درخواست همکاری داعش شاخه خراسان
اخیراً شاخه خراسان گروه تروریستی داعش با انتشار مطلبی تحت عنوان «پیغام» از جبهه مقاومت، مردم پنجشیر و سایر ولایات شمالی دعوت به همکاری کرده است که با پذیرش پیش شرط های مطرح شده در متن پیام، در جهت مبارزه علیه طالبان با این گروه تکفیری متحد شوند. در این نوشته به سوالات همچون زمینه های این اقدام داعش چیست؟ و «پیغام» داعش چه پیامی دارد؟ پاسخ داده خواهد شد.
پیش شرط های داعش شاخه خراسان جهتپذیرش همکاری
در این پیام، داعش طالبان را نیروهای جدید بایدن خطاب می کند و آنان را مزدور و ابزار در اختیار آمریکا می داند که بهمنظور اجرای دموکراسی، وطنپرستی و ملی گرایی، و تأمین منافع آمریکا به قدرت رسیده است.
در این پیام آمده است که تأمین امنیت مراسم مذهبی شیعیان، حفاظت از دیپلماتهای خارجی و دفاتر آنها، تأمین صلح در جهت منافع کفر، تأسیس صدها مرکز آموزشی تحت نام مدرسه و مکتب، فراهمکردن حقوق زنان و… که همگی مصداقی از تطبیق نوعی جدیدی از دموکراسی به نام شریعت است که در توافق دوحه در قبال واگذاری قدرت به آنها طراحی شده است.
بنابراین دوری از وطنپرستی، ملی گرایی و ارزش های دموکراسی که مخالف مفاهیم اسلام اند، از پیش شرط های داعش خراسان برای پذیرش همکاری جبهه مقاومت، مردم پنجشیر و سایر ولایات شمالی است.
«پیغام» دعوت به همکاری نشانه ضعیفشدن داعش شاخه خراسان
پس از تسلط طالبان بر افغانستان، شاهد موج حملات تروریستی داعش در کشور بودیم. داعش شاخه خراسان با استفاده از حملات انتحاری اهداف نظامی و غیرنظامی متعددی را در چندین ولایت از جمله در کابل، قندهار، قندوز، ننگرهار، بلخ، و بدخشان هدف قراردادند.
در مقابل طالبان نیز از کشف و نابودی پناهگاه های داعش، دستگیری و کشتن مهره های اصلی این گروه در ولایات مختلف از جمله بلخ، کابل و هرات می گفتند.
علیرغم اما و اگرها و نگرانی های که وجود دارد، به نظر می رسد توقف عملیات تروریستی داعش در این اواخر و پیام استمدادی اخیر این گروه تروریستی، نشان دهنده موفقیت هرچند نسبی طالبان در کنترل داعش است.
داعش در افغانستان؛ تهدید جدی یا تبلیغ رسانهای؟
زمینه های این «پیغام» و دعوت به همکاری داعش شاخه خراسان از مردم شمال
از یک سو به تجربه ثابت شده است که رضایت و یا عدم رضایت مردم از حکومت، نقش محوری در تقویت و یا تضعیف گروههای تروریستی در کشور دارد.
از سوی دیگر بر کسی پوشیده نیست که دلایل نارضایتی مردمی در حکومت طالبان کم نیست که از آن جمله می توان به بستن مکاتب و دانشگاه ها به روی دختران، منع زنان از کار (در ادارات دولتی و خصوصی و کارهای شخصی)، وضع محدودیت های اجتماعی افراطگرایانه بر زنان، حذف اقوام غیر پشتون و شیعیان از قدرت، و ایجاد محدودیت ها بر مراسم های مذهبی اهلتشیع، اشاره کرد؛ لذا به نظر می رسد وضعیت موجود باعث شده است که داعش فرصت را مناسب دیده و در صدد سوء استفاده از آن باشد.
«پیغام» داعش شاخه خراسان، زنگ خطر برای طالبان
دعوت به همکاری داعش شاخه خراسان از جبهه مقاومت، مردم پنجشیر و سایر ولایات شمالی درعینحال که نشانه ای ضعیفشدن این گروه است، زنگ خطری نیز برای طالبان است؛ زیرا چنانکه اشاره شد دلایل نارضایتی از حکومت طالبان فراوان است که شاید اساسی ترین آن انحصارگرایی طالبان است که بر محور طالب بودن، پشتون بودن و حنفی بودن می چرخد.
بدون شک استمرار وضعیت موجود از سوی طالبان، زمینه را برای سربازگیری داعش از میان اقوام غیر پشتون و پشتون های مخالف طالبان بیشازپیش فراهم می کند.
تردیدی ندارم که دعوت به همکاری عمومی از سوی داعش شاخه خراسان ابتدابهساکن نیست، بلکه باید این پیام عمومی را حداقل مرحله دوم از سربازگیری داعش با استفاده از این نارضایتی ها قلمداد کرد و دیری نخواهد پایید که شاهد قوت گیری بیشتر داعش در افغانستان بهخصوص در ولایات شمالی باشیم.
داعش؛ اهرم فشار غرب برای افغانستان
راهکار مبارزه با داعش شاخه خراسان
بدون شک اولین راه مبارزه با هر گروه مخالف مسلح نظام که با استفاده از اقدامات مسلحانه اهداف خود را دنبال می کند، استفاده از سلاح و نیروی نظامی برای سرکوب چنین گروه های است؛ اما با استفاده از تجربه تاریخی باید بپذیریم این راهحل موقتی و کوتاهمدت است و در کنار سرکوب مسلحانه، لازم می نماید که زمینه های سربازگیری و منابع مالی آنها باید از بین برده شود.
امروز بر کسی پوشیده نیست که مهمترین زمینه برای سربازگیری گروه های مسلح مخالف طالبان از جمله داعش، نارضایتی عمومی مردم افغانستان از حکومت طالبان است.
طالبان تمام اقوام غیر پشتون و جریانهای سیاسی موجود در کشور را از قدرت کنار زده، حقوق مذهبی دومین گروه بزرگ مذهبی کشور را که شیعیان باشد نادیده گرفته است و گرایش های قومی و مذهبی در عملکرد حکومتی آنها موج می زند که از همه این موارد می توان تحت عنوان انحصار گروهی، قومی و مذهبی یاد کرد؛ بدین ترتیب عبور از انحصارگرایی مهمترین راهکار مبارزه با داعش و دیگر گروه های مخالف مسلح است.
انتخاب و مسئولیت طالبان
طالبان هم می دانند که سیاست کنونی آنها همچنان که مقبولیت جهانی نیافته است، از مقبولیت داخلی نیز بهدور است. عملکرد دوساله طالبان و برخورد آنها با سایر گروه های سیاسی، اقوام و مذاهب بهویژه شیعیان بههیچوجه برای مردم افغانستان قابلپذیرش نیست و این نارضایتی عمومی زمینه سوءاستفاده داعش و امثال آن را فراهم کرده است.
لذا بر طالبان است که در سیاست کنونی خویش تجدیدنظر کند و با درنظرگرفتن حقوق سیاسی و شهروندی تمام اقوام، جریان های سیاسی و مذهبی افغانستان، به صلح سراسری و پایدار در کشور کمک کند، در غیر این صورت امید به صلح و ثبات در کشور آرزوی بیش نخواهد بود و ناامنی، فقر، مهاجرت های گسترده و دیگر ناگواری ها و چهبسا جنگهای داخلی در انتظار کشور هستند که مسئول اصلی آن طالبان است.
جاوید یوسفی، تحلیلگر