از تشویق به جنگ تا تشکیل حکومت در تبعید
رهبران دوران جمهوریت و مخالفان طالبان، طی سه سال گذشته، روش ها و طریقه های مختلف را جهت بازگشت شان به قدرت مطرح ساخته اند و از جبهه سازی گرفته تا تشویق مردم به جنگ با طالبان را آزمایش کرده اند؛ اما به دلیل سابقه ای تاریک هریک از آنها؛ مردم افغانستان به هیچ کدام از گفته ها و خواسته های آنها باور و توجه ننموده اند و تمام مخالفان و رهبران گذشته، در اطراف و اکناف جهان مغموم و آواره اند.
وضعیت فوق برای رهبران دوران جمهوریت و مخالفان طالبان غیر قابل تحمل بوده و است و به همین خاطر آنها به هر سنگ و چوپ متوسل می شوند تا مفری و مخرجی برای به دست آوردن قدرت و جایگاه گذشته شان پیدا کنند. در همین راستا، آنها اخیرا موضوع تشکیل حکومت در تبعید را مطرح ساختند که افراد و رسانه های مخالفان طالبان پیوسته این مسئله را تحت پوشش قرار می دهند و سناریوهای خواب آلود و آشفته را برای آینده ای افغانستان طراحی می کنند.
با این حال می توان گفته که از زمان مطرح شدن این ایده توسط شخصیتهایی چون عبدالرشید دوستم و تلاشهای ابراهیم الکوزی و برخی گروههای غربی، چشمانداز سیاسی افغانستان با چالشهای جدیدی مواجه شده است که بایستی ابعاد این مسئله مورد کنکاش قرار داده شود و سود و زیان چنین حرکت ها مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
خواب های آشفته ای رهبران و ریشههای ایده حکومت در تبعید
رهبران که البته دیگر رهبر نیستند، طی بیست سال گذشته بزرگترین صدمات و خسارات را بر مردم افغانستان تحمیل نمودند. آنها که در مرحله ای اول به دنبال منافع شخصی و ثانیا با باند بازی و قوم گرایی تریلیون ها دالر کمک های جامعه جهانی به افغانستان را حیف و میل نمودند، اکنون در پیشگاه مردم افغانستان فاقد اعتبار و اعتماد اند.
با آنکه طالبان به شدت حقوق زنان و اقلیت ها را نقض می کنند و آزادی های فردی و اجتماعی جامعه را محدود ساخته اند، اما افغانها همچنان با انتقاد و مطالبه از طالبان، کوشش به تعدیل سیاست های کنونی دارند و هیچ علاقه ای به رهبران گذشته که اکثرا خائین به نظر می رسند، ندارند. تنزیل و فروکش جایگاه رهبران گذشته در بین مردم افغانستان، آنها را کلافه کرده و هر روز یک خواب برای آینده افغانستان می بینند.
چنانچه عبدالرشید دوستم با طرح و پیشنهاد حکومت در تبعید و پس از آن، برخی افراد نظیر ابراهیم الکوزی به دلیل بی مضمونی و بلاتکلیفی، تلاش کردند تا این ایده را به واقعیت نزدیک کنند، با آنکه یک خواب آشفته ای بیش نبود و نیست، اما با استقبال برخی گروههای مخالف طالبان و حتی گروههای غربی روبهرو شد که به دنبال راهی برای تضعیف و به زانو در آوردن طالبان بودند و استند.
خواب آشفته ای تشکیل حکومت در تبعید، می تواند ریشه های متعدد داشته باشد. از بی مضمونی و ناکامی رهبران گرفته تا میل شدید آنها برای دوباره به دست آوردن قدرت و تصاحب جایگاه گذشته شان، همه و همه از جمله ریشه های ایده تشکیل حکومت در تبعید اند. با اینهمه اما آنچه که مهم است، اینست که جوامع غربی و آمریکا کم و بیش نشان داده اند که چندان در رابطه به این موضوع بی تفاوت نیستند و تا حدودی از تشکیل حکومت در تبعید حمایت می کنند.
حمایت احتمالی برخی محافل غربی، بهویژه جناحهای منتقد وضعیت فعلی آمریکا، از تشکیل حکومت در تبعید قابل توجه است. این گروهها بهدنبال بازیابی نفوذ خود در افغانستان و جلوگیری از تسلط کامل طالبان استند. به نظر میرسد که نشستهای بینالمللی مانند نشست وین، بستری مناسب برای تقویت این ایده باشد.
دو عامل اصلی که ممکن است از این ایده حمایت کنند عبارتند از:
ـ احساس باخت غرب در صحنه افغانستان و تلاش برای تغییر وضعیت موجود به نفع خود.
ـ سیاستهای افراطی طالبان در حوزههای مانند تحصیل دختران و کار زنان، که افکار عمومی غرب را علیه این گروه تحریک کرده است.
