وقایع پس از حملات ۱۱ سپتامبر
روز سهشنبه، ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، چند طیاره مسافربری توسط گروه القاعده ربوده شد و به دو آسمانخراش مرکز تجارت جهانی در نیویورک امریکا کوبیده شد که در نتیجه آن بر اساس آمارهایی که منابع امریکایی بدست میدهند، 2 هزار و 977 نفر کشته شدند.
کمتر از یک ماه پس از این حمله، جورج بوش، رئیسجمهور وقت امریکا، دستور حمله به افغانستان را صادر کرد و هدف آنرا مبارزه با تروریسم و القاعده اعلام کرد. و چون آنزمان طالبان کنترل قدرت را در افغانستان در اختیار داشتند، امریکا این گروه را شکست داد و ادعا کرد که طالبان با القاعده رابطه نزدیکی دارند.
اما پس از حملات ۱۱ سپتامبر چه اتفاقاتی رخ داد؟
هدف امریکا از حمله به افغانستان چه بود؟
چرا جنگ در افغانستان دو دهه طول کشید؟
پس از حملات ۱۱ سپتامبر
در هفتم ماه اکتوبر، نیروهای ائتلاف غرب به رهبری امریکا حملات خود را به افغانستان آغاز کرد و توانست حکومت طالبان را سقوط دهند. حکومت موقت به ریاست حامد کرزی آغاز بهکار کرد و سپس هم با برگزاری انتخابات، کرزی بازهم قدرت را در اختیار گرفت. طالبان که از امریکا شکست خورده بودند، پس از حدود سه سال، اندک اندک خود را احیا و عملیاتهای خود را علیه امریکا آغاز نمودند.
کشتار غیرنظامیان
واشنگتن بارها اعلام کرد که مواضع طالبان را در نقاط مختلف کشور هدف قرار داده است، ولی پس از بررسی و تحقیق کمیتههای حقیقتیاب، غیرنظامیان در نتیجه حملات نیروهای ائتلاف غربی جان باخته بودند، نه طالبان که بارها با واکنش تند حامد کرزی، رئیس جمهور وقت افغانستان مواجه شد. جمعه 5 اکتبر 2018 طیارههای نیروهای امریکایی به یک مراسم عروسی در قندهار حمله کردند که در نتیجه آن چهار نفر کشته و بیش از 30 نفر دیگر به شمول عروس زخم برداشتند.
خانواده عروس گفتند که کاروان عروسی از یک قریه به قریه دیگر در حرکت بود که توسط یک هلیکوپتر امریکایی آماج حمله هوایی قرار گرفت. آنها تاکید کردند که در این محل نه افراد دولتی حضور داشتند و نه افراد طالبان.
تقویت تروریسم
امریکا پس از حملات ۱۱ سپتامبر وقتی به افغانستان حمله کرد، ادعا داشت که با تروریسم مبارزه میکند. ولی در ماه فبروری سال 2019 بود که مرکز ضد تروریسم کشورهای مستقل مشترک المنافع اعلام کرد که بنا بر پیش بینیهای انجام شده بیش از ۲۰ گروه تروریستی تنها در افغانستان فعالیت میکنند. سه ماه پس از آن وزارت دفاع امریکا نیز اعلام کرد که 20 گروه تروریستی در افغانستان حضور دارند که میتوانند بهعنوان بزرگترین تهدید علیه نیروهای این کشور و متحدان آن به شمار روند. ناکامیای که خود به آن اعتراف میکنند و ماهیت حضور شانرا بهطور غیرمستقیم بیان مینمایند.
بیثباتی سیاسی
امریکا خود را شریک سیاسی افغانستان میخواند و ادعای کمک به این کشور را داشت، ولی زیر سایه حضور نظامی و سیاسی همین کشور، افغانستان بهیکی از بیثباتترین کشورهای جهان در عرصه سیاسی تبدیل گردید. مخصوصا در دوران ریاست جمهوری غنی، سیاستگذاری داخلی و خارجی سقوط کرد و دستگاه دپلماسی کشور کارآیی نداشت. انتخابات که نماد مردمسالاری و آزادی است، به بازیچه دست امریکا تبدیل شده بود و همین سبب گردید که اعتبار مردم نسبت به این روند صفر شود. در انتخابات ریاست جمهوری سال 2019 آمار رای دهندگان بین یک تا دو میلیون بود که بهخوبی بیاعتباری مردم را نسبت به این روند نشان میداد.
