آسیبشناسی امنیت منطقه
امنیت، مهمترین رکن و اصلیترین اساس پیشرفت یک جامعه است. امنیت خواه فردى باشد یا ملى یا هم بین المللى، در زمره مسایلى است که انسان با آن مواجه میباشد و به صورت وسیع این معنا را میدهد که صلح، آزادى، اقتصاد، اعتماد، سلامتى در یک فضای امن وجود دارد و شکل میگیرد.
امنیت منطقه، اولویت اول
حداقل چهار دهه و اندی سال میشود که تلاشها برای ناامن ساختن منطقه جریان داشته و دارد. در این میان افغانستان بهمیدان رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شده بود که باری توسط شوروی سابق اشغال گردید و باری هم توسط امریکا. هرچند در دهه هفتاد، فرصتی بهوجود آمد تا افغانستان از این مخمصه خود را نجات دهد، ولی قدرتطلبی برخی از رهبران، این فرصت را سوزاند.
حملات یازدهم سپتمبر که گروه القاعده عامل آن بود، آغازی شد برای تشدید پروژه ناامنسازی افغانستان و از آن طریق منطقه. به این معنا که امریکا پس از حملات یازده سپتمبر به افغانستان لشکرکشی کرد و ادعا نمود که طالبان که حاکمان آنوقت بودند، با القاعده در ارتباط هستند. این حمله و بهانه، حکومت طالبان را سقوط داد و حکومت موقتی در افغانستان شکل گرفت و سپس هم انتخابات و حکومتهای دیگر، ولی ماجرای اصلی چیز دیگری بود.
باری سناتور «لیندسی گراهام» Lindsey Graham به شکست راهبرد نظامی امریکا در افغانستان اشاره کرد و از واشنگتن خواست به تجاوز خود به این کشور مسلمان پایان دهد. دو مورد در این اظهارات وجود دارد. یکی شکست راهبرد امریکا و دوم تجاوز به افغانستان. راهبرد امریکا همانطور که پیدا بود، ایجاد ناامنی در منطقه از طریق کشور جنگزده و ناامن افغانستان بود و زیر سایه حضور نظامی امریکا و 50 کشور دیگر، 20 گروه تروریستی اعلام حضور کردند، افغانستان تبدیل شده بود بهناامنترین، فقیرترین، غمگینترین و فاسدترین کشور در جهان و قطعا این موارد بخشی از استراتژی امریکا برای افغانستان بود تا این کشور را فلج نگهدارد و با استفاده از اوضاع، منافع رقبای منطقهای خود را تهدید نماید.
مورد دوم تجاوز بود و دقیقا حمله امریکا به افغانستان بهبهانه آوردن صلح و امنیت، یک تجاوز آشکار بود. هدف امریکا از هجوم به افغانستان، نه اسامه بن لادن و نه مسئلهی حمله به پنتاگون و مرکز تجارت جهانی، بلکه مسئلۀ اساسى افزایش سلطۀ امریکا در افغانستان و منطقه آسیای مرکزی بود تا علیه رقبا بتازد.
گروههای تروریستی، ابزارهای اختصاصی ایالات متحده امریکا برای آشوب برپا کردن در منطقه و ضربه زدن به امنیت منطقه بود. بهطور مثال گروه داعش ساخته شد تا از طریق سوریه و عراق، ایران، روسیه و با نفوذ بین اویغورهای چین، این کشورها را تهدید نماید، ولی با اقدام سریع و بهموقع کشورهای منطقه، این استراتژی شکست خورد و گروه تروریستی داعش یا بهتعبیری «کلاهسیاههای امریکایی» قلع و قمع شدند.
ناامنی نفس میکشد
حمله تروریستی در کرمان ایران و همینطور حملات دیگری که در این اواخر در افغانستان رخ داده، نشاندهنده اینست که تهدید هنوز باقی است و ناامنی نفس میکشد. مهمترین مسئله، حضور نیروهای تاجیکستانی در صف گروه تروریستی داعش است، طوریکه در حملات تروریستی در کرمان، اعلام شد که یکی از عوامل تروریستی، تاجیکستانی بوده است و این معضل را پیچیدهتر میکند.
بناءً در نشستی که قرار است اواخر ماه جاری در کابل با اشتراک نمایندگان روسیه، ایران، چین و پاکستان در مورد افغانستان برگزار شود، یک فرصت برای رفع تهدیدات امنیتی در منطقه است. کشورهای یادشده باید در این نشست، روی مهمترین مسئله که تهدید گروههای تروریستی است، تمرکز کرده و اتحادی را برای عملیات علیه گروههای تروریستی خصوصا داعش خراسان شکل دهند.
نکته پایانی
همانطور که اشاره شد، امریکا تلاش دارد بار دیگر داعش را احیا کند تا استراتژی ناامنسازی منطقه را عملی سازد. البته که در این امر تنها نیست و رژیم اسرائیل و برخی کشورهای غربی نیز با امریکا همراه است. پس الزامی است که کشورهای منطقه علیه این پروژه شوم اتحاد کنند، هماهنگ عمل کنند و در همکاری با طالبان، شر این گروه تروریستی را از منطقه کم نمایند. با این اقدامات میشود به برقراری صلح و ثبات در منطقه و ثبات امنیت منطقه امیدوار بود. فقط اتحاد است که میتواند جلو شرارت غرب را بگیرد و منطقه را امن نگهدارد.
سید الیاس احمدی