ایجاد حکومت در تبعید به عنوان ابزار نفوذ غرب و آمریکا و نفی منافع منطقه و افغانستان
منافع بلوک شرق به رهبری چین، روسیه و ایران، با هرگونه بیثباتی در افغانستان و تلاش برای تشکیل حکومت در تبعید در تضاد است. کشورهای این بلوک نهتنها به دنبال حفظ ثبات در افغانستان استند، بلکه همکاریهای امنیتی با طالبان را نیز مدنظر دارند. از دید این کشورها، تشکیل حکومت در تبعید میتواند منجر به وقوع ناآرامیهای امنیتی و حتی بازگشت قدرت داعش در افغانستان شود که به دنبال آن، موج جدید مهاجران به سوی مرزهای کشورهای همسایه روانه خواهد شد.
اما از آن طرف، آمریکا و غربیها که پس از خروج از افغانستان با احساس تحقیر مواجه شدهاند، به دنبال راهی برای بازیابی نفوذ خود در این کشور استند و ایجاد حکومت در تبعید میتواند بهعنوان ابزاری برای غرب جهت جنگافروزی و تضعیف طالبان بهکار گرفته شود. در واقع، این حکومت بهجای آنکه خواستههای مردم افغانستان را نمایندگی کند، به ابزاری برای اهداف ژئوپلیتیکی قدرتهای خارجی تبدیل میشود.
ایده ای تشکیل حکومت در تبعید و خطرات پیشروی افغانستان و طالبان
ایده ای تشکیل حکومت در تبعید و حمایت غرب و آمریکا از آن، آینده افغانستان را در هالهای از ابهام قرار میدهد. با وجود آنکه مردم افغانستان به شدت از جنگ و درگیریهای داخلی خسته شدهاند، اما چنین سیاستهایی میتواند زمینهساز بحرانهای جدیدی باشد. طالبان ممکن است در واکنش به این تهدیدات، سیاستهای سرکوبگرانهتری را اعمال کند، که این خود به نارضایتی بیشتر مردم و افزایش درگیریها دامن خواهد زد.
در چنین شرایطی، گروههای تروریستی نظیر داعش میتوانند از خلا قدرت و بیثباتی استفاده کرده و حضور خود را در افغانستان تقویت کنند. تجربه عراق و سوریه نشان داده که هرگاه دولتهای مرکزی ضعیف شوند یا درگیر جنگهای داخلی باشند، گروههایی مانند داعش فرصت پیدا میکنند تا از این وضعیت بهرهبرداری کرده و جایگاه خود را تقویت کنند.
حضور داعش در افغانستان نه تنها تهدیدی جدی برای امنیت داخلی این کشور، بلکه تهدیدی برای کشورهای همسایه نیز خواهد بود. بازگشت مجدد جنگها و ناامنیها در افغانستان، نه تنها به نفع مردم این کشور نخواهد بود، بلکه میتواند منطقه را با یک بحران امنیتی جدید مواجه کند. متاسفانه، سیاستهای غربی در حمایت از مخالفان طالبان و تلاش برای تشکیل حکومت در تبعید، چراغ سبزی به گروههای افراطی نظیر داعش خواهد بود تا بار دیگر به صحنه بازگردند و امنیت منطقه را تهدید کنند.
حکومت طالبان باید توجه داشته باشد که اعمال برخی سیاستهای افراطی، بهانههایی به دست محافل غربی خواهد داد تا بار دیگر به مسئله افغانستان بازگردند. با فروکش کردن موضوعات مانند فلسطین و اوکراین، احتمالاً توجه غرب به افغانستان معطوف خواهد شد و در این صورت، تشکیل حکومت در تبعید جدیتر پیگیری خواهد شد. همچنین، قطعنامه مجلس نمایندگان آمریکا برای حمایت از مخالفان و تروریستی خواندن طالبان، هشداری جدی است که نباید نادیده گرفته شود.
تشکیل حکومت در تبعید میتواند پیامدهای منفی برای کشورهای منطقه داشته باشد. این کشورها باید نسبت به افزایش ناآرامیها و احتمالات امنیتی در افغانستان هوشیار باشند و تلاش کنند تا از طریق تعاملات دیپلماتیک، مانع از تشدید بیثباتی در این کشور شوند.
در عین حال رهبران سیاسی و و مخالفان طالبان باید آگاه باشند که این ایده میتواند بهجای خدمت به منافع ملی، افغانستان را به میدانی برای تسویهحسابهای قدرتهای خارجی بدل کند. قربانی اصلی این بازیهای سیاسی مردم افغانستان خواهند بود، که بیش از دو دهه از جنگ و خشونت رنج بردهاند. در نتیجه، تشکیل حکومت در تبعید به جای آنکه به عنوان یک راهحل مثبت تلقی شود، میتواند منجر به تشدید بیثباتی و درگیریهای بیشتر در افغانستان گردد.
بسم الله ختک