اندیشه های امام خمینی، وحدت و افغانستان
همیشه واژه «وحدت» خوراک سخنرانی های شخصیت های مختلف بوده و همه بر بودن آن تاکید و اختلاف را نفی می کنند. خصوصا در کشور ما افغانستان همه از وحدت ملی و اسلامی سخن می زنند و وجود آنرا برکت و نبود آنرا خواری و ذلت می دانند، ولی به راستی مقصود از وحدت و وحدت اسلامی چیست؟
وحدت، نیاز همیشگی مسلمانان
اتحاد انسانها برای رسیدن به اهداف بزرگ و مشترک برخاسته از سرشت و عقلانیت انسان است که همه به آن تاکید دارند و دین اسلام اساس و اصول آن بر وحدت مسلمانان استوار بوده که آیات قرآنی و احادیث نبودی زیادی پیرامون آن وجود دارد. با این حال امام خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران که از او بهعنوان محور وحدت اسلامی یاد می شود، همواره با این دیدگاه که وحدت نیاز همیشگی مسلمانان جهان به شمار می آید، به وجود این اصلِ مهم تاکید داشت.
افغانستان و الگوگیری از اندیشه های امام خمینی
در حالیکه افغانستان تحت اشغال شوروی سابق قرار داشت، مردم افغانستان با الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی و با تکیه بر اصل وحدت اسلامی، با دست خالی قیام کردند و توانستند امپراطوری شوروی را شکست دهند که این خود ثمره «وحدت» بود و امام خمینی در این مورد چه زیبا می گوید: ارزش این چریک هاى افغانى این است که شکستند آن بت هاى بزرگى را که تراشیده بودند که اگر کسى با شوروى یک کلمه بگوید، باید به فنا برسد. اینها شکستند این را.
و در جایی دیگر در زمینه مقاومت و رشادتهای ملت افغانستان در برابر نیروهای متجاوز شوروی می گوید: اینها از افغانستان هم یک درسى گرفتهاند که همه سلاحهاى مدرن را آوردند و همه هلیکوپترها و طیارهها، و حتى نظامیهاى تدریب شده را آوردند افغانستان، لکن نتوانستند ملت افغانستان را خاضع کنند، و هر روز رو به شکستند.
آن زمان، اندیشه های امام خمینی و انقلاب به رهبری امام خمینی، ثمری داد که جهان شمول شد و کشورهای زیادی با الگوگیری از آن، توانستند آزادی خود را به دست بیاورند. کشور ما افغانستان نیز با تکیه بر اسلام و قرآن، امپراطوری پوشالی شوروی را در سطح جهانی بی آبرو کرد و شکست داد.
امروز طالبان بر افغانستان حاکم هستند. کشوری که اقوام مختلفی در آن زندگی دارند و پیرو دو مذهب جعفری و حنفی هستند. امام خمینی با اتکا به قرآن و مردم انقلاب را به پیروزی رساند و یکی از درس های که می توان از انقلاب جمهوری اسلامی ایران گرفت، همین بحث مردمی بودن آن می باشد.
تکیه به مردم، مبنای پیروزی است و طالبان اگر بخواهند و می خواهند موفق شوند و افغانستان را به پیشرفت و تعالی و ترقی برسانند، مسیر آن از دل مردم می گذرد. از وحدت ملی و اسلامی صحبت می کنند، در حالیکه نفی یک مذهب، به هیچ وجه وحدت اسلامی نیست و اختلاف اسلامی را نشان می دهد. نیاز است برای وحدت اسلامی مذهب شیعه و سنی همانند گذشته رسمیت داشته باشد و همه به ریسمان الهی چنگ بزنند.
زمانیکه پیامبر اسلام (ص) به نبوت مبعوث شد و تبلیغ دین اسلام را آغاز کرد و مبارزاتی را در این راه انجام داد و سپس حکومت های اسلامی به وجود آمد، از همه مردم در آن سهیم بودند و سفید پوست و سیاه پوست فرقی با هم نداشتند. شریعت اساس حکومت طالبان خوانده میشود، ولی آیا شریعت حکم میکند که یک گروه بر دیگر اقوام حکومت کند؟
خیر! اسلام به وحدت تاکید کرده و امت اسلامی با وحدت می توانند به رفاه و آسایش برسند و دشمنان را ناامید کنند. امروز چشم غربی ها و در راس امریکا به افغانستان دوخته شده، چون هم تلاش دارد جبران شکست کند و هم این نقطه استراتزیک را دوباره به اشغال خود دربیاورد.
اگر تکیه به مردم و وحدت شود، این نظام افغانستان آنچنان مستحکم و قوی خواهد شد که هیچ دشمنی نخواهد توانست آنرا ضربه بزند. اما اگر اختلافی وجود داشته باشد، شاریدن آن کار سختی نخواهد بود و فرصت برای مداخله گران فراهم خواهد بود.
مهدی حسینی