جستجو
Close this search box.
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp
Email
Print

حقیقت اینست که طی دو سال گذشته، جهان و مردم افغانستان از هر تکنیکی برای مجاب کردن طالبان جهت ایجاد دولت فراگیر، کار گرفته ­اند. مردم افغانستان خطرها را به جان خریده ­اند و به شیوه ­های مختلف عمق اعتراضات خویش را از ساختار سیاسی کنونی اعلام داشته اند.

جامعه­ ی جهانی نیز به روش­ های مختلف از قطعنامه های شورای امنیت گرفته تا اظهارات مداوم مقامات کشورهای منطقه و جهان به طالبان توصیه کرده اند که تنها راه تثبیت ثبات و صلح در افغانستان، تشکیل حکومت فراگیر است. اما متاسفانه طالبان یک دنده در مقابل خواست جهان و ملت افغانستان ایستاده اند و از ایجاد دولت فراگیر خود داری نموده اند. به همین دلیل در این نوشته تلاش می گردد تا اوصاف نیک حکومت فراگیر توضیح داده شود.

  • دولت فراگیر چیست؟

از منظر علوم سیاسی اصطلاح دولت یا «حکومت فراگیر» به معنی حکومتی است که در طرح پالیسی های کلان کشوری منافع تمام اقشار جامعه (منافع ملی) در نظر گرفته شود. اقوام و گروه های مختلف جامعه حضور شان را در بدنه ­ی حکومت احساس نمایند. فرصت ها و خدمات یکسان به تمام شهروندان ارائه گردد. طبقه بندی جامعه به شهروندان درجه1 و درجه2 وجود نداشته باشد. تبعیض و تعصب در حکومت فراگیر رنگ می بازد و خودی و غیر خودی در چنین ساختار سیاسی بی معنی است.

در افغانستان اصطلاح حکومت فراگیر یا حکومت همه شمول پس از جهاد علیه شوری و سقوط دولت دکتر نجیب(1989)، وارد ادبیات سیاسی این کشور گردید. در آن زمان نیز رهبران و نخبه ­گان سیاسی در تلاش بودند تا یک حکومت فراگیر و همه شمول تشکیل بدهند. اصطلاح حکومت فراگیر از همان زمان تا اکنون در افغانستان همچنان سرگردان است.

منظور از حکومت فراگیر چیست؟

  • اوصاف حکومت فراگیر

باتوجه به تعریف و توضیح علوم سیاسی از اصطلاح حکومت فراگیر، می ­توان گفت که حکومت فراگیر واقعا چیزی بدی نیست. زیرا وجود یک ساختار سیاسی که حضور تمام گروه ­ها و اقشار جامعه را بر تابد و فاصله بین دولت و ملت را کاهش دهد، اولین گامی است که به سمت صلح و ثبات برداشته می ­شود. بنابراین اقدامی که بتواند صلح و ثبات دائمی را در کشور تامین کند، نه تنها خواست ملت افغانستان که حتی خواست تمام جهان است.

مردم افغانستان در راه تامین صلح و ثبات، بیش از چهل سال است که خون دل خوردند و قربانی داده اند. شاید هیچ ملتی در جهان به اندازه ­ی مردم افغانستان به دنبال صلح و ثبات نبوده و نباشند. در طول بیش از چهار دهه، ما جز صلح و ثبات چیزی دیگری آرزو نداشتیم و نکردیم. چه آنکه از نظر منطقی و عقلی نیز امتناع از تامین صلح و ثبات، توسط هر کسی و در هر جای که صورت گیرد، محکوم است.

مؤلفه های حکومت فراگیر، نقش جامعه جهانی و استراتژی  غیر منطقی طالبان

  • واکنش غیر معقول طالبان به ایجاد دولت فراگیر

طالبان طی دو سال گذشته نه تنها از ایجاد دولت فراگیر امتناع ورزیده اند، بلکه دلایل غیر منطقی و غیر معقول نیز آورده اند. از جمله دلایلی غیر معقولی که طالبان در این آواخر بدان تمسک ورزیده اند، اینست که «کشورهای که از ما می خواهند که ما حکومت فراگیر تشکیل دهیم، خودشان نیز حکومت فراگیر ندارند». در همین راستا اقدام به فرافکنی نیز نموده اند و مسائلی چون دخالت در امور داخلی کشور را مطرح کرده اند.

امتناع از ایجاد دولت فراگیر و عدم تمکین در قبال خواست ملت افغانستان، آن­هم به دلیل اینکه دیگر کشورها به زعم طالبان حکومت فراگیر ندارند، با هر میتر و معیاری که سنجیده شود، اخطار و هشدار نا خوشایندی برای مردم افغانستان در پی دارد.

زیرا این وضعیت نشان می دهد که حاکمیت کنونی در حال استفاده از ملت افغانستان به عنوان یک اهرام فشار در قبال دیگر کشورهاست. به عبارت ساده ­تر اینکه طالبان به خواست ملت تمکین نمی­ کنند و از طریق ارعاب و خشونت مردم را تحت فشار قرار می­ دهند تا جامعه ­ی جهانی به خواست طالبان توجه کنند.

