جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

آینده داعش در افغانستان

پس از به‌قدرت‌رسیدن طالبان، داعش به طور ملموس تضعیف شده­ است؛ هم از قدرت عملیاتی آن کاسته شده است و هم به دلیل از دست‌دادن جغرافیا منابع مالی داخلی آن به‌شدت کاهش‌یافته است و البته سیاست تبلیغاتی طالبان علیه داعش و خوارج خواندن این گروه، مشروعیت دینی داعش را نیز تحت‌تأثیر قرار داده است و از سوی دیگر فرصت را برای سرکوب بیشتر داعش توسط پیاده‌نظام‌ها فراهم کرده است.

با وجود این خلأ­های در حکومت­داری طالبان وجود دارد که می­ توانند فرصتی برای باز قدرت ­گیری داعش در افغانستان باشد، در این نوشته ضمن تبیین راهبر مبارزاتی طالبان با داعش، آینده داعش و زمینه ­های قدرت­ گیری دوباره داعش در افغانستان مورد بررسی قرار می­ گیرد.

  • راهبرد مبارزاتی طالبان علیه داعش

طالبان پس از به‌قدرت‌رسیدن با دو چالش اساسی مواجه بوده است؛ یک: چالش سیاسی و مبارزان سیاسی؛ دو: چالش نظامی و گروه ­های معارض نظامی. آنچه که حضور فیزیکی طالبان را در جغرافیای سیاسی افغانستان تهدید می­کند فعالیت گروه ­های معارض نظامی است. داعش به‌عنوان یک گروه نظامی – تکفیری فعال علیه طالبان بیش از همه می ­تواند برای طالبان چالش خلق کند و مقامات طالبان نیز متوجه این موضوع بوده و هستند؛ لذا از بدو به‌قدرت‌رسیدن طالبان مبارزه سه‌بعدی را با داعش در پیش گرفته است:

1. مبارزه نظامی؛ طالبان از بدو به‌قدرت‌رسیدن، عملیات­ های چشمگیری علیه داعش در ولایات مختلف افغانستان راه­ اندازی کردند و تاکنون نیز این راهبرد به قوت دنبال می ­شود و نتایج چشمگیر و ملموسی هم در پی داشته است؛ لذا امروز داعش آن قدرت مانوری را که در گذشته از آن برخوردار بودند ندارند و شدیدا ضعیف شده است.

2. مبارزه فرهنگی؛ حکومت سرپرست در کنار مبارزه نظامی از مبارزه ­ای فرهنگی نیز در برابر داعش غافل نبوده است که خوارج خواندن این گروه و ازبین‌بردن مشروعیت دینی داعش از نمودهای مبارزات فرهنگی طالبان علیه گروه تکفیری داعش است. هدف قراردادن بنیادهای فکری داعش، در کاهش سربازگیری، جذب منابع مالی و تشجیع بیشتری پیاده‌نظام‌های طالبان در سرکوب داعشی­ ها رول مهمی داشته است.

3. مبارزه اقتصادی؛ منابع مالی و اقتصادی شرط اساسی حیات یک سازمان است؛ باتوجه‌به اینکه داعش یک سازمان نظامی است و اهداف خود را از طریق جنگ و اقدامات نظامی دنبال می­کند، طبیعی است که به منابع مالی بیشتری نیاز دارد و طالبان که تجربه کافی در جنگ و اقدامات نظامی دارد، بعید است که از اهمیت منابع مالی غافل باشد؛ بدین جهت است که طالبان از بدو به‌قدرت‌رسیدن، علاوه بر مبارزه نظامی به‌عنوان اولویت اول و مبارزه فرهنگی، تلاش کرده است که منابع مالی و اقتصادی داعش را نیز به‌شدت کنترل و محدود کند و ازاین‌جهت داعش را به‌شدت در مخمصه قرار دهد.

  • آینده داعش؛ زمینه ­ها و فرصت ­های داعش برای قدرت­ گیری دوباره در افغانستان

علی­رغم موفقیت نسبی طالبان در امر مبارزه با داعش و ضعیف‌شدن توان عملیات، جلب و جذب و منابع مالی و عایداتی داعش در افغانستان، فرصت ­ها و زمینه ­های پنهانی در افغانستان وجود دارد که داعش می ­تواند با استفاده از آن توان دوباره بگیرد و به‌عنوان یک تهدید جدی نه تنها برای طالبان، بلکه برای امنیت کل منطقه قد علم کند. این زمینه ­ها بیشتر برخاسته از نحوه حکومت­داری طالبان و تعامل حکومت سرپرست با دیگر جریان­ های سیاسی، اقوام، مذاهب و دیگر موجودیت­ های مؤثر بر سرنوشت افغانستان است که به موارد از آن اشاره می گردد:

1. انسداد مکاتب دخترانه و دانشگاه­ها به روی دختران؛ از بدو به‌قدرت‌رسیدن طالبان تمام دختران بالاتر از صنف ششم، حق اجازه به مکتب ندارند، دروازه‌ه ای دانشگاه­ها نیز حدود دو سال است که به روی دختران مسدود هستند. این تصمیم طالبان شدیداً موجب نارضایتی عمومی گردیده است و احتمال آن وجود دارد که ادامه وضعیت موجود دردسرهای برای طالبان اجازه کند و بعید نیست که عده ­ای به‌منظور سرنگونی طالبان، به فکر استفاده ابزاری از داعش و تقویت این گروه در برابر طالبان نباشند.