هدف امریکا از حمله به افغانستان
در ابتدای حمله به افغانستان، دولت امریکا به مردم جهان و افغانستان وعده داد که تروریستان را از بین خواهد برد و صلح و ثبات را در این کشور تامین میکند. ولی امریکا نه تنها در مسیر این وعده و شعار حرکت نکرد، بلکه خلاف آن تاخت و افغانستان تبدیل شد به ناامن ترین کشور در جهان. به باور نگارنده و اکثر کارشناسان، امریکا حملات ۱۱ سپتامبر را بهانه کرد تا با تسخیر جغرافیای افغانستان، خود را به قدرت یکهتاز و بیبدیل در جهان تبدیل کند و رقبای خود را تحت فشار قرار داده و ضعیف نماید.
ولی پس از دو دهه، واشنگتن با آنکه متحمل خسارات سنگینی شده بود، نتوانست به هدف خود دست یابد و در نهایت مجبور شد عقبنشینی کند و پس از مذاکراتی با طالبان، آخرین سرباز خود را در تاریخ 31 اگست از افغانستان خارج کرد.
حملات ۱۱ سپتامبر زخم ناسور تاریخ
وقتی حملات ۱۱ سپتامبر رخ داد، مقامات امریکایی، مظلومنمایی زیادی کردند و از این حمله به عنوان یکی از تکاندهندهترین رخدادهای قرن یاد کردند. ولی همین امریکا در دو دهه جنگ در افغانستان، حدود 50 هزار غیرنظامی افغان را کشت و قربانی کرد، در حالیکه در نتیجه حملات ۱۱ سپتامبری که هیچ ارتباطی به افغانستان نداشت و توسط بن لادن اهل عربستان سعودی انجام شده بود، بین دو تا سه هزار نفر کشته شده بودند. آیا خون امریکاییهایی که در مرکز تجارت جهانی در امریکا کشته شده بودند، رنگینتر از خون پنجاه هزار افغان بود؟ همینجاست که تناقضها برملا میگردد و حقوق بشری که غرب برای آن یخن پاره میکند، سرافکنده و شرمگین میشود.
در ثانی هر خیانت و جنایتی که امریکا در افغانستان انجام داد، دروغهایی که گفت، قتلعام و کشتاری که انجام داد، به کنار و گیریم که واقعا امریکا ناجی بود و با امکانات و تجهیزات فراوان و قدرتمند جنگی به افغانستان لشکر کشید و گفت که تروریستان را نابود و صلح و امنیت را در این کشور برقرار میکند. پس چه شد امنیت و صلح و ثبات؟ چرا افغانستان تبدیل شد به ناامنترین کشور در دنیا که بیش از 20 گروه تروریستی در آن فعالیت داشتند؟
چرا فساد و بیعدالتی و انحصارقدرت در آن موج میزد و این کشور در صدر فاسدترین کشورهای جهان قرار داشت؟ چرا روز به روز دامنه فقر گسترش مییافت و بلاخره افغانها شدند فقیرترین مردم در دنیا؟ و هزاران چرای دیگر که مقصر درجه یک آن امریکا بوده و است.
نتیجهگیری
حملات ۱۱ سپتامبر، از نظر بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان، بهانهای بیش نبود و امریکا با حمله به افغانستان میخواست به رقبای خود شاخ و شانه بکشد که قدرت بیبدیل در جهان است، ولی در نهایت با خواری و خفت در مقابل یک گروهی که کمترین امکانات جنگی را در اختیار داشت، شکست خورد و فراری شد. دو دهه حضور امریکا و نیروهای ناتو در افغانستان با مصرف میلیاردها دالر، فقط یک هدف را دنبال میکرد و آن ناامن نگهداشتن افغانستان برای تحقق اهداف امریکا و غرب بود تا از این طریق بتواند تسلط روی منطقه پیدا کند.
به این معنی که در کنار شیطنتهای دپلماتیک، نیروهای تروریستی زیادی را از طرق مختلف پرورش داد تا به این هدف خود نیل یابد. داعش بروزترین نمونه تروریستی امریکا بود، ولی همین سیاست خام و پوشالی سبب شد که سیطره و نفوذ امریکا از منطقه برچیده شود و به جای قدرت و عظمت، خفت و شکست نصیب این کشور گردد.
الیاس احمدی