دولت فراگیر
دولت فراگیر بعنوان اهرم فشار طالبان در قبال دیگر کشورها!

توصیف ساده­ ی این وضعیت این می ­شود که طالبان عملا مردم افغانستان را به گروگان گرفته اند و با این گروگان گیری در پی تامین خواسته های خود شان می­ باشند. متاسفانه این وضعیت تحت هیچ شرایطی خوب نیست. زیرا در این صورت «حکومت اسلامی» و «حکومت پاسخگو» معنی ­اش را از دست می ­دهد و امیدی برای مردم باقی نمی گذارد.

افزون بر وضعیت پیچیده ­ی که توضیح داده شد، طالبان تا اکنون تعریف جامع و مشخص از «امارت اسلامی» نیز برای ملت ارایه نکرده است. تا حال کسی در رابطه به حقوق شهروندی، نظام اقتصادی و امور مالی، نظام قضایی، اختیارات حکومت و بحث قانون گذاری در ساختار «امارت اسلامی» چیزی نمی داند.

بیش از دو سال است که حکومت طالبان عنوان سرپرست را در حالی یدک می کشد که چشم انداز آینده نیز کاملا مبهم و تاریک است. در چنین شرایطی تکیه و تمسک طالبان به دلایلی که به زعم آنان، باعث گردیده است که از ایجاد دولت فراگیر پرهیز کنند، به شدت نگران کننده است. زیرا کالبد شکافی دلایلی طالبان در قبال امتناع آنان از ایجاد حکومت فراگیر، پیا م­ها و پیامدهای خوبی برای آینده و سرنوشت افغانستان ندارند.

پس از اینکه طالبان به هر نحوی که حاکمیت افغانستان را به دست آوردند، مردم افغانستان آنها را به عنوان حاکمان شان می ­شناسد و طبعا از آنان به عنوان یک دولت، توقع و انتظار خدمت رسانی به ملت را دارند.

دولت فراگیر
مردم افغانستان از دولت طالبان انتظار خدمت رسانی دارند

از این ­رو لازم است که طالبان در روابط و تعامل شان با مردم افغانستان تجدید نظر کنند. طالبان باید خواست و رضایت ملت افغانستان را به عنوان خط قرمز تعریف کند. به جای تقابل، در کنار مردم بیاستد. انحصارگرایی و تک روی را در هر حوزه از بین ببرد. منافع ملی و خواست ملت افغانستان را با خواسته ­ها وتوقعات شان از جامعه­ ی جهانی گره نزند. فاصله­ ها را کاهش دهد و حساسیت­ های ملت را نسبت به دولت شان محو کند.

باتوجه به آنچه که گفته شد، حکومت فراگیر یکی از خواسته ­های اساسی مردم افغانستان اند و بیش از دو سال است که جهان و مردم افغانستان، تاکید و اصرار بر تامین این خواسته شان دارند و طالبان نیز مادام انکار و امتناع کرده اند، اکنون زمان آن رسیده است که طالبان به این دورِ باطل نقطه­ ی پایان بگذارد و مکلف است که به این خواسته ­ای مشروع و مردمی تمکین کنند.

از طرف دیگر طالبان بایستی به سرنوشت و سرانجام حکومت­ های تک­رو و انحصاری توجه کنند و از آنها درس عبرت بگیرند. زیرا حکومت­ های انحصاری و تک­رو در طول تاریخ سر انجام غم انگیزی داشته است و حکومت طالبان نیز از این امر مستنثی نیست.

حتی در همین افغانستان، حکومت برهان الدین ربانی که از تشکیل حکومت همه شمول سر باز زد، در نهایت با چه سرنوشت غمی انگیزی مواجه گردید. از آن طرف نظام جمهویت که علی­ الرغم خواسته های مردم به دستور آمریکا و غرب به تک روی و انحصار گرایی ادامه داد، سر انجام آن­ همه ادعا و مدعا به دست خود همین طالبان خرد و خمیر شدند. بنابراین پشت کردن به خواسته ­های ملت هرگز قشنگ نبوده و فرجام خوشایندی برای حاکمان نداشته و ندارند.

لازم می بینم که در خاتمه یکبار دیگر تاکید نمایم که دلایل طالبان در قبال امتناع از ایجاد دولت فراگیر مبنی بر اینکه دولت های منطقه و کشورهای همسایه فاقد حکومت فراگیر هستند، هرگز و تحت هیچ شرایطی دلیل قانع کننده و رضایت بخش برای مردم افغانستان نبوده و نیستند.

بنابراین اشاره­ ی دوباره طالبان به این دلیل وحشتناک، خوف و هراس مردم را از این گروه و از دولت شان بیشتر و بیشتر خواهد کرد.

دولت فراگیر
دلایل طالبان در قبال امتناع از ایجاد دولت فراگیر مبنی بر اینکه دولت های منطقه و کشورهای همسایه فاقد حکومت فراگیر هستند، قانع کننده نیست

عایشه ببرک خیل

 

 

 

لینک کوتاه:​ https://tahlilroz.com/?p=3409

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *