حوثیها، کابوس اسرائیل
در ماههای اخیر، واژه «حوثی» تقریباً به یکی از پرتکرارترین کلیدواژهها در رسانههای اسرائیلی بدل شده است. گزارش اخیر روزنامه جروزالم پست، صراحتاً از ناتوانی اسرائیل در مهار حملات موشکی و پهپادی انصارالله از اکتبر ۲۰۲۳ پرده برمیدارد. این گزارش، انصارالله را «دیوانهترین نیروی منطقه» توصیف کرده و به نقل از مقامات ارشد اسرائیلی مینویسد که ورود به جنگ تلافیجویانه با این گروه برای اسرائیل نتیجهای جز شکست به همراه نخواهد داشت.
این اعتراف آشکار، پرسشهای عمیقی را درباره دلایل ناکامی اسرائیل و نقاط قوت انصارالله این درگیری مطرح میکند. انصارالله، که از سال ۲۰۱۴ بخشهای وسیعی از یمن را تحت کنترل دارد، نهتنها در برابر حملات ائتلاف سعودی-اماراتی مقاومت کرده، بلکه به تهدیدی بیسابقه برای منافع اسرائیل تبدیل شده است.
این گروه با مسدود کردن مسیر دریای سرخ و تعطیلی بندر ایلات، اقتصاد اسرائیل را تحت فشار قرار داده و مسیرهای تجاری جهانی را مختل کرده است. در مقابل، اسرائیل با انجام حملات هوایی به زیرساختهای یمن، از جمله بنادر حدیده، صلیف و نیروگاههای صنعا، تلاش کرده تا تواناییهای انصارالله را تضعیف کند. با این حال، این حملات نه تنها نتیجه مطلوب را به همراه نداشته، بلکه به تشدید اقدامات یمنیها منجر شده است.
جروزالم پست چه میگوید؟
روزنامه اسرائیلی جروزالم پست اخیراً در گزارشی بیسابقه، انصارالله یمن (حوثیها) را دیوانهترین نیروی منطقه نامید و نوشت که اسرائیل در مقابله با آنها «درمانده» است و کسی در تلآویو نمیداند چگونه باید با «معضل یمن» روبهرو شود. این رسانه نزدیک به جریان راستگرای اسرائیل اذعان کرده است که از ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳، زمانی که حملات حوثیها علیه بنادر و شهرهای اسرائیل آغاز شد، تلآویو نتوانسته مانع پرتاب موشکها و پهپادهای یمنی شود.
این گزارش به وضوح اعتراف میکند که سیاستهای تلآویو در برابر یمن با ناکامی جدی روبهرو شده است: از یکسو حملات اسرائیل به صنعا، حدیده و دیگر مناطق، نتوانسته رهبران انصارالله را حذف کند یا توان موشکی آنها را کاهش دهد. از سوی دیگر، بیش از ۵۰۰ حمله موشکی و پهپادی یمنی علیه اسرائیل تنها طی چند ماه، بهخوبی نشان داده است که استراتژی نظامی تلآویو کارآمد نیست.
جروزالم پست به نقل از مقامات ارتش اسرائیل مینویسد:« حوثیها سالها در غارها زندگی کرده و از حاکمان سنی یمن گریختهاند. بنابراین محدود کردن منابع مالی و تسلیحاتی آنان، جایگاهشان را کاهش نخواهد داد. این نیروها چنان غیرمتمرکز و سیال عمل میکنند که عملیاتهای اطلاعاتی اسرائیل برای نفوذ در ساختار آنها در مراحل ابتدایی متوقف میماند».
این اعتراف بیسابقه، نه تنها ضعف اسرائیل را آشکار میکند بلکه نقطه عطفی در معادلات ژئوپلیتیکی خاورمیانه است. در حالیکه تلآویو همواره خود را «ابرقدرت منطقه» معرفی کرده، اکنون با نیرویی مواجه است که نه ارتش کلاسیک دارد، نه حمایت گسترده دولتی و نه دسترسی نامحدود به منابع مالی. با این حال، همین نیروی نامتعارف توانسته است کریدور حیاتی دریای سرخ را مسدود کند، بندرهای اسرائیل را به حالت نیمهتعطیل درآورد و امنیت داخلی رژیم صهیونیستی را با چالش روبهرو سازد.
نقاط قوت انصارالله (حوثیها) در برابر اسرائیل
ساختار غیرمتمرکز و پراکندگی جغرافیایی: یکی از مهمترین نقاط قوت انصارالله، ساختار غیرمتمرکز و پراکنده نیروهای آن است. جروزالم پست به نقل از مقامات نظامی اسرائیل مینویسد که «یمن به دلیل پراکندگی و عدم تمرکز نیروهای مسلح، چالشی بسیار بزرگ برای اسرائیل است». برخلاف گروههای متمرکز مانند حزبالله یا حماس، انصارالله از شبکهای از پایگاههای کوچک در مناطق کوهستانی و صعبالعبور یمن بهره میبرد. این پراکندگی، هدفگیری دقیق توسط نیروی هوایی اسرائیل را دشوار کرده و تلاشهای اطلاعاتی این رژیم را در مراحل اولیه نگه داشته است. به گفته پروفسور مایکل کلارک، تحلیلگر مسائل نظامی «ساختار غیرمتمرکز انصارالله، مشابه طالبان در افغانستان، آنها را در برابر حملات هوایی پیشرفته مقاوم کرده است».
تجربه جنگ نامتقارن: انصارالله بیش از یک دهه در برابر ائتلاف سعودی-اماراتی، که از حمایت گسترده آمریکا و تسلیحات پیشرفته برخوردار بود، مقاومت کرده است. این تجربه، به انصارالله توانایی تطبیق سریع با شرایط جنگی و بازسازی زیرساختهای تخریبشده را داده است. انصارالله پس از حملات اسرائیل به بندر حدیده و نیروگاه هزاز، به سرعت شبکههای راداری و ارتباطی خود را بازسازی کرد و عملیات دریایی در دریای سرخ را از سر گرفت. این انعطافپذیری، نتیجه تجربه طولانی این گروه در مدیریت بحرانهای ناشی از جنگ و محاصره است.
حمایت مردمی و اقتصاد مقاومتی: انصارالله از حمایت گسترده مردمی در مناطق تحت کنترل خود، بهویژه در شمال یمن، برخوردار است. محاصره اقتصادی یمن توسط ائتلاف سعودی-اماراتی نتوانسته جایگاه انصارالله را تضعیف کند، زیرا این گروه با تکیه بر اقتصاد محلی و شبکههای غیررسمی، نیازهای خود را تأمین کرده است. جروزالم پست نیز تأیید میکند که «محدود کردن تسلیحات و منابع مالی حوثیها، جایگاه آنها را کاهش نداده است». این حمایت مردمی، که ریشه در ایدئولوژی ضداستکباری و همبستگی با فلسطین دارد، انصارالله را به نیرویی مقاوم در برابر فشارهای خارجی تبدیل کرده است.
فناوری نظامی و پشتیبانی منطقهای: انصارالله با دسترسی به فناوریهای پیشرفته، بهویژه موشکهای بالستیک و پهپادهای ساخت ایران، توانسته است تهدیدی جدی برای اسرائیل ایجاد کند. به گفته اگنس لوالوا، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در مؤسسه مطالعات استراتژیک پاریس «حمایت ایران از انصارالله، بهویژه در زمینه انتقال فناوریهای نظامی، این گروه را به یک نیروی منطقهای تبدیل کرده است». علاوه بر این، انصارالله توانایی تولید تسلیحات بومی، از جمله پهپادهای سامد-۳ با برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر، را توسعه داده است.

دلایل ناکامی اسرائیل در برابر انصارالله
استراتژی ناکارآمد و محدودیتهای عملیاتی: جروزالم پست ناکامی اسرائیل را نتیجه «ترکیبی از استراتژی ناکارآمد و محدودیتهای توانمندیهای عملیاتی» میداند. سیستمهای دفاعی پیشرفته اسرائیل، مانند گنبد آهنین و سامانه پیکان برای مقابله با موشکهای کوتاهبرد و میانبرد طراحی شدهاند، اما در برابر پهپادهای دوربرد و موشکهای مافوق صوت انصارالله کارایی محدودی دارند. به گفته یوسی ملمن، تحلیلگر نظامی اسرائیلی «گنبد آهنین در برابر تهدیدات نامتقارن یمن، که از فاصله بیش از ۲۰۰۰ کیلومتری شلیک میشوند، ناکارآمد است». این محدودیتها، به ویژه در برابر پهپادهایی که به دلیل اندازه کوچک و مسیرهای پروازی غیرقابل پیشبینی، ردیابی دشواری دارند، آشکارتر شده است.
اجتناب اولیه از درگیری مستقیم: اسرائیل تا جولای ۲۰۲۴ سعی داشت از درگیری مستقیم با انصارالله اجتناب کرده و مسئولیت مقابله با این گروه را به آمریکا واگذار کند. این استراتژی نتیجهای جز افزایش جسارت انصارالله نداشته است. حمله پهپادی جولای ۲۰۲۴ به تلآویو، که به کشته شدن یک غیرنظامی منجر شد، نشان داد که سیاست اجتناب اسرائیل شکست خورده است. این حمله، که به دلیل خطای انسانی در سیستمهای دفاعی اسرائیل موفق بود، این رژیم را وادار به تغییر رویکرد و انجام حملات متقابل کرد.
ضعف اطلاعاتی: یکی از مهمترین دلایل ناکامی اسرائیل، ضعف اطلاعاتی در برابر انصارالله است. به گفته مقامات نظامی صهیونیستی، تلاشهای اطلاعاتی اسرائیل در یمن هنوز در مراحل اولیه قرار دارد. برخلاف حزبالله و ایران، که اسرائیل بیش از یک دهه برای نفوذ اطلاعاتی در آنها سرمایهگذاری کرده، انصارالله به دلیل ساختار غیرمتمرکز و حمایت مردمی، هدف دشواری برای جاسوسی و نفوذ است. به گفته دیوید ویتی، تحلیلگر مسائل امنیتی در مؤسسه بروکینگز «انصارالله با استفاده از شبکههای محلی و ارتباطات غیررسمی، نفوذ اطلاعاتی اسرائیل را به حداقل رسانده است».
انعطافپذیری انصارالله در برابر حملات: حملات اسرائیل به زیرساختهای یمن، مانند نیروگاه هزاز و بنادر حدیده، صلیف، و رأس عیسی، نتوانسته است تأثیر پایداری بر توان عملیاتی انصارالله داشته باشد. پس از حمله به نیروگاه صنعا، انصارالله به سرعت برق این شهر را بازگرداند و موشکی دیگر به سمت اسرائیل شلیک کرد. انصارالله با جابهجایی تسلیحات به مناطق کوهستانی و بازسازی سریع زیرساختها، توانسته است اثرات حملات اسرائیل را خنثی کند.این انعطافپذیری، نتیجه تجربه طولانی انصارالله در مدیریت بحرانهای ناشی از جنگ و محاصره است.
محدودیتهای جغرافیایی و لجستیکی: فاصله جغرافیایی بیش از ۲۰۰۰ کیلومتری میان اسرائیل و یمن، یکی دیگر از موانع اصلی موفقیت عملیات نظامی اسرائیل است. به گزارش فایننشال تایمز، انجام عملیات هوایی در چنین فاصلهای نیازمند برنامهریزی پیچیده، سوختگیری و هماهنگی گسترده است. این محدودیتها، توانایی اسرائیل برای انجام حملات مداوم و مؤثر را کاهش داده است.
حملات اخیر اسرائیل به یمن، که در پاسخ به اقدامات حوثیها در حمایت از فلسطین انجام شده، ناکامی استراتژیک این رژیم را آشکار ساخته است. اسرائیل در برابر این گروه درمانده است و استراتژیهای کنونی آن، از حملات هوایی گرفته تا تلاشهای اطلاعاتی، نتیجهای جز تشدید تنشها نداشته است.
تحولات یمن نشان داده که نظم امنیتی جدید منطقه نه بر مبنای ارتشهای کلاسیک و ائتلافهای رسمی، بلکه بر اساس جنگهای نامتقارن و شبکههای فراملی مقاومت شکل میگیرد. یمن، با وجود فقر و ویرانی، توانسته معادلات امنیتی را تا جایی تغییر دهد که اسرائیل احساس آسیبپذیری جدی کند.

حکیم تاجیک