چندی است که تشکیل حکومت در تبعید از سوی برخی مخالفان طالبان مطرح میشود و رسانههای مخالف طالبان و برخی افراد در شبکههای اجتماعی هم به این موضوع میپردازند. اینکه تشکیل حکومت در تبعید بهعنوان یک راهحل سیاسی برای مخالفان طالبان، چه عواقبی برای مردم افغانستان به همراه دارد؟ نفوذ محافل کارشناسی غرب بر روی مخالفان طالبان، تا چه اندازه در پیدایش ایده تشکیل حکومت در تبعید تأثیرگذار بوده است؟ ادامه سیاست های کنونی طالبان در موفقیت این ایده به چه میزان کمک میکند؟ کشورهای منطقه چه مسئولیتی در قبال ایده تشکیل حکومت در تبعید دارد؟ از جمله مهمترین سوالهای است که باید پاسخ داده شود.
نقش غرب و نفوذ آن بر مخالفان طالبان
پس از خروج نیروهای نظامی غرب به رهبری آمریکا از افغانستان و قدرتگیری دوباره طالبان، کشورهای غربی بهویژه ایالات متحده بهشدت در تلاشاند تا نفوذ خود را در این کشور بازیابی کنند. در این راستا، برخی محافل کارشناسی غربی به دنبال استفاده ابزاری از مخالفان طالبان هستند تا از طریق آنها به اهداف خود دست یابند. این روند، بهنوعی نشاندهنده حس تحقیر غرب در برابر طالبان است و میتواند به نوبه خود، به وقوع بحرانهای جدید در افغانستان منجر شود.
ایده تشکیل حکومت در تبعید در این فضا مطرح میشود که بهنوعی به معنای نادیدهگرفتن اراده و خواستههای واقعی مردم افغانستان است. مخالفان طالبان باید متوجه شوند که با اتخاذ این رویکرد، بهجای حل مشکلات، تنها به بحرانهای جدید دامن میزنند. این حرکت نهتنها به منافع ملی آسیب میزند، بلکه باعث قربانی شدن زندگی میلیونها افغانستانی میشود.
هشدار به مخالفان طالبان
مخالفان طالبان باید به این نکته توجه کنند که تشکیل حکومت در تبعید نهتنها بهعنوان یک راهحل پایدار قابلقبول نیست، بلکه تاریخ نشان میدهد که چنین حکومتی بهندرت موفق به تحقق اهداف خود میشود و غالباً به تداوم بیثباتی و بیاعتمادی منجر میگردد. تجربههای گذشته حاکی از آن است که دولتهای تبعیدی به دلیل فاصلهگیری از واقعیتهای داخلی و وابستگی به حمایتهای خارجی، توانایی مدیریت بحرانها و نیازهای جامعه خود را ندارند.
در این راستا، مخالفان طالبان باید از طمع قدرت و ایجاد ساختارهای سیاسی ظاهری دوری گزینند و بهجای اتکا به کشورهای غربی، به دنبال راهکارهای ملی و مشارکتی باشند که بتواند به وحدت و همگرایی در داخل کشور بینجامد. این رویکرد نهتنها میتواند اعتماد مردم را جلب کند، بلکه زمینهساز حل معضلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور خواهد بود و در نهایت به یک تغییر بنیادین و پایدار منجر میشود.
تأثیر سیاستهای طالبان بر اوضاع افغانستان
حکومت طالبان با اتخاذ سیاستهای تندروانه و سرکوبگرانه، خود را به سمت تحولات خطرناکی سوق میدهد که نهتنها به نفع مردم افغانستان نیست، بلکه میتواند به تضعیف بیشتر حاکمیت ملی و افزایش تنشها و ناآرامیها در کشور منجر شود. اگر طالبان به این سیاستها ادامه دهند و بر رفتارهای خشونتآمیز و تبعیضآمیز خود اصرار ورزند، شرایطی به وجود خواهد آمد که تشکیل حکومت در تبعید بهعنوان یک گزینه جدی مطرح و حمایت شود و این امر به تضعیف موقعیت آنها در عرصه بینالمللی و داخلی منجر خواهد شد.
چنین وضعیتی نهتنها باعث میشود که اعتماد مردم به حکومت کاهش یابد، بلکه احتمال بروز درگیریهای بیشتر و ناامنیهای پایدار را نیز افزایش میدهد؛ لذا، طالبان باید به این مسئله توجه کنند که ادامه سیاستهای تندروانه نهتنها برای خودشان زیانبار خواهد بود، بلکه میتواند آینده کشور را به مخاطره بیندازد و زمینهساز بیثباتی و بحرانهای عمیقتری شود که در نهایت کنترل اوضاع را از دست آنان خارج خواهد کرد.
مسئولیت کشورهای منطقه در قبال ایده حکومت در تبعید
کشورهای همسایه افغانستان باید نسبت به عواقب تشکیل حکومت در تبعید هشیار باشند، زیرا چنین حرکتی میتواند به ایجاد بیثباتی و تنشهای جدید در منطقه منجر شود که تبعات آن فراتر از مرزهای افغانستان خواهد رفت. این بیثباتی ممکن است به ناآرامیهای اجتماعی و اقتصادی در کشورهای همسایه و تشدید بحرانهای انسانی بینجامد؛ لذا، کشورهای منطقه باید با اتخاذ سیاستهای منطقی و مدبرانه، به همگرایی در حوزههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی روی آورند و از طریق دیپلماسی فعال، به حفظ ثبات و امنیت منطقه کمک کنند.
این همکاری میتواند به شکلدهی به یک فضای مثبت و سازنده برای گفتوگو و تعامل میان کشورها منجر شود و همچنین بر تقویت زیرساختهای مشترک و رفع چالشهای منطقهای تأثیرگذار باشد. در این راستا، توجه به نیازها و نگرانیهای یکدیگر و اتخاذ رویکردی مبتنی بر همکاری و همدلی میتواند به ایجاد یک محیط امن و پایدار در منطقه کمک کند که در نهایت همگی از آن بهرهمند خواهند شد.
و کلام آخر اینکه:
تشکیل حکومت در تبعید نهتنها بهعنوان یک راهحل سیاسی قابلقبول نیست، بلکه میتواند به بحرانهای جدید و عمیقتری در افغانستان و منطقه منجر شود. تمامی طرفها باید بهجای اتکا به بازیهای سیاسی و قدرتطلبی، به دنبال راهحلهای واقعی و پایدار برای صلح و ثبات در افغانستان باشند. مردم این کشور شایسته یک آینده بهتر هستند و نباید بهخاطر منافع گروهی و قدرتطلبی دیگران قربانی شوند. برای تحقق این هدف، همگان باید دست در دست یکدیگر نهاده و به ایجاد یک افغانستان پایدار و صلحآمیز کمک کنند.
تمنا پوپلزی