2. فقر و بیکاری؛ فقر و بیکاری در افغانستان بیداد می­ کند. آن‌گونه که پیدا است طالبان به‌جز بالابردن عواید دولت به‌منظور تأمین نیازهای حکومتی خودشان، سیاستی برای فقرزدایی و ایجاد اشتغال برای مردم ندارند؛ همان‌گونه که بسیاری از نیروهای نظامی طالبان به‌منظور فرار از فقر و گرسنگی در صفوف طالبان بودند، طبیعی است که داعش نیز برای جذب نیروهای نظامی بیشتر می­تواند از فقر و بیکاری عمومی مردم استفاده شایانی بکند و آینده داعش در افغانستان تامین شود.

3. انحصارگرایی در حکومت­داری؛ کثرت اقوام، جریان­های سیاسی، مذاهب و زبان­ ها، واقعیت ­های انکارناپذیر افغانستان است، طبیعی است که هر کدام بر اساس شعاع وجودی خود مدعی و مستحق مشارکت در و تسلط بر سرنوشت سیاسی خود هستند. طالبان علی­رغم درک کافی از وضعیت جمعیتی، فرهنگی و سیاسی کشور، نتوانسته است، با این واقعیت‌ها کنار بیاید و زمینه مشارکت اقوام، جریان­ های سیاسی، پیروان همه مذاهب و زبان ­ها را فراهم کند. این عملکرد طالبان باعث شده است که هنوز هم اقوام غیر پشتون و بخشی قابل‌توجهی از پشتون­ ها، حکومت سرپرست را نه به‌عنوان حکومت افغانستان، بلکه به‌عنوان حکومت طالبان بشناسند و همچنان از وضعیت موجود ناراضی باشند. بر کسی پوشیده نیست که گروه ­های تروریستی همچون داعش می­ تواند این نارضایتی عمومی هم در جذب نیروی انسانی و هم در تأمین منابع مالی استفاده خوبی ببرد.

4. قومی سازی حکومت؛ علی­رغم اینکه طالبان یک جریان سیاسی مذهبی هستند و با شعار حاکمیت دین الله بر سرزمین افغانستان جنگیدند و اکنون به همان شعار حکومت می­ کنند؛ اما تعامل این گروه با پشتون­ های سکولار در مقایسه با رفتار این گروه با جریان ­های غیر پشتون باورمند به حکومت دینی بسیار صمیمی ­تر است که حکایت از یک قوم‌گرایی جنون آمیز در میان طالبان دارد. این امر باعث شده است که حتی هم‌فکران غیر پشتون طالبان نیز روزبه‌روز احساس حقارت بیشتری بکنند و از صف طالبان کنار بکشند. بعید نیست که عناصر همچون عبدالحمید خراسانی داعش را به‌عنوان بدیل طالبان انتخاب کنند.

5. تبعیض در رسیدگی به امورات مردمی؛ علاوه بر اینکه طالبان سعی کرده است تمام شریان­ های قدرت را در اختیار پشتون­ ها قرار بدهد و مدیریت عمومی جامعه از آن پشتون­ ها باشد، و فرصت ­های اقتصادی، تجاری، و فرهنگی بیشتری برای این قوم فراهم بکند، در رسیدگی به امورات مردمی نیز تبعیض آشکار به چشم می­ خورد.

نویسنده این سطور بدین باور است که خلأ­های موجود برای همه دردسرساز است و زمینه برای تقویت آینده داعش و باز قدرت گیری دوباره داعش و دیگر گروه ­های تروریستی را فراهم می­ کند که بدون شک در آتش آن هم طالبان و هم مردم افغانستان خواهد سوخت و طبیعی است که منطقه نیز از پیامدهای آن در امان نخواهد بود؛ بدین جهت بهتر خواهد بود که طالبان در کنار سرکوب داعش و مبارزه فرهنگی و فکری با این جریان تروریستی، با رفع خلأهای موجود، زمینه­ های جذب نیروی انسانی و هم تأمین منابع مالی را از آن‌ها بگیرند که البته بدون تشکیل یک حکومت همه فراگیر، مردمی و مورد قبول مردم افغانستان سخت است که سیاست­ های دیگر با موفقیت همراه باشد.

آینده داعش
خلاهای موجود در افغانستان، آینده داعش و احتمال قدرت گیری مجدد این گروه را تامین می کند!

جاوید یوسفی

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=5887

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *