زنان افغانستان قربانی خواهند شد.
نگرانی عفو بین الملل از حکومت جدید
سازمان عفو بین الملل در گزارش اخیر خود در مورد وضعیت زنان افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان عنوان کرده است که یک سال پس از روی کار امدن طالبان به قدرت، اوضاع زندگی زنان و دختران این کشور به خاطر سرکوب های متمادی، پی هم و روز افزون ویران شده است.
“مقامات طالبان در طول این یک سالی که گذشته است، حکومتی را تشکیل داده اند که کاملا مردانه بوده و به همین علت (ماهیت مردانه حکومت طالبان) مانع حضور دختران در مکاتب از صنف شش به بعد شده اند، آنها محدودیت های اساسی برای دسترسی زنان به اجرای وظیفه ایجاد کرده اند و برای زنان حکمی صادر کرده اند که چهره های خود را بپوشانند به طوری که تنها چشم های انها فقط مشخص باشد.”
عفو بین الملل در ادامه گزارش خود نگرانی خود را اینگونه بیان کرده است: طالبان قوانین حمایتی درباره افرادی را که در معرض خشونت های خانگی قرار دارند، لغو کرده اند و بنابراین راه را برای خشونت علیه زنان افغان هموار کرده اند. همچنین آمار موضوع ازدواج کودکان در کشور نسبت به سالهای گذشته افزایش داشته است.
همه این سیاست ها نشان دهنده نظامی دیکتاتورگونه می باشد که تمام ارزش هایی که زنان و دختران در زندگی خود باید دارا باشند، نادیده گرفته اند. شوربختانه، این سرکوب های خفه کننده علیه قشر زنان افغانستان هر روز تشدید می شود.
این در حالیست که محبوبه سراج، فعال حقوق زنان افغانستان در مصاحبه ای با نشریه گلوب اند میل اظهار داشته است که زنان افغانستان دائما در ترس از کشته شدن زندگی می کنند. یک زن هر لحظه ممکن است بمیرد!
بهتر است به گزارش ویژه کمیشنر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد راجع به وضعیت حقوق بشر در افغانستان در بخش خشونت علیه زنان نیز اشاره ای داشته باشیم.
” گزارشگر ویژه به شدت نگران سطوح بالای خشونت علیه زنان و دختران، از جمله خشونت خانگی، فروپاشی مکانیسم های قربانیان برای حمایت، حمایت و پاسخگویی، و استفاده از سیستم قضایی غیررسمی برای رسیدگی به چنین مواردی است.”، ” سیاست، از محرم کمک گرفتن را برای بازماندگان خشونت مبتنی بر جنسیت دشوارتر می کند. انگ زدن و مجازات مستمر قربانیان به گزارش ناکافی کمک می کند. زنان و دختران دارای معلولیت با چالش های فزاینده ای برای کمک گرفتن مواجه هستند.” یک زن به گزارشگر ویژه اظهار داشت: “خشونت علیه زنان همیشه در افغانستان وجود داشته است، با این حال، در گذشته جایی برای رفتن می داشتیم: کمیسیون مستقل حقوق بشر، دادگاه های ویژه، پناهگاه ها را داشتیم، و اکنون همه اینها از بین رفته اند. ما تنها مانده ایم تا برای عدالت و امنیت خود بجنگیم” گزارشگر ویژه از گزارش هایی مبنی بر اینکه تعداد زیادی از زنان در سال 2022 خودکشی کرده یا به قتل رسیده اند، نگران است. گزارشگر ویژه خواستار یک بررسی فوری در این زمینه شده است.
زنان افغانستان، قهرمانند!
به هر حالت با وجود چنین اوصافی از وضعیت زنان در افغانستان، این خاک مقدس، در یک سال اخیر در چنگال چنین گروهی گیر افتاده است که به سختی نفس می کشد. این کشور دیگر نه جای ساز و سرود است و نه در آن صدای زنان و دخترانی که برای آینده روشن خود با شور و شوق روزهای خود را اغاز می کردند، شنیده میشود. طالبان با مهارت تمام یاد گرفتهاند که چگونه صدای زنان مظلوم را خفه کنند. آنها یاد گرفتهاند که با مخالفان خود چگونه برخورد کنند، بدون آنکه صدای فریادشان به گوش کسی برسد. آنها هر روز در پی خفه کردن صدای آزادی بیاناند. تعدادی از رسانههای آزاد که در دو دهه پسین هویت افغانستان نوین شناخته میشدند، آهستهآهسته جای خود را به تریبونهای خودکامهگی عوض میکنند.
اما این را باید طالبان بداند که زنان افغانستان با وجود خطر بزرگی که برایشان دارد هرگز تسلیم این گروه نخواهند شد دلیل آنکه در طول تاریخ این کشور هستند زنان قهرمانی همچون شیرین هزاره، دختر علی مردان در داستان چهل دختران که در مقابل استبداد و خودکامگی پادشاه آن روز افغانستان (امیرعبدالرحمن خان) ایستاد، خود را برای ارزش ها و مقدساتش قربانی کرد و مایه سربلندی خود و مردم کشورش شد.
آری، ظلم هیچگاه پایدار نمی ماند!