آینده احتمالی افغانستان
نزدیک به دوسال از عمر حکومت طالبان می گذرد. تا اکنون هیچ کشوری حکومت آنها را به رسمیت نشناخته است. در طول این مدت نه تنها «امارت اسلامی» تا هنوز به عنوان یک دولت مشروع از سوی هیچ کشوری شناسایی نگردیده اند، بلکه تحریم ها و فشارهای مالی و بانکی، محدودیت بر سفر مقامات ارشد طالبان، بلوکه شدنِ دارایی های افغانستان توسط آمریکا و دیگر محدودیت های نیز بر علیه گروه طالبان از سوی کشورهای جهان اعمال گردیده و می گردد.
البته تعجبی هم ندارد. زیرا طالبان نیز تا اکنون به هیچکدام از خواسته های کشورهای جهان و مردم افغانستان تمکین و یا دست کم توجه نکرده اند. بنابراین باتوجه به شرایط تقابل و تخاصم و وخامت نگران کننده ای اوضاع داخلی کشور، تصویر آینده احتمالی افغانستان چگونه خواهد بود؟
ارزیابی وضعیت کنونی دولت طالبان
طالبان طی نزدیک به دوسال حکمرانی، مرتکب اشتباهات متعدد گردیده اند. دوستان سابق را از دست داده و یا آنها را گیج ساخته اند. روابط مبهم و پرسش بر انگیز شان با سازمان بد نام و مخوف سیای آمریکا افشا گردیده اند. بی اعتمادی جهانی و منطقه ای نسبت به آنها افزایش یافته اند. به وعده های که به مردم افغانستان داده بودند پشت پا زده اند.
آنها دست به اقدامات دور از انتظار مردم مانند انتقال اعضای گروه تی تی پی به ولایات شمالی، زده اند. این در حالی است که عنقریب به دو سال می شود حکومت شان را سرپرست اعلام نموده اند و پایانی نیز برای این حکومت سرپرست متصور نیست.
با وصف اینکه وضعیت جهانی و منطقه ای دولت طالبان، در انزوا و محدودیت های تحریمی و فشارهای مالی و بانکی به سر می برد، اما از منظر داخلی پایه های حکمرانی خویش را محکم و استوارتر ساخته اند. گروه های مخالف را به شدت سرکوب و خاموش نموده اند. به تمام خاک افغانستان تسلط کامل پیدا کرده اند. برنامه ها و طرح های شان را بدون هیچ مانعی به صورت کامل به اجرا در آورده اند.
بنابراین در ارزیابی وضعیت کنونی دولت طالبان می توان گفت که از منظر طالبان و اهداف آنان، شرایط کنونی دولت آنها مثبت و موفق است. اما از منظر جهانی و ناظران بیرونی، آینده احتمالی افغانستان و آینده ی احتمالی برای دولت طالبان باتوجه به دیدگاه های جهانی نسبت به آنها، وضعیت کنونی مبهم و نا مشخص، تا حدی منفی و ناکام است.
آینده احتمالی افغانستان
طالبان به بحران های جاری در افغانستان بی تفاوت اند. مسئله ی اصلی و اساسی برای آنها تامین و اعمال احکام شریعت اسلامی است. از منظر طالبان مهمتر از همه چیز احیای بسترِ تعمیل احکام شریعت اسلام است. اکنون که شرایط به گونه ی کامل جهت تعمیل احکام شرعی مهیا گردیده اند، از دید طالبان آینده افغانستان قشنگ و زیبا است.
اما با آنکه عمل به احکام اسلامی از واجبات است، ولی کشورداری و اداره ی نظام اقتصادی و سیاسی یک کشور تنها با اجرای احکام اسلامی میسر نمی گردد. دراین رابطه بایستی برنامه های عملی روی دست گرفته شوند و برای کار و سامان بخشیدن اوضاع جامعه طرح های متخصصانه عملی گردد.
هرچند سهیل شاهین یکی از مقامات ارشد طالبان در روزهای گذشته اعتراف کرده بود که وضعیت اقتصادی افغانستان به شدت شکننده و فاجعه بار است، اما ایشان علی الرغم اینکه به بحران اقتصادی در کشور اشاره داشت، ولی تقصیرات را به گردن تحریم های ظالمانه ای امریکایی و غربی انداخت و از برنامه ها و اقداماتی احتمالی دولت طالبان نویدی نداد.
این به این معنی است که دولت طالبان هیچ اقدامی در قبال بحران های جاری نمی کند و یا هیچ برنامه ای جهت مقابله با این وضعیت ندارد.
با در نظر داشت عدم برنامه ی مشخص و موثر از سوی طالبان و همچنان وجود تحریم های بی رحمانه آمریکا و غرب، آینده احتمالی افغانستان متاسفانه چندان خوشایند و دلپذیر معلوم نمی شود.
زیرا تداوم وضعیت کنونی به آواره گی بیشتری افغان ها دامن می زند. قحطی و انواع امراض گوناگون را در جامعه افزایش می دهند. بیکاری و بحران اقتصادی بنیان های جامعه را درخطر قرار می دهند. فقر و تنگ دستی افراد را مجاب به تن دادن به کارهای خطر ناک می کنند. افراط گرایی رشد می کند.
نارضایتی های پراکنده ی کنونی بالاخره سر انجام وحدت می یابند و چالش های جدی را برای حکومت طالبان فراهم می نمایند و حتی ممکن است این نارضایتی ها توانایی این را پیدا کنند که افغانستان را به سوی یک جنگ داخلی سوق دهد. در یک کلام آینده ی که با تداوم وضعیت کنونی برای افغانستان قابل تصور است، وحشتناک است.
عایشه افشاری، تحلیلگر سیاسی