از چهاردهه بدینسو آنچه میان دو همسایهی در به دیواری چون افغانستان و پاکستان وجود داشته، تنش، جنگ، تهدید، تهمت و مقصر جلوه دادن همدیگر در قضایای مختلف منطقهای بوده است. همسایههایی که اگر با هم تفاهم و دوستی میداشتند، امروز خیلی از مشکلاتی که در منطقه و مخصوصا بین آنها وجود دارد، وجود نمیداشت.
مرز دیورند یکی از مباحث مهم در اختلافات بین دو کشور است و در کنار آن حقیقتاً اسلامآباد از دیر زمانیست که نقش مامور ایالات متحده امریکا را در منطقه بازی میکند. به این معنا که از همان دهه هفتاد، ماموریت یافت که گروههای تروریستی را تربیت و پرورش دهد تا برای منافع غرب در منطقه فعالیت داشته باشند.
پاکستان به گناهش اعتراف کرد
این یک اتهام یا ادعای واهی نه، بلکه حقیقتی است که خود مقامات پاکستانی نیز بارها بدان اعتراف کرده اند. در آخرین مورد خواجه محمد آصف، وزیر دفاع این کشور در سخنانی کمپیشینهای گفته است که کشورش برای مدت سه دهه از گروههای هراسافگن پشتیبانی کرده است. او در گفتوگو با شبکه خبری اسکاینیوز، تایید کرده که پاکستان این کار را برای ایالات متحده و کشورهای غربی از جمله بریتانیا، انجام داده است.
یا هم در مورد اتهامهای که مقامات پاکستانی به کابل وارد میکنند و افغانستان را عامل ناامنیهای پاکستان میخوانند، حسین حقانی، سفیر سابق پاکستان در امریکا جدیداً گفته است که خطر اصلی پیشروی پاکستان از داخل این کشور نشأت میگیرد و افغانستان و هند نقشی در بیثباتیهای این کشور ندارند.
حقانی با اشاره به مسائل داخلی پاکستان گفت: مشکلاتی مانند هویت ملی شکننده، رشد سریع جمعیت، رکود اقتصادی و اولویتهای امنیتی اشتباه، بزرگترین چالشهای این کشور هستند.
اژدهای سرخ وارد شد
با این حال پس از نزدیک به چهارسال تنش و ناسازگاری میان طالبان و مقامات پاکستانی، اژدهای سرخ (چین) پادرمیانی کرد و بهنظر میرسد که دو کشور را قانع کرده است که بهجای این همه تنش و اتهامبندیها، همکاری را جایگزین نمایند.
در نشست سه جانبه اخیری که بین وزرای خارجه افغانستان، چین و پاکستان در پکن برگزار شد، رسانهها گزارش دادند که کابل و اسلامآباد برای تبادل سفیران به منظور تقویت روابط دیپلماتیک به توافق رسیدهاند.
بر اساس این گزارشها، وزیر خارجه چین گفته است که طالبان و پاکستان تمایل روشن خود را برای ارتقای روابط دیپلماتیک ابراز کرده و بهطور اصولی توافق کردند که هرچه زودتر سفیران را تبادل کنند.
در این بحث، سه مورد مهم حائز اهمیت است:

افغانستان و پاکستان؛ دوستی یا دشمنی
اولاً؛ در حمله تروریستی که در بلوچستان پاکستان رخ داده، اسلامآباد بار دیگر کابل را متهم درجه یک جلوه داده، در حالیکه اگر این اتهامها را کنار بگذارد و با افغانستان در زمینه امنیت، اقتصاد و مبارزه با مشکلاتی مثل تروریسم و مواد مخدر همکاری نماید، بدون شک هم خود کشورها رشد چشمگیری در همه بخشها خواهد داشت و هم آشتی بین دو همسایه، به نفع تمام منطقه نیز است.
اژدهای سرخ، تضمین بگیرد
دوماً؛ سیاست میانجیگری اژدهای سرخ، همانطور که بین ایران و عربستان موفق بود، بین کابل و اسلامآباد نیز موفقیت بههمراه خواهد داشت، اما این سیاست در صورتی میتواند دوام و قوام داشته باشد که تضمینهای لازم از دو طرف و مخصوصا از پاکستان گرفته شود. بدین معنا که اسلامآباد این تعهد را بدهد که بساط تروریسم را از خاک خود جمع کرده و از آن هیچگاهی علیه افغانستان و یا دیگر کشورهای منطقه استفاده نمیکند.
افغانستان و پاکستان در قطب جدید قدرت
سوماً؛ شواهد و قرائن بهخوبی نشان میدهد که قطب جدیدی در منطقه و در مقابل قطب غرب، شکل گرفته و کشورهای مثل چین، ایران، روسیه و… اضلاع این قطب هستند که میتواند زره محکمی در برابر دخالتهای امریکا در منطقه باشد. افغانستان و پاکستان با قرارگرفتن در این قطب، بدون شک هم بهتوان آن اضافه میکنند و هم از آسیبهای احتمالی که از ناحیه امریکا و غرب متوجه شان است، در امان خواهند ماند.
پایان کلام
پاکستان باید تضمینهای لازم را به افغانستان و چین (اژدهای قرمز) بدهد که حتما و قطعا تروریسم را از خاکش گُم میکند و این یگانه راه و بهترین راه برای بازگشت آرامش و ثبات در منطقه است. وقتی سه دهه از تروریسم برای منافع امریکا و غرب حمایت کرد، اکنون باید این اشتباه خود را جبران کرده و روابط جدیدی را با افغانستان و منطقه آغاز نماید.

احمدی