عملیات روانی پیرامون بازگشت نظامی آمریکا به افغانستان: واقعیت یا تصویرسازی؟
خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در تابستان ۲۰۲۱ پایانی بر طولانیترین جنگ خارجی ایالات متحده بود. اما این پایان نظامی، سرآغازی برای جنگهای رسانهای، روانی و گمانهزنیهای سیاسی شد. در حالیکه طالبان کنترل کامل افغانستان را در دست گرفت، برخی جریانهای رسانهای و سیاسی در منطقه، بار دیگر بحث «بازگشت آمریکا» به افغانستان را مطرح کردند. ادعایی که گرچه گاهی با اظهارات سیاسی مانند سخنان دونالد ترامپ پیوند میخورد، اما در واقع بیش از آنکه بر تحلیلهای میدانی استوار باشد، بر عملیات روانی و تصویرسازی سیاسی مبتنی است.
۱. حضور بیسابقه و خروج پرهزینه
ورود نیروهای آمریکایی به افغانستان از اکتبر ۲۰۰۱ و در پی حملات ۱۱ سپتامبر آغاز شد. آمریکا در قالب عملیات Operation Enduring Freedom با هدف سرنگونی طالبان و مبارزه با تروریسم وارد عمل شد. در اوج حضور نظامی، بیش از ۱۰۰ هزار نیروی آمریکایی در افغانستان مستقر بودند و تنها هزینه نظامی آمریکا طی دو دهه بیش از ۷۷۰ میلیارد دلار برآورد شد.
تا پایان سال ۲۰۲۰، شمار نیروهای آمریکایی به حدود ۲۵۰۰ تن کاهش یافت و در نهایت در ۳۱ اوت ۲۰۲۱، با اجرای توافقنامه دوحه، آخرین نیروهای آمریکا از کابل خارج شدند. خروج آمریکا از پایگاه استراتژیک بگرام نیز شبانه و بدون اطلاع دولت وقت افغانستان انجام شد.
۲. اظهارات ترامپ؛ سیاست یا راهبرد نظامی؟
دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا، یکی از بازیگران اصلی این ماجرا بود. او توافق دوحه را در فوریه ۲۰۲۰ با طالبان امضا کرد، اما پس از خروج واقعی نیروها در دوران بایدن، بارها از «نحوه اجرا» انتقاد کرد. ترامپ در مصاحبهای گفت: «ترک بگرام اشتباهی بزرگ بود، حالا چین آن را گرفته است.»
با این حال، هیچ سند رسمی یا گزارش وزارت دفاع آمریکا از برنامهریزی برای بازگشت به افغانستان یا احیای بگرام حمایت نمیکند. اظهارات ترامپ عمدتاً رنگ انتقاد سیاسی داشتند، نه اعلام راهبرد نظامی.

۳. جنگ روایتها؛ شایعات و عملیات روانی
در ماههای اخیر، برخی رسانهها و گروههای مخالف طالبان، با انتشار گزارشهایی مبهم درباره «فرود هواپیماهای ناشناس در بگرام» یا «دیدارهای محرمانه با طالبان»، تلاش کردهاند بازگشت آمریکا را یک پروژه نزدیکالوقوع جلوه دهند. با این حال، هیچکدام از این ادعاها از سوی منابع رسمی یا نهادهای بینالمللی تأیید نشدهاند.
بهعنوان نمونه، گزارشی که توسط رسانه های مختلف و الجزیره منتشر شد، نشان میدهد طالبان این شایعات را بیاساس خوانده و گفتهاند: «هیچ نیروی خارجی در خاک افغانستان حضور ندارد و چنین چیزی نیز امکانپذیر نخواهد بود.»
۴. مواضع طالبان؛ قطعیت در برابر حضور خارجی
سخنگوی طالبان، ذبیحالله مجاهد، در اظهارات رسمی متعدد تأکید کرده است که افغانستان اکنون کشوری مستقل و بدون حضور خارجی است. در مصاحبهای با رویترز، وی گفت: «حاکمیت ملی ما اجازه نمیدهد هیچ پایگاه یا نیروی خارجی در کشور ما مستقر شود.»
این موضع نه تنها از سوی رهبری طالبان بلکه از طرف دیگر مقامات این گروه نیز تکرار شده است، تا جایی که بگرام بهعنوان «نماد اشغال» تلقی شده و بازگشت به آن از نظر طالبان غیرقابل تصور است.
۵. موانع قانونی و اجتماعی در آمریکا
از منظر سیاست داخلی آمریکا نیز بازگشت به افغانستان با موانع متعدد روبهرو است. کنگره آمریکا برای هر نوع اقدام نظامی جدید نیاز به تصویب مجدد دارد و خاطره تلخ دو دهه جنگ افغانستان که به کشته شدن بیش از ۲۴۵۰ سرباز آمریکایی انجامید، در افکار عمومی آمریکا باقی است. از سوی دیگر، دولت بایدن تاکنون هیچ نشانهای از قصد مداخله نظامی مجدد در افغانستان نشان نداده است.
به طور کلی آنچه امروز تحت عنوان بازگشت نظامی آمریکا به افغانستان مطرح میشود، بیش از آنکه یک پروژه واقعی و مبتنی بر شواهد باشد، یک عملیات روانی و رسانهای برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی است. بهرهبرداری از اظهارات پراکنده ترامپ، تقطیع سخنان مقامات، و برجستهسازی شایعات بدون سند، بخشی از یک روایتسازی سیاسی در فضای پرتنش افغانستان است.
نه ساختار قدرت فعلی در واشنگتن زمینهای برای چنین تصمیمی دارد، نه طالبان اجازه آن را میدهند، و نه بستر منطقهای چنین اقدامی را ممکن میسازد. بنابراین، تحلیل واقعبینانه و مستند، تنها راه مقابله با این عملیات روانی پیچیده و چندلایه است.

زهرا هاشمی