تبعید شدگان و مخالفین حکومت طالبان معتقدند که برای مقابله با طالبان، تنها جنگ با سلاح کافی نیست. طالبان فقط با جنگ رودرو نابود شدنی نیستند. از نظر آنها چنین استراتژی علیه طالبان نه جواب می دهد و نه شدنی می باشد. همانگونه که در جریان جنگ بیست ساله و با حضور نیروهای خارجی به رهبری امریکا و با سرمایه گذاری میلیاردها دالر نتوانستند کاری به پیش ببرند، اکنون هم نمی توانند، پس تصمیم نهایی آنها جنگ رسانه ای و تبلیغات سوء علیه آنها با به کارگیری مزدوران داخلی است که از سوی کشورهای خارجی در جهت تضعیف حاکمیت به کار گرفته شده اند.
در این نوشتار به نقش مخرب رسانه های دری زبان خارج نشینی نیز خواهیم پرداخت که تا چه اندازه علیه حاکمیت در جهت تضعیف آن، قد علم کرده اند!
جنگ رسانه ای چیست؟
جنگ رسانه ای، یکی از چشمگیر و نمایان ترین جنبه های “جنگ نرم” است. اگرچه در هنگام جنگ نظامی کاربرد بیشتری دارد، اما این دلیل نمی شود که در مواقع صلح، جنگ رسانه ای کنار گذاشته شود. باید عنوان کرد که جنگ رسانه ای، تنها جنگی است که حتی در شرایطی که جنگ نظامی وجود ندارد ادامه داشته و کشورها در جهت پیشبرد اهداف سیاسی خود همراه با سرمایه گذاری هنگفت بالای رسانه ها، از آنها استفاده لازم را می برند.
این جنگ میان رادیو و تلویزیون ها، تحلیلگران، ژورنالیستان چینل های خبری و سایت های اینترنتی جریان داشته و دارد؛ اما واقعیت این است که در پشت این جنگ ژورنالیستی، چیزی به نام «پالیسی رسانه ای یک حکومت» نهفته است که مستقیما از سوی نهاد های استخباراتی و امنیتی یک کشور حمایت می شوند.
نیروهای جنگ رسانه ای، کارشناسان تبلیغاتی، استراتژیست های تبلیغات برون مرزی و عاملین رسانه ها هستند.
برنامه ریزان جنگ رسانه ای، نه لزوماً جنرال های جنگ، بلکه ممکن است استادان دانشگاه ها و دیپارتمنت های رسانه و ژورنالیستی در دانشگاه های مهم و ارزشمند هر کشوری باشند.
جنگ نرم، جنگی بدون خشونت، جنگی ساکت و نظیف قلمداد می شود؛ جنگی که در صفحات اخبارها و شبکه های اجتماعی و مایکروفن رادیوها و دوربین های ژورنالیستان، جریان دارد.
مردمی که تحت بمباردمان جنگ رسانه ای قرار دارند، حتی ممکن است خود از جریان چنین جنگی بی اطلاع باشند. هدف این جنگ گرچه تغییر در رویه عملکرد دولت ها و حکومت ها می باشد، اما به طرز نامحسوسی به جای حکومت ها، مردم یک سرزمین مورد هدف قرار می گیرند.
این عقیده وجود دارد که اگر بتوان بالای افکار عموی تغییراتی آورده شود، می توان دولت ها را تحت فشار افکار عمومی قرار و به آنچه که خواهان دستیابی به آن است، دست پیدا کنیم.
رسانه ها علیه طالبان
همانطورکه در ابتدای این نوشتار ذکر شد، ژورنالیستان، تحلیلگران و سرمایه گذاران رسانه ای که در طول 20 سال نظام جمهوریت در افغانستان فعالیت و از سوی کشورهای خارجی مورد حمایت قرار می گرفتند، اکنون با آمدن طالبان از کشور فراری شده اند و با سلاح های نرم و پول هایی که در اختیار گرفته اند قصد سقوط نظام طالبانی را دارند. شاهد هستیم که تعدادی به بی بی سی رفتند، تعدادی دیگر به رسانه ی نوپای افغانستان اینترنشنال و یا صدای امریکا …..
متاسفانه در افغانستان به دلیل بالا بودن حساسیت شرایط امروزی، اخبار و مطالب جعلی و فیک بسیاری دقیقه به دقیقه از سوی افراد و گروه های مخالف و تبعید شدگان انجام می شود تا بتوانند نظام طالبانی را مورد تضعیف قرار دهند.
از میان رسانه هایی که بیشتر از همه توانست ژورنالیستان و تحلیلگران فراری را به خود جذب کند می توان از چینل خبری افغانستان اینترنشنال نام برد.
افغانستان اینترنشنال علیه طالبان
این رسانه پس از روی کار آمدن طالبان در افغانستان فعالیت خود را بیش از پیش آغاز کرد و عنوان کرده اند که به دلیل اینکه طالبان محدودیت های بسیاری را در زمینه رسانه ای ایجاد کرده اند، در پی افشای حقایق و نشر مطالب بسیاری می باشند.
تلویزیون افغانستان اینترنشنال تحت حمایت ایران اینترنشنال (گفته می شود عربستان، حامی این چینل می باشد) فعالیت می کند. ایران اینترنشنال فعالیت رسانه ای خود را در سال 1396 در شرایط حساس انتخابات ایران اغاز کرد، به همین ترتیب بخش افغانستانی آن هم در شرایط حساسی همچون سقوط نظام جمهوریت! این زمان، یک فرصت طلایی بود برای آنها در جهت جذب مخاطب.
پس از فعالیت این رسانه علیه نظام طالبانی جالب این است که مردم افغانستان بدون هیچ گونه انتقاد از این چینل خبری، مطالب آن را بدون تحلیل و بررسی می پذیرند. هر روز شاهد این موضوع هستیم که این چینل خبری وابسته به عربستان سعودی بین مردم افغانستان نفاق و تفرقه ایجاد می کند. ما باید هوشیار باشیم و سواد رسانه ای خود را افزایش دهیم و بدانیم که اگرچه جنگ در افغانستان پایان یافته است، اما جنگ رسانه ای همچنان ادامه دار است، گروه حاکم باید به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشند زیرا این رسانه های مزدور انچه را که باب میلشان باشد به مردم نشان می دهند نه واقعیت ها را!
اهداف
اهداف اصلی اینگونه رسانه ها در جنگ رسانه ای بگونه خلاصه وار برایتان آورده شده است:
ایجاد درگیری بین اقوام، ایجاد اغتشاش در بین مردم به گونه ای که مردم نظرات متفاوتی علیه گروه حاکم داشته باشند که این ضربه بزرگی به مشروعیت حکومت است، ایجاد جنگ های داخلی، تحقیر گروه حاکم و ایجاد ترس در بین مردم از نگران کننده بودن وضعیت کنونی و شروع جنگ، طرفداری از گروهی در داخل کشور برای صدمه زدن به نظام، پخش مطالبی به نام حقوق زنان و آزادی بیان تا مردم به حکومت اعتراض کنند.
این رسانه ها می گویند اخباری را که رسانه های داخلی از ترس حکومت نتوانستند بگویند بی طرف به مردم می رسانیم تا فکر مستقلی به وجود بیاید. اما این یک شعار نمایشی است و واقعیت فرق می کند، آنها بیشترین پوشش را به جنگ پنجشیر و خشونت علیه زنان دادند، کاغذهای سفید با چهار زن بود و نوشته بود ما آزادی می خواهیم، آنقدر این موضوع را هوا دادند که مردم فکر میکردند که چه خبر است، اخباری را در مورد ناامنی تکرار می کنند و هیچ خبری از پیشرفت پخش نمی کنند. با اینکه زمان زیادی از شروع به کار این تلویزیون نمی گذرد، حوزه وسیعی را پوشش داده و روز به روز این حوزه در حال گسترش است.
در پایان این نوشته باید عنوان کرد که دنیای کنونی، دنیای رسانه ها می باشد. هر گاه بخواهیم تغییری در یک حکومتی ایجاد کنیم و یا بخواهیم آن حکومت را سقوط بدهیم تنها راه ساده و بدون جنجال، از طریق رسانه ها می باشد فقط کافیست هوشمندانه و با هدف وارد عمل شد تا بتوانیم بالای افکار عامه تاثیر بسزایی بگذاریم. در افغانستان در حال حاضر این کار و هدف را رسانه هایی همچون بی بی سی، افغانستان اینترنشنال و صدای امریکا همراه با مزدورهایشان در شبکه های اجتماعی و …. انجام می دهند تا بتوانند حاکمیت کنونی افغانستان را ضعیف جلوه بدهند و مردم را روز به روز بیشتر متنفرتر از طالبان کنند. در این راستا حکومت طالبان باید هوشیار بوده و خود را به علم رسانه ها و جنگ رسانه ها به روزتر نمایند تا بتوانند با آن مقابله کنند.