انتقام خون کودکان غزه و شهیدان چون اسماعیل هنیه
رژیم اسرائیل بیش از 76 سال است که مرتکب جنایت علیه بشریت می شود و رهبران بی وجدان آمریکا نیز با حمایت از جنایت های صهیونیسم، زشت ترین چوب حراج را به تمام اصول و ارزشهای اخلاقی انسانی زده اند و می زنند. همچنان دولت های غربی در قبال نکبت جاری در فلسطین تحت تاثیر آمریکا از رژیم اشغالگر و غاصب صهیونیسم حمایت می کنند و دولتهای عربی و بعضی از کشورهای اسلامی نیز سکوت کرده اند که مبادا منافع آنها در خطر قرار گیرد.
در این میان، تنها کشوری که بدون هیچ اباء و اکراهی در قبال جنایتکار تاریخ ایستاده و تلاش دارد تا مجموعه ی نظامی ـ امنیتی فاسد اورشلیم و حامیانش را لگام بزند، ایران است. هرچند در کنار ایران؛ ملت های مسلمان و حتی جوامع غیر مسلمان نیز ایستاده اند و بر جنایت های جاری در غزه و نسل کشی مردم فلسطین اعتراض می کنند، اما متاسفانه ملت ها که غیر نظامی اند و مانند ملت افغانستان، به امکانات و قدرت دسترسی ندارند، توانایی جلوگیری از نکبت جاری در فلسطین را ندارند و به همین دلیل ایران تنها کشوری است که در میدان نبرد در برابر جنایتکاران تاریخ ایستاده اند.
با همه حال، رژیم اشغالگر و غاصب صهیونیسم به رغم اینکه بیش از 70 سال جنایت علیه بشریت و نسل کشی را در غزه ـ فلسطین به راه انداخته و طی 9 ماه گذشته بیش از 44 هزار انسان را قتل عام، ده ها هزار انسان را مجروح، میلیونها انسان را آواره و بیش از 85درصد زیر ساخت های تمام شهرهای فلسطین را آوار و ویران نموده است، در ادامه ی جنایت های بی شرمانه اش در تاریخ یکم آگست 2024، اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس را در تهران ترور نمود و به شهادت رساند.
ترور هنیه توسط رژیم اسرائیل در خاک ایران از منظر قوانین بین الملل به تهران اجازه می دهد تا ایران پاسخ درخور و مناسب به رژیم صهیونیسم بدهد و انتقام اسماعیل هنیه و کودکان غزه را از رژیم اسرائیل بگیرد. به همین دلیل جمهوری اسلامی متعهد به حمله به اسرائیل گردیده است و از آن طرف رژیم صهیونیسم و حامیانش نیز در حال آماده باش قرار گرفته اند. پرسش اساسی ای که اکنون بایستی پاسخ داده شود اینست که ایران چگونه انتقام خون کودکان غزه و شهیدان چون اسماعیل هنیه را از رژیم کودک کش اسرائیل می گیرد؟
اسراتژی ایران در قبال دولت های اسلامی و غیر اسلامی
ایران به عنوان یک کشور اسلامی و با تکیه بر اصول ایدئولوژیک انقلاب اسلامی، به دنبال تقویت همبستگی اسلامی و حمایت از ملتهای مسلمان است. جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب 1357 در این کشور، به طور فعال تلاش میکند تا اتحاد میان کشورهای اسلامی را تقویت کند و آنها را در مقابل تهدیدات مشترک، به ویژه تهدیدات از سوی قدرتهای خارجی و اسرائیل، متحد سازد. این رویکرد شامل حمایت از سازمانهای منطقهای مانند سازمان همکاری اسلامی (OIC) و تشویق به وحدت میان مسلمانان از طریق کنفرانسها و گفتگوهای بینالمللی است.
حمایت ایران از امت اسلامی یکی از اصول محوری سیاست خارجی این کشور است که بر اساس آموزههای اسلامی و ایدئولوژی انقلاب اسلامی شکل گرفته است. این حمایت در سطوح مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و از طریق تعاملات بینالمللی و منطقهای، با هدف تقویت همبستگی اسلامی، مقابله با تهدیدات خارجی و حمایت از حقوق مسلمانان انجام میشود.
چنانچه کمکهای نظامی، مالی و سیاسی ایران از جنبشهای مقاومت اسلامی مانند حزبالله لبنان، حماس، و جهاد اسلامی فلسطین و همچنان حمایت های مالی و میزبانی از میلیونها مهاجر افغانستان و مقابله با دولت ها و کشورهای که از هر طریقی در سرتاسر جهان بر علیه مسلمانان ظلم و ستم می کنند، همه و همه بر گرفته و بر ساخته از اصل «حمایت از امت اسلامی» در سیاست خارجی ایران است. در همین راستا ایران همیشه سعی داشته است تا با کشورهای اسلامی روابطی دوجانبه و مبتنی بر منافع مشترک برقرار کند. این روابط میتواند شامل همکاریهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی باشد.
ایران اما، در تعامل با کشورهای غیراسلامی از رویکردی چندبعدی استفاده میکند که به ترکیب دیپلماسی، مقاومت و تعاملات اقتصادی بستگی دارد. با این حال در سیاست خارجی ایران در قبال کشورهای غیر اسلامی یکی از اصول اساسی همواره مقابله با نفوذ و دخالت کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده و اسرائیل، در امور داخلی کشورهای اسلامی بوده است. این مخالفتها گاهی به شکل حمایت از جنبشهای ضد استعماری و ضد امپریالیستی در کشورهای دیگر و همچنین تلاش برای کاهش نفوذ این کشورها در خاورمیانه و جهان اسلام تجلی مییابد.
به صورت کلی می توان گفت که ایران در مقابل کشورهای غیراسلامی، از رویکردهای دیپلماتیک، اقتصادی و رسانهای استفاده میکند تا نفوذ و قدرت خود را در صحنه بینالمللی حفظ و تقویت کند. این استراتژی چندبعدی به ایران کمک کرده است تا با وجود فشارهای خارجی، به عنوان یک بازیگر مهم و تأثیرگذار در منطقه و جهان باقی بماند.
ایران چگونه انتقام خون کودکان غزه و شهیدان چون اسماعیل هنیه را می گیرد؟
ایران به عنوان یک کشور اسلامی بیش از چهار دهه است که حمایت از مردم مظلوم فلسطین را به عنوان یک مسئولیت انسانی و اسلامی شناخته و پذیرفته است و برای نجات فلسطین و قدس شریف، هزینه های زیادی متحمل شده و می شود. به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران در ادوار متفاوت به روشها و انواع مختلف از ملت فلسطین حمایت کرده و می کند.
چنانچه تقریبا 9 ماه قبل زمانی که اسرائیل تجاوز بی رحمانه، قتل عام و نسل کشی مردم غزه و فلسطین را آغاز کرد، دستگاه های نظامی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی از هر طریقی تلاش نمودند تا جلوی اسرائیل را بگیرند و جان ملت فلسطین را نجات دهند. چنانکه نماینده ایران در سازمان ملل متحد درخواست جلسه فوری را داد و همانطور به در خواست وزیر خارجه پیشین ایران (مرحوم دکتر امیر عبدالهیان)، کنفرانس فوری سازمان همکاری جهان اسلامی در جده ـ عربستان تشکیل گردید و مستشاران نظامی ایران در سوریه، لبنان و غزه به صورت فعال و موثر حضور یافتند و به کمک مردم غزه شتافتند.
با این حال جمهوری اسلامی جهت حمایت از فلسطین و قدس شریف، خسارت های مالی و انسانی نیز متحمل گردید. چنانکه بسیاری از مقام های ارشد نظامی مانند سید رضی در همین مسیر به شهادت رسیدند و کنسولگری ایران در سوریه مورد تجاوز اسرائیل قرار گرفت. ولی با همه حال ایران، دست از حمایت از فلسطین و غزه برنداشته و با حملات وعده صادق و همچنان فعالیت های دیپلماتیک وسیع، عرصه را برای متجاوزان به شدت محدود ساخت.
انزوای جهانی و تنفر جهانیان از اسرائیل، باعث گردید که رژیم صهیونیسم به منظور گسترش نزاع و جنگ و درگیر ساختن جمهوری اسلامی، به ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران، اقدام نماید که به نظر می رسد، این آخرین و اولین اشتباه رژیم اسرائیل و حامیانش باشد.
زیرا ایران با اتخاذ مجموعهای از استراتژیهای چندلایه و پیچیده، بهطور مؤثری توانسته است اسرائیل را در جنبههای مختلف امنیتی، نظامی و روانی به چالش بکشد و کاملا فلج کند. این استراتژیها شامل حمایت از گروههای مقاومت، حملات سایبری و ایجاد یک شبکه گسترده از متحدان منطقهای است که همگی نقش مهمی در محدود کردن قدرت و تحرک اسرائیل داشتهاند.
باتوجه به آنچه که گفته شد، در جواب پرسش فوق می توان گفت انگیزههای اصلی ایران در مواجهه با اسرائیل، انتقام خون کودکان معصوم فلسطینی و شهید اسماعیل هنیه است. زیرا این موضوع در افکار عمومی جهان اسلام و بهویژه در میان ملت ایران، بهعنوان نمادی از مظلومیت و بیعدالتی قلمداد میشود.
از اینرو ایران با بهرهگیری از ترکیبی از استراتژیهای نظامی، سایبری، روانی و دیپلماتیک، بهطور مؤثری توانسته است اسرائیل را در جنبههای مختلف فلج کند. این اقدامات نه تنها قدرت نظامی و امنیتی اسرائیل را تضعیف کردهاند، بلکه این کشور را در یک حالت تدافعی دائمی قرار دادهاند و هزینه های سنگین اقتصادی و روانی را بر رژیم صهیونیسم تحمیل نموده اند. اگرچه این وضعیت تاکنون به یک جنگ تمامعیار منجر نشده است، اما توانسته است اسرائیل را بهشدت محدود و آسیبپذیر کنند.
عایشه ببرک خیل