اقتدار ایران در برابر ائتلاف
آیا یک کشور میتواند در برابر ائتلافی از قدرتهای جهانی، بهویژه کشورهای که مسلح به سلاح و بمب هستهای هستند، مقاومت کند و نهتنها سربلند بیرون آید، بلکه شرایط خود را بر دشمن تحمیل کند؟ این پرسش در جریان ۱۲ روز تقابل اخیر ایران با دشمنانش در خاورمیانه مطرح شد و پاسخ آن، نهتنها برای تحلیلگران سیاسی، بلکه برای هر ناظری که به دنبال درک پویاییهای قدرت در جهان امروز است، شگفتانگیز بود.
این رویداد، بهعنوان نمونهای الهامبخش از ایستادگی یک ملت در برابر فشارهای نظامی، سیاسی و اقتصادی، نشان داد که چگونه ایران با تکیه بر انسجام ملی، توان نظامی بومی و دیپلماسی هوشمند، معادلات جهانی را به نفع خود تغییر داد. در این مقاله، ابعاد مختلف این پیروزی بررسی میشود.
انسجام ملی و توان نظامی: ستونهای پیروزی ایران
نخستین و مهمترین رکن پیروزی ایران، همبستگی بینظیر ملت و نیروهای مسلح این کشور بود. در شرایطی که ایران تحت فشار تحریمهای اقتصادی و تهدیدات نظامی قرار داشت، اتحاد اقشار مختلف جامعه، از کارگران تا نخبگان، شگفتیساز شد. این انسجام در شبکههای اجتماعی، بهویژه پلتفرم ایکس، با هشتگهای پرشور بازتاب یافت و ایرانیان و غیرایرانیان این همدلی را ستودند. این اتحاد نهتنها روحیه نیروهای مسلح را تقویت کرد، بلکه پیامی روشن به جهان ارسال نمود: ایران در برابر تهدیدات خارجی یکپارچه است.
از منظر نظامی، عملیات موشکی ایران نقطه عطفی در این تقابل بود. موشکهای بومی نظیر فتاح-۱ و فتاح-۲ با دقت و قدرت بیسابقه، پایگاههای نظامی کلیدی اسرائیل را هدف قرار دادند. دشمنان ایران، که به سامانههای پدافندی پیشرفتهای مانند «گنبد آهنین» تکیه کرده بود، در برابر این حملات بیامان تهران، درمانده شد. ناتوانی اسرائیل در دفع حملات و درخواست کمک از آمریکا، ضعف استراتژیک آن را آشکار کرد. با این حال، اما خسارات قابلتوجه به زیرساختهای نظامی اسرائیل و حتی آمریکا، واشنگتن را وادار به بازنگری در ارزیابی توان دفاعی ایران نمود. بالأخره این ترکیب اتحاد ملی و برتری نظامی، ستونهای اصلی پیروزی ایران را تشکیل داد.

دیپلماسی هوشمند و آتشبس به شرط ایران: تحمیل اراده در صحنه جهانی
ایران نهتنها در میدان نبرد، بلکه در عرصه دیپلماتیک نیز با هوشمندی عمل کرد. با تأکید بر حق دفاع مشروع بر اساس ماده ۵۱ منشور سازمان ملل و اطلاعرسانی پیش از حملات موشکی به طرفهای بینالمللی، ایران حمایت کشورهایی نظیر چین، روسیه و برخی کشورهای منطقه را جلب کرد. این اقدام، که آمریکا را در تنگنا قرار داد، نشاندهنده بلوغ دیپلماتیک تهران بود. مذاکرات قاطع ایران در جینوا و تأکید بر توقف تجاوزات بهعنوان پیششرط هرگونه گفتوگو، دشمن را به عقب راند و جایگاه ایران را بهعنوان بازیگری کلیدی در صحنه جهانی تقویت کرد.
نتیجه این دیپلماسی هوشمند، تحمیل شرایط آتشبس به دشمن بود. پس از حملات موفق موشکی ایران، اسرائیل، که در برابر قدرت نظامی تهران درمانده شده بود، از آمریکا درخواست کمک یا آتشبس کرد. آمریکا نیز، شوکه از خسارات واردشده به پایگاههایش، بهسرعت به سمت آتشبس حرکت کرد و پس از آتشبس حتی ترامپ از تهران تشکر نمود. این امر نشان داد که ایران نهتنها آغازگر جنگ نبود، بلکه پایاندهنده آن نیز بود و شرایط صلح را نیز ایران تعیین کرد.
بازدارندگی و آینده استراتژیک ایران: از خسارات محدود تا تغییر مواضع جهانی
هرچند ایران در این تقابل متحمل برخی خسارات شد، این خسارات در برابر دستاوردهای استراتژیک آن ناچیز بود. تأسیسات کلیدی ایران آسیب جدی ندیدند، و این کشور با تکیه بر دانش بومی، توانایی بازسازی و توسعه توان دفاعیاش را حفظ کرد. نکته قابل توجه، عدم استفاده ایران از بخش عمده زرادخانه موشکی خود، از جمله موشکهای کروز و سنگینتر، است که نشاندهنده عمق استراتژیک و بازدارندگی این کشور است. این امر به دشمنانِ ایران هشدار میدهد که هرگونه ماجراجویی جدید با پاسخی قویتر مواجه خواهد شد.
این تقابل همچنین مواضع آمریکا را تغییر داد. دونالد ترامپ، که پیشتر از تغییر حکومت در ایران سخن میگفت، پس از مشاهده قدرت موشکی ایران و خسارات به پایگاههای آمریکا، اعلام کرد که به دنبال تغییر حکومت نیست. موافقت او با خرید نفت ایران توسط چین، نشانهای از عقبنشینی واشنگتن بود. این تغییر موضع، از دید ناظران خارجی، نشاندهنده تأثیر عمیق اقتدار ایران بر سیاست خارجی آمریکا و تقویت جایگاه تهران در معادلات جهانی است.
درسهای جهانی از ۱۲ روز اقتدار ایران
دوازده روز مقاومت ملی ایران نهتنها یک پیروزی نظامی، بلکه یک دستاورد سیاسی و دیپلماتیک بود که درسهایی برای جهان دارد. ایران نشان داد که با تکیه بر اتحاد ملی، توان نظامی بومی و دیپلماسی هوشمند، میتوان در برابر ابرقدرتها ایستادگی و حتی مواضع آنها را تغییر داد. این رویداد، که با جشن ایرانیان همراه شد، برای هر ملتی که به دنبال استقلال است، الهامبخش است.
جهان امروز به نمونههایی مانند ایران نیاز دارد؛ کشوری که نهتنها در برابر تجاوز تسلیم نمیشود، بلکه با اقتدار و عزت، آیندهای نو برای خود و منطقه رقم میزند. این ۱۲ روز، فصلی درخشان در تاریخ معاصر بود که نشان داد چگونه یک ملت میتواند معادلات قدرت جهانی را به نفع خود بازنویسی کند.

عایشه ببرک خیل