تعامل طالبان با غرب
از زمان بهقدرترسیدن مجدد طالبان در افغانستان در 15 آگست سال ۲۰۲۱، تعامل این گروه با غرب به یکی از مسائل پیچیده و درعینحال حیاتی در عرصه سیاست بینالملل این گروه تبدیل شده است. طالبان در تلاش است تا با مدیریت هوشمندانه روابط خود با کشورهای غربی، به اهداف سیاسی و اقتصادی خود دست یابد. در این یادداشت، ضمن بیان نگاه طالبان به غرب، ضرورت ها و چالش های تعامل این گروه با کشورهای غربی را به بررسی می گیریم.
نگاه طالبان به غرب
نگاه طالبان به غرب همواره ترکیبی از شک و تردید و فرصتنگری بوده است. از یک سو، تاریخچه مداخلات نظامی، تحریمها و فشارهای سیاسی باعث شده تا طالبان به کشورهای غربی با بیاعتمادی بنگرند. این بیاعتمادی از تجربیات گذشته طالبان ناشی میشود که شامل مداخلات نظامی و تحریمهای اقتصادی بوده است. از سوی دیگر، وجود این تفکر نیز در میان طالبان بهخوبی قابلدرک است که برای بقای سیاسی واقتصادی شان، تعامل با غرب را ضروری می داند.
طبق این برداشت، تعامل با غرب میتواند به طالبان کمک کند تا از فشارهای بیشتر جلوگیری کند و در عین حال به کمکهای مالی و فناوریهای پیشرفته دست یابد. بدین جهت است که طالبان تلاش میکند تا از هرگونه تعامل مثبت با غرب برای بهبود تصویر خود در سطح بینالمللی و کسب مشروعیت استفاده کند.
نیازمندی های طالبان به تعامل با غرب
از دیدگاه طالبان (فکر غالب) نیازمندی های این گروه به تعامل با غرب از جهات ذیل قابلبررسی است:
1. اقتصادی: افغانستان تحت حاکمیت طالبان با بحرانهای اقتصادی شدید مواجه است. تعامل با غرب میتواند به دریافت کمکهای بینالمللی و سرمایهگذاریهای خارجی منجر شود که برای بهبود وضعیت اقتصادی ضروری است.
2. مشروعیت بینالمللی: برای به رسمیت شناختهشدن بهعنوان حکومت قانونی افغانستان، طالبان نیاز دارند با غرب و دیگر کشورهای جهان تعامل کنند. این مشروعیت میتواند به افزایش ثبات داخلی و کاهش تنشها کمک کند.
3. دسترسی به منابع و تکنولوژی: تعامل با غرب میتواند به طالبان امکان دسترسی به منابع و تکنولوژیهای مدرن را بدهد که برای توسعه و بازسازی افغانستان ضروری است.
4. کاهش تحریمها: با تعامل مثبت و همکاری با غرب، طالبان میتوانند امیدوار باشند که تحریمهای بینالمللی علیه آنها کاهش یابد یا برداشته شود که این امر میتواند تأثیرات مثبتی بر اقتصاد کشور داشته باشد.
چالشهای تعامل طالبان با غرب
تعامل طالبان با غرب خالی از چالش و دردسر هم نیست. برخی از این چالش ها عبارتاند از:
1. اختلافات ایدئولوژیک: تفاوتهای عمیق ایدئولوژیک بین طالبان و کشورهای غربی میتواند به تعارضات و سوءتفاهمهای زیادی منجر شود.
2. فشارهای حقوق بشری: یکی از بزرگترین چالشها، انتقادات شدید بینالمللی در مورد نقض حقوق بشر توسط طالبان است. این موضوع میتواند تعاملات را پیچیده و محدود کند.
3. تحریمهای اقتصادی: حتی با تلاشهای طالبان برای تعامل، غرب از تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای بینالمللی بهعنوان یک چماق استفاده می کند و هرگز از آن دستبردار نیست.
4. عدم اعتماد: تاریخچه طالبان و روابط گذشته آنها با گروههای که از دید غرب تروریستی هستند، باعث عدم اعتماد غرب به طالبان شده است. این عدم اعتماد میتواند مذاکرات و تعاملات را بهشدت دشوار کند.
5. فشارهای داخلی: تعامل با غرب میتواند به فشارهای داخلی در بین اعضای طالبان منجر شود، بهویژه اگر برخی از اعضا با این تعاملات مخالف باشند. این موضوع میتواند به شکافها و تنشهای داخلی در طالبان منجر شود.
6. انتظارات مردمی: تعامل با غرب ممکن است انتظارات مردم افغانستان برای بهبود وضعیت زندگیشان را افزایش دهد. اگر طالبان نتوانند این انتظارات را برآورده کنند، ممکن است با نارضایتی و مخالفتهای داخلی مواجه شوند.
7. کاهش همکاری های منطقه ای: تعامل طالبان با غرب میتواند به کاهش همکاریهای منطقهای منجر شود؛ زیرا کشورهای منطقه افزایش نفوذ غرب در افغانستان را تهدیدی برای منافع خود می دانند و ازاینجهت نگرانی دارند. این نگرانیها میتواند حداقل باعث کاهش همکاریهای اقتصادی، امنیتی و اطلاعاتی با طالبان شود.
کلام آخر اینکه:
جریان غالب میان طالبان به این باور است که تعامل با غرب میتواند به تأمین کمکهای اقتصادی، کسب مشروعیت بینالمللی، دسترسی به منابع و تکنولوژیهای مدرن و کاهش تحریمها منجر شود و آنها را از بحرانهای کنونی نجات دهد. اما تجربه سیاسی کشورها، بهویژه افغانستان بهخوبی دلالت بر اشتباه بودن این طرز فکر دارد؛ زیرا غربیها بیشتر به دنبال منافع خود از طریق افزایش نفوذ و کنترلشان در منطقه هستند بهویژه مناطقی که منافع ژئوپلیتیکی دارند.
مطالعه این تفکر در تاریخچه تعامل غرب با کشورهای همچون افغانستان، این هشدار را به طالبان می دهد که فقط با تعامل با غرب نمی توانند به آرامش و پایداری دائمی دست یابند، و ممکن است مواجه به تضادها و ناپایداری های بیشتری شوند که از آن جمله می توان به فشارهای داخلی و افزایش انتظارات عمومی، و قطع و یا کاهش همکاری های منطقه ای اشاره کرد که همگی پیامدهای جبرانناپذیری را برای حکومت طالبان و افغانستان دارد.
تمنا پوپلزی