در روزهای گذشته، علیرضا بیگدلی، سفیر ایران در کابل، اعلام کرد که مذاکرات درباره حقآبه به نتیجه رسیده و طرف افغان تعهد داده است که به مفاد توافقنامه پایبند بماند. همزمان، علیرضا احمدی، سرکنسول ایران در مزار شریف، از دستور رهبر جمهوری اسلامی برای گسترش تعامل با مردم افغانستان سخن گفته بود.
این اظهارات در رسانههای مختلف بازتاب یافت. در حالی که رویکرد برادرانه و تعامل مثبت ایران همواره ثابت بوده و در کنار افغانستان قرار داشته است، برخی از رسانههای افغانستان که در خارج از کشور فعالیت دارند، با نگاهی مغرضانه به این موضوع پرداختند و کوشیدند آن را در چارچوب روایتهای تنشزا و تغییر در نحوه تعامل ایران با افغانستان جلوه دهند.
اکنون پرسش این است که مسئولیت افغانستان و طالبان، بهعنوان حاکمان کنونی کشور، در برابر این رویکرد مثبت تهران چیست؟ و حکومت سرپرست طالبان برای استحکام روابط دوجانبه چه اقداماتی باید روی دست گیرد؟ این مقاله تلاش دارد تا به این پرسشها پاسخ دهد.

تیتربازی رسانههای مغرض؛ تحریف تعامل پایدار ایران با مردم افغانستان
رسانههایی که با اهداف خاص فعالیت دارند، در تلاشاند تا اظهارات دیپلماتهای ایرانی را به گونهای بازتاب دهند که گویی تغییری بنیادی در سیاست ایران نسبت به افغانستان رخ داده است. تیترهایی همچون «مشکل حقآبه حل شد» یا «تعامل حداکثری با افغانستان» نشان میدهد که این رسانهها میخواهند برداشتهای نادرست را به افکار عمومی القا کنند.
واقعیت این است که سیاست جمهوری اسلامی ایران همواره بر اصل تعامل و حمایت از مردم افغانستان استوار بوده است. رهبر ایران بارها تأکید کردهاند که «حکومتها میآیند و میروند، اما مردم میمانند»، از همین رو سیاست تهران نه بر مبنای دولتهای زودگذر، بلکه بر پایه روابط برادرانه با ملت افغانستان شکل گرفته است.
با این حال، برخی رسانههای مغرض با بازی با تیترها میخواهند چنین القا کنند که تعامل ایران صرفاً معطوف به حکومت طالبان است، در حالی که تهران همیشه در کنار مردم افغانستان ایستاده و این سیاست پایدار تغییری نکرده است.
حقآبه؛ وعدهای تازه یا تأکید بر تعهدات پیشین؟
مسئله حقآبه ایران از دریای هلمند یکی از موضوعات مورد بحث میان دو کشور است که در طول سالهای اخیر بارها مطرح شده است. در سفر اخیر عباس عراقچی به کابل، مقامات طالبان، از جمله رئیسالوزرا و امیرخان متقی، به صراحت اعلام کردهاند که به توافقنامه ۱۳۵۱ درباره تقسیم آب متعهد هستند. اما برخی رسانهها با انتشار گزینشی این اظهارات، تلاش دارند این موضوع را یا بهعنوان یک دستاورد قطعی و حلشده نشان دهند، یا آن را عاملی برای اختلاف بیشتر میان دو طرف جلوه دهند.
واقعیت این است که پایبندی به توافقات بینالمللی نیاز به اقدامات عملی دارد. هرگونه تأخیر یا عدم اجرای تعهدات میتواند بهانهای برای مخالفان تعامل میان کابل و تهران باشد تا این موضوع را به ابزاری برای فشار سیاسی بر هر دو طرف تبدیل کنند. در جامعه ایران، منتقدانی وجود دارند که تأمین نشدن حقآبه را بهعنوان ابزاری برای انتقاد از سیاست خارجی ایران به کار خواهند برد. بنابراین، از منظر روابط دوجانبه، طالبان باید تعهدات خود را در این زمینه عملی کند تا این موضوع به چالشی برای دو کشور تبدیل نشود.

نتیجهگیری: تعامل در مسیر منافع مشترک
در شرایطی که برخی جریانهای رسانهای تلاش دارند تعاملات ایران و افغانستان را به شکلی منفی یا تحریفشده جلوه دهند، آنچه اهمیت دارد، تداوم ارتباطات دیپلماتیک بر اساس منافع مشترک است. تعامل ایران با مردم افغانستان و تأکید بر تأمین حقآبه، موضوعاتی نیستند که بتوان از آنها بهرهبرداری رسانهای نادرست کرد. بلکه این مسائل باید بهعنوان بخش مهمی از روابط پایدار میان دو کشور مورد توجه قرار گیرند.
طالبان به عنوان حاکمان کنونی کشور نیز در این زمینه وظایفی بر عهده دارد. از یکسو، باید به تعهدات خود درباره حقآبه پایبند باشد تا این مسئله به ابزاری برای فشار بر تعاملات کابل و تهران تبدیل نشود. از سوی دیگر، باید در برابر سوءاستفادههای رسانهای هوشیار باشد و اجازه ندهد که برخی جریانها از این فضا برای ایجاد تنشهای غیرضروری بهره ببرند. در نهایت، استمرار روابط بر پایه درک متقابل و وفای به عهد، میتواند این تعامل را از سطح شعار فراتر برده و به مرحله اجرا برساند.
عایشه ببرک